به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، در ایلام چه میگذرد که زندگی روزمره مردم به دست چند میوهفروش یا مغازهدار بیانصاف گره در گره افتاده است؟ گویی خدا را از یاد بردهاند که با بی رحمی مطلق و یا گردن کلفتی، فارغ از همه گرفتاریها و تورم کمرشکن پا روی گلوی مردم گذاشتهاند و بدون تبعیت از هیچ قانون و نرخ نامهای، افزایش قیمتها را به حد اعلی و فراتر از مصوبات دولت رساندهاند.
شاید دستشان به جایی محکم بند است و یا شاید از غفلت و خواب زدگی برخی از مسئولان و مدیران سؤ استفاده میکنند؟ مدیرانی که نه سواد مدیریتی دارند و نه انگیزهای برای مدیریت! شاید بهزعم خود جهادی کار میکنند، اما فقط جهادی کارکردن گرهگشای کار نیست؛ بلکه باید به خود تفهیم کنند که تخصص و تعهد به کار نیز لازمه هر مدیریتی است.
شهر پر شده از گرانفروشی با قیمتهای متفاوت و رفتارهای غیرقانونی. در میدان شهدا میوهفروش، منزل مسکونی خود را تغییر کاربری داده و پیادهرو عمومی را نیز تصرف کرده است بهنحویکه عابران جرئت عبورومرور از آنجا را ندارند و مجبورند از خیابان تردد کنند. در مرکز شهر نیز پیادهرو در تسخیر عدهای دستفروش است و این در حالیست که هیچ دستگاه نظارتی این موارد را رصد نمیکند.
برای درک بهتر افسارگسیخته قیمتها و بیقانونی حاکم بر بازار، فقط کافیست تا به شهر دیگری از کشور سفر کنید تا بفهمید در ایلام چه میگذرد. زمانی که خربزه در ایلام کیلویی ۶۰ هزار تومان فروخته میشد، در شهرهای همسایه کیلویی ۹ هزار تومان روی وانتبارهای اطراف شهر به فروش میرسید و در بیانصافترین میوهفروشهای همان شهر به کیلویی بیش از ۳۰ هزار تومان هم نمیرسید.
از خیر گوشت، مرغ و برنج عنبربو و سایر اقسام آن گذشتهایم، چون از لحاظ مالی حتی برای قشر متوسط جامعه توانی برای فکرکردن به آنها نمانده چه برسد به خرید این اقلام. از بازار میوه و تره بار هم خبرهای دردناکی به گوش میرسد. نارنگی کیلویی ۱۲۰ هزار تومان و سیب کیلویی ۱۵۰ هزار تومان شده است. گویا نسل میوه و سبزیجات هم برای مردم منقرض شد. مسئولین عزیز، لطفاً سری به پارکینگ شهرداری بزنید تا ببینید همشهریان با کرامت ما به چه روزی افتادهاند.
همه منتظرند روز به پایان برسد و آفتابغروب کند تا شاید میوهفروشی تهمانده میوهها را به حراج برساند و مقداری میوه تهیه کنند تا شرمنده زن و بچه خود نباشند. چون همه مردم حقوق ۹۲ میلیونی و وامهای کلان میلیاردی با بازپرداخت ۶۰ساله ندارند.
آقایان مسئول! آیا تابهحال به کارگری که ظهر شده و همسرش با او تماس میگیرد که چه شد، توانستی اقلامی را که فرستادم بخری؟ فکر کردهاید؟
یا چهره شرمنده مرد کارگری که نه از سر تنبلی و بیغیرتی بلکه از سر شرم، شرم از زن و بچه، شرم از دستان و جیب خالی، شرم از روزگار و شرم از کاری که هنوز پیدا نکرده و درآمدی نداشته را دیدهاید؟
این وقایع یک داستانسرایی نبود، بلکه واقعیتی بود که من، خبرنگار ایلام بیدار، به چشم خود دیده و به گوش خود در همین آشفتهبازار شنیدهام و درد این مرد را در کلامش احساس کردم. او در پاسخ به همسرش که پشت خط تلفن همراهش منتظر جواب بود گفت: «هنوز کار نکردهام» و منتظر بود تا شاید در نصف روزی که باقیمانده درآمدی داشته باشد.
آقایان مسئول! به قول خودمان «مال موری وه شو نمه ویرانه» و این داستان تلخ مردم مستضعف بهویژه کارگران روزمزد جامعه ایلام است که اگر یک روز کار نکنند، خانوادهشان باید گرسنگی بکشند و این روند برای آنها عادی و تکراری شده است. گویی قانون فقر و فلاکت بر آنها حاکمیت یافته است.
این یادداشت گوشهای از مشکلات و بیانضباطی و بیقانونی و هرجومرج قیمتها در شهر است که فقط در بحث برخی اقلام خوراکی و پرمصرف بود و مطمئناً در تمام ابعاد زندگی مردم نیز همین جریانات و گرانیها وجود دارد. پس با نظارت جدی بر قیمتها به داد مردم شهرتان برسید و تعادل را همسو و همسان با سایر استانها و شهرهای کشور اجرا کنید.
همه ما به موج گرانیهای حاکم بر سطح جامعه واقفیم. اما ایلام انگار تافته جدا بافته است، چرا که چندین و چند درجه فراتر از کشور به گرانیها دامن زده شده است. هرچند مدیریت در سطح کلان کشور بسیار کاستی دارد و اوضاع اقتصادی را رها کرده است، اما رتبهٔ بالاترین تورم کشور، فلاکت و گرانی افسارگسیخته در ایلام نتیجه سوءمدیریت داخل استان است نه مدیریت کلان کشور، پس به خود بیایید و این وضعیت را چاره کنید.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد