به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، سمیره احمدی خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دیار مهران در یادداشتی نوشت: مرگ برخی از انسانها، پایان یک مسیر نیست؛ آغاز یک راه روشن برای ملت است. نام آیتالله سید ابراهیم رئیسی از آن نامهایی است که در حافظه تاریخی ملت ایران با واژههایی چون «اخلاص»، «مردمباوری» و «عملگرایی» گره خورده است. رئیسجمهوری که در میان انبوه شعارهای بیثمرِ سالهای گذشته، مردانه آستین همت بالا زد تا پروژههایی که خاک میخوردند و امید را از مردم گرفته بودند، دوباره جان بگیرند.
دولت سیزدهم، به ریاست آیتالله رئیسی، وارث انبوهی از پروژههای نیمهتمام در سراسر کشور بود؛ طرحهایی که بعضاً بیش از یک دهه معطل مانده بودند و تنها در افتتاحیههای نمادین از آنها یاد میشد. اما آنچه این دولت را از پیشینیان متمایز ساخت، رویکرد عملگرایانه و تمرکز ویژه بر احیای این پروژهها بود. نه با وعدههای توخالی، بلکه با سفرهای بیوقفه استانی، بازدید میدانی و تصمیمگیریهای لحظهای.
در همین مسیر، استان ایلام نیز از توجهات خاص رئیسجمهور شهید بینصیب نماند. ایلام، استانی مرزی و محروم که سالها زیر سایه کمتوجهی مانده بود، در دولت سیزدهم بار دیگر به نقشه اولویتهای عمرانی کشور بازگشت. پروژههایی که سالها نیمهکاره رها شده بودند، از بیمارستان و راه گرفته تا آبرسانی، گازرسانی و مسکن، یکی پس از دیگری به جریان افتادند.
یکی از مهمترین ویژگیهای رویکرد دولت رئیسی، احیای «اعتماد عمومی» از مسیر «پیشرفت ملموس» بود. مردم استان ایلام وقتی دیدند که رئیسجمهور به جای اتکا به گزارشهای رسمی، پا به میدان میگذارد، پای درد دلشان مینشیند و مصوبات سفرهایش را شخصاً پیگیری میکند، به این باور رسیدند که دولت واقعاً برای آنهاست، نه صرفاً از آنها.
احیای بیش از ۸ هزار واحد صنعتی نیمه تعطیلشده در سطح کشور، نمونهای از اراده این دولت برای حرکت دادن چرخهای اقتصاد از مسیر تولید بود؛ اقدامی که نهتنها به تثبیت اشتغال منجر شد، بلکه امنیت روانی و امید اجتماعی را در بسیاری از مناطق تقویت کرد. سهم ایلام از این پروژهها نیز چشمگیر بود. صنایع کوچک و متوسط، از هپکو و فولاد گرفته تا کارخانههای تعطیلشده در دهلران و ایوان، یکبار دیگر با حمایتهای دولتی وارد مدار تولید شدند.
در حوزه زیرساختهای ارتباطی و راهسازی نیز کارنامه دولت شهید رئیسی در ایلام، ستودنی است. آزادراه ایلام - مهران که سالها در حد وعده و کاغذ باقی مانده بود، با جدیت در دولت سیزدهم پیگیری شد. این مسیر نهتنها برای زائران اربعین اهمیت حیاتی دارد، بلکه شریان اقتصادی و ارتباطی حیاتی برای استان است. همچنین در طرحهای گازرسانی به مناطق دورافتاده و آبرسانی به روستاها، تحولاتی جدی در همین بازه کوتاه سهساله رخ داد که پیشتر، تنها در آرشیو خبرگزاریها یافت میشد.
یکی از مصادیق مردمی بودن این دولت و رئیسجمهور آن، دسترسیپذیری و پاسخگویی مستقیم به مردم بود. حتی در سفرهای استانی نیز، آیتالله رئیسی در بین مردم حضور مییافت، بیهیچ واسطهای، با مردم گفتگو میکرد و حتی وعدههایی که در کوچه و خیابان به زبان میآمد، در دستور پیگیری قرار میگرفت. این روش از حکمرانی، نهتنها ساختار بروکراتیک سنگین را دور میزد، بلکه احساس «دیده شدن» را به مردم بازگرداند.
در کنار همه اینها، نمیتوان از سیاست خارجی و آثار آن در توسعه داخلی نیز غافل ماند. دولت رئیسی با تمرکز بر «دیپلماسی اقتصادی» و عضویت در پیمانهای مهمی چون شانگهای و بریکس، افقهای تازهای را برای تجارت منطقهای گشود. این رویکرد، نهتنها جایگاه ایران را ارتقا داد، بلکه در سطح استانها نیز اثرگذار شد؛ بهویژه استانهای مرزی همچون ایلام که دروازه ورود به بازار عراق هستند.
با این همه، تلخ است که امروز باید از چنین شخصیتی با عنوان «شهید» یاد کنیم. مردی که با تمام وجود برای مردم کار کرد، حالا در میان ما نیست. اما راه و میراثش پابرجاست. احیای پروژههای نیمهتمام، تبدیل آنها به فرصتهای امیدآفرین و بازگرداندن اعتماد عمومی، چیزی نیست که با رفتن یک شخص متوقف شود. اینها به الگویی تبدیل شدهاند برای همه دولتمردان آینده.
بدون تردید، یکی از بزرگترین مطالبههای مردم از رئیسجمهور آینده، تداوم همین مسیر است. مردمی که طعم خدمت صادقانه را چشیدهاند، دیگر به کمتر از آن رضایت نخواهند داد. مردمی که دیدهاند چگونه میتوان با بودجه محدود و موانع زیاد، به شرط اراده، کوهها را جابهجا کرد، اکنون انتظار دارند که چرخ توسعه متوقف نشود.
آیتالله رئیسی، نه صرفاً یک رئیسجمهور، بلکه نماد مردی بود که سیاست را از برجهای شیشهای به خانههای خاکی آورد. سیاستمداری که سیاست را برای خدمت خواست، نه برای قدرت و شاید این همان رازی است که نامش را تا همیشه در دل مردم نگه خواهد داشت.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد