سرویس: فرهنگ و هنر
کد خبر: 38831
|
08:14 - 1398/07/22
نسخه چاپی

چند پرده از یک نمایش میدانی عاشورایی

چند پرده از یک نمایش میدانی عاشورایی
پا بر خاک سرد و خشک می‌گذارم، دور تا دورم نخل و پرده‌های سیاه است، یک طرف محوطه روضه امام حسین(ع) می‌خوانند، یک جا چای می‌دهند و روی فرشی هم مردم با لباس‌های مشکی نشسته و منتظر هستند.

به گزارشايلام بيدار، پرده اول: پایم را روی خاک سرد و خشکی که با خاشاکی نیز پوشیده شده می‌گذارم، دور تا دورم را نخل‌ها احاطه کرده‌اند، دو طرف دالان‌ها پرده‌های سیاه کشیده‌اند وارد محوطه بزرگی می‌شوم که در یک طرفش روضه امام حسین(ع) گذاشته‌اند و چای با استکان به عده‌ای می‌دهند. در اطراف مردمی سیاه پوش نشسته یا ایستاده‌اند و با هم صحبت می‌کنند . یک عده در مکانی که آن هم با نخل‌ها و یک درب کاهگلی درست شده حضور دارند و عکس یادگاری می‌گیرند یا در آن مکان قدم می‌زنند.

از پشت بلندگو آقایی چیزی می‌گوید و مردم هم همه با همان لباس‌های مشکی‌شان به صف می‌شوند و دو مرتبه وارد دالان‌هایی پوشیده از پارچه سیاه می‌شویم و به یک محوطه مسقف که از چند طرف پرده سفید دارد، وارد می‌شویم. مردم همه به تفکیک زن و مرد روی زمین می‌نشینند و منتظر می‌مانند تا قرآن خوانده می‌شود و پرده سفید از جلوی چشم‌ها کنار می‌رود.

پرده دوم: برای تماشای نمایشی به یکی از بزرگترین پارک‌های تهران بوستان ولایت در جنوب تهران دعوت شدم، شنیده‌ام نمایش بزرگی است به عبارت تئاتری‌ها بیگ پروداکشن است و پرده سه بعدی دارد و واقعه کربلا را به خوبی ترسیم کرده و مردم را مبهوت خود می‌کند. در همان شب افتتاحیه تصمیم می‌گیرم کار را تماشا کنم به همین دلیل هم خیلی زودتر از همه به محوطه پارک می‌آیم و محل اجرا را که برای عموم مشخص کرده‌اند، پیدا می‌کنم .

کار مثل خیلی از نمایش‌های دیگر بلیت فروشی ندارد اما مردم می‌بایست حضورشان را رزرو می‌کردند من هم می‌گویم خبرنگارم و وارد محوطه و سپس سالن اجرا می‌شوم.

پرده سوم: نمایش از قاصد امام حسین (ع) در کوفه، مسلم بن عقیل کار را آغاز می‌کند و زنی که او را به درون خانه‌اش راه داده و سپس هم اتفاقاتی که همه ما آنها را می‌دانیم و با کشته شدن مسلم صدای روضه زیبایی پخش می‌شود. پس از آن به ترتیب برخی از بخش‌های واقعه عاشورا از کشته شدن حضرت علی اکبر(ع) تا حضرت عباس (ع) و در نهایت هم امام حسین(ع) به زیبایی بر صحنه تئاتر با صداگذاری خوب و مناسب نمایش داده می‌شود و مردم متأثر با بهت و حیرت انگار که برای اولین بار است چنین واقعه‌ای را می‌شنوند، به تماشا مشغول هستند.

هر بخش از نمایش در یک پرده از روبروی تماشاگر تا چپ و راست او نشان داده می‌شود و دکورها در هر بخش مدام در حال تغییر است. بازیگران کار از سربازانی هستند که گویا یک هفته‌ای و خیلی فشرده از سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده‌اند. به گفته تهیه کننده نمایش سربازانی که هر سال در این نمایش حضور پیدا می‌کنند آنقدر علاقه مند می‌شوند که سال بعد هم خودشان داوطلب حضور می‌شوند طوریکه برخی از سربازان سال گذشته امسال در بخش کارگردانی کمک می‌کنند.

بخش بعدی نمایش پس از شهادت امام حسین(ع)، وضعیت اسرای کربلا و  گریه‌ها و صحبت‌های جانسور حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) است به طوریکه دو مرتبه حضار را متأثر می‌کند و آنها را به حال و هوای آن دوران می‌برد. و در نهایت نیز بخش پایانی اتصال شهادت امام حسین(ع) و اسرای کربلا به مرقد و بارگاه ملکوتی حضرت زینب (س) و تلاش مدافعان حرم و حملات داعشی‌ها است.

بخش پایانی نمایش با جلوه‌های بصری زیبا و توپ و صدای تانک و تیراندازی‌ها مخاطبان را در یک شوک خاصی فرو می‌برد تا اینکه باور کنند همه این اتفاقات میتواند در اطراف خودشان هم رخ بدهد و مدتهاست که وضعیت سوریه به این درد دچار است و در نهایت نیز این مدافعان حرم هستند که در انتظار ظهور مهدی موعود(عج) پرچم‌ها را در برابر بارگاه حضرت زینب(س) بالا نگه داشته‌اند.

اتصال همه حوادث مربوط به واقعه کربلا و عاشورا تا شهادت مدافعان حرم و حملات داعشی‌ها به حرم حضرت زینب(س) همه جلوه‌های دردناک اما زیبایی بود که مردم دراین کار به چشم خود دیده و با صدای روضیه زیبایی که در هر بخش متفاوت می‌شود، با گوش‌های خود شنیدند و این مردم بودند که پس از پایان کار با چشمانی اندوهناک و تأثری در چهره اما با حالی دگرگون شده و منقلب محوطه نمایش را درک می‌گویند.

اتصال حوادث کربلا با حملات داعش و جنگ مدافعان حرم در این نمایش دیدنی است

پرده چهارم: در تاریخ دینی کشور قصص مختلفی وجود دارد هر چند همه این قصص جذابیت‌های دراماتیک ندارند و به هر حال نویسنده باید از ذهن تخیلی خود استفاده کند تا بتواند بار نمایشی به ماجراهای تاریخی و مذهبی اضافه کند هر چند مباحث مربوط به ائمه اطهار (ع) و طراحی شمایلشان چیزی نیست که به راحتی بتوان در آنها دست برد اما یک نویسنده و کارگردان با اضافه کردن عناصر بصری به جذابیت کار می‌تواند چون این نمایش بیافزاید و مسلمان این تماشاگر است که تا انتها رغبت به تماشای کار پیدا می‌کند.

علی رغم خیلی از نمایش‌های مذهبی که شاهد هستیم مخاطب بعد از مدتی صحنه را به راحتی ترک می‌کند و شاید تنها چند دقیقه وقت بگذارد و کار را تماشا کند این نمایش از آن دست کارهایی بود که از بین دو هزار نفر تماشاگر تنها به تعداد انگشتان دست در میانه کار را ترک کردند.

حسن بزرا کارگردان درباره این نمایش می‌گوید: فرم کار ما براساس همان فرم بهزاد بهزارپور است همان که کارهای شب آفتابی،‌شبی در کهکشانها و فصل شیدایی را ایجاد کرده است، من در برخی از این کارها دستیار بهزاد بهزادپور و سعید اسماعیلی هستم.

نمایش در سه وجه اجرا می‌شود، یعنی مخاطب درون یک مکان نوشته و از سه طرف شاهد اتفاق افتادن نمایش است. 400 نفر برای اجرای نمایش در حال حرکت و اجرا هستند. گروه تولید ما با آقای قنبری ، گروه نور با آقای رحمانی و سایر گروه‌ها از تصویر تا صدا و ... نیز فعال هستند. بازیگران نیز همه از نیروهای درجه یک سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران‌اند که شاکله اصلی کاربا همین سربازان است.

سربازان بازیگر این کار طی یک هفته فشرده تمرین کرده‌اند. اگر این تلاش جمعی نبود اصلا چنین کاری روی صحنه نمی‌آمد.

علی اسماعیلی تهیه کننده کار نیز می‌گوید: با همه شرایط سخت و سنگین تولید کار یک ماهه نمایش جمع و جور شد تا اینکه به اجرا رسیده است. بازیگران کار هر سال تغییر می‌کنند البته ما داریم از سربازانی که در سال‌های گذشته فعال بودندو آموزش دیدند امسال هم جزو تیم افتخاری ما در کارگردانی شدند. خیلی‌ها شاید تصور کنند هزینه کار خیلی زیاد است، اما باید بگویم که خیلی از بچه‌ها برای سیدالشهدا(ع) کار می‌کنند و دلی هستند تاکار ارزان‌تر جمع و جور شود.

اوج سال‌هاست که بانی نمایش‌های میدانی این چنینی در کشور بوده است. سال گذشته قرار بود این نمایش در مسیر نجف به کربلا اجرا شود اما با توجه به وضعیت معیشتی و اقتصادی تصمیم بر این گرفتیم که نمایش در جنوبی‌ترین نقطه تهران و بوستان ولایت اجرا شود. امیدواریم کسانی که نتوانستند به کاروان کربلا برسند برای تماشای این نمایش به بوستان ولایت بیایند. این نمایش در دو سانس 19 و 21 هر شب میزبان مخاطبان است نمایش در هر سانس بدون توقف اجرا می‌شود. هر سانس ما ظرفیت 5 هزار نفری مخاطب دارد که مخاطبان می‌توانند با مراجعه به وب سایت ققنوس ثبت نام کرده و با وجود اینکه بلیت فروشی کار ندارد اما صندلی خود را با دادن کد ملی‌شان رزرو کنند. ارزش هر بلیت 50 هزار تومان است که توسط بانیان نمایش یعنی سازمان اوج، سپاه پاسداران، شهرداری و ارتش پرداخت می‌شود.

ارزش هر بلیت این نمایش 50 هزار تومان است که توسط بانیان آن پرداخت شده و هزینه‌ای از مردم گرفته نمی‌شود

پرده آخر: باز هم پایم را روی زمین خاکی محوطه بوستان ولایت می‌گذارم که برای دکور کار به همین شکل باقی مانده است، به این فکر می‌کنم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز هنرهای نمایشی می‌بایست متولی این ماجرا باشند تا چنین نمایش‌هایی رقم بخورد هر  چند سازمان‌هایی مثل سازمان فرهنگی هنری اوج ،‌موسسه ققنوس یا هر موسسه فرهنگی دیگری هم می‌تواند حمایت کند اما در این زمینه می‌بایست برای ایجاد فضاهایی این چنینی شهرداری و وزارت ارشاد نقش بیشتری برای ترغیب نویسندگان به نگارش چنین نمایشنامه‌هایی و دلگرمی به هنرمندان داشته باشند چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ تشویقی.

 

وقتی ما نوشته‌ای در‌خور اجرا نداریم چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که کارهای خوب و فاخر در سالن‌های نمایش اجرا شود و من فکر می‌کنم یکی از کارهای مهم این باشد و دوم ارزش قائل بودن به نفس کار مذهبی، البته نه در حد شعار، بلکه واقعاً و عملاً. در این صورت است که کارگردان‌های زیادی وارد این عرصه خواهند شد.

امروز شاهدیم که تئاتر ایران دچار پستی و بلندی زیادی است، نوسان و کاستی زیاد دارد وگرنه این ربطی به تئاتر مذهبی ندارد و تئاتر مذهبی همواره بوده و آرزو می‌کنم که یک روز سالن‌هایی برای کارهای مذهبی و مکان‌هایی برای اجراهای میدانی ایجاد شود تا همه از آنها آگاه باشند و بدانند که اگر قرار است تفریحی یا مراسم آیینی نمایشی شرکت کنند در چنین مکان‌هایی می‌توانند حضور پیدا کنند.

 

پ.ن: مخاطبان برای تهیه بلیت به وب سایت ققنوس www.qoqnoos.infoیا شماره گیری کد *780*1414# مراجعه کنند.

انتهای پیام/ر

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب