سرویس: دین و مذهب
کد خبر: 32888
|
07:43 - 1397/04/18
نسخه چاپی

به بهانه شهدت امام ششم شیعیان؛

امام جعفر صادق(ع)؛ نماد تقدم رفتار بر گفتار

امام جعفر صادق(ع)؛ نماد تقدم رفتار بر گفتار
امام جعفر صادق(ع) در فرمایشات خود بر تقدم رفتار و عمل بر گفتار تاکید داشته و فرمودند: مردم را با اعمالتان بسوی ما دعوت کنید نه با زبانتان و باعث افتخار ما باشید نه باعث ننگ و عار ما.

گروه دین و مذهب ايلام بيدار ::،امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید؛ کنیه ایشان ابوعبدالله و لقبشان صادق می باشد. امام باقر(ع) پدر بزرگوار ایشان در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق(ع) تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می خواند؛ لذا احادیث، زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق(ع) نقل شده است.

امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید و دوران امامتش با اواخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان مصادف شد.

ـ امام جعفر صادق(ع) و حیات در عصری متفاوت دوران امام جعفر صادق در میان دیگر دورانهای ائمه اطهار، دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود.

جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون از دیگر ویژگی های منحصر به فرد عصر آن امام همام بود چرا که پس از زمان رسول خدا(ص) دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنه هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد.

ـ نهضت عظیم علمی و پرورش شاگردان دانشمند امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد.

هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق و جابر بن حیان از جمله شاگردان امام جعفر صادق(ع) هستند و همچنین تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند. ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.

امام از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد. همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراههای جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است. بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می شود.

ـ امام صادق(ع) و حقانیت برای اداره حکومت اسلامی امام در کنار فعالیت گسترده علمی از مسائل سیاسی و اجتماعی نیز غافل نبودند ودر کنار فعالیت های علمی و دینی از فرصت های مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیأت حاکمه بهره می برد و بدین منظور نمایندگانی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می فرستاد. عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت در دلهای مردم از وجهه اهل بیت پیامبر استفاده می کردند و حتی شعارشان' الرضا فی آل محمّد' بود؛ آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر(ص) باشند و هم درمیان مردم محبوبیت داشته باشند، لذا بهترین شخص در نظر عباسیان امام صادق(ص) بود اما امام پیشنهاد آنان را رد کردند و فرمودند: نه شما از یاران من هستید نه زمانه، زمانه من است.

پس از به قدرت رسیدن عباسیان، فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور عباسی این فشار به اوج خود رسید؛ امام نیز از این فشار ها مستثنی نبود. این دوران، یعنی چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اولیه امامتشان، دوره سختی ها و انزوای دوباره آن حضرت و حرکت علمی و فرهنگی تشیع بود. سرانجام کار به جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند.

آن حضرت در سن 65 سالگی در سال 148 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع در کنار مرقد پدر و جدّ خودش مدفون گردید . ـ امام صادق و سجایای اخلاقی انسان های الهی امام صادق(ع) به مانند پدران عالی مقام خود واجد ویژگی ها و صفات برجسته اخلاقی بود که معاشرت نیکو با مردم، مهمان نوازی، انفاق بی منت، برآورده کردن حاجت نیازمندان و اطعام فقرا از جمله آن بود.

وقتی امام در خانه اش مهمانی می داشت و سفره غذا را می گشود به مهمانان خیلی تعارف می کرد و آنان را به خوردن غذای بیشتر دعوت و ترغیب می فرمود و گاهی پس از آنکه مهمانان سیر می شدند، مجددا خوراکی می آورد و در پاسخ آنان که می گفتند ما دیگر سیر شده ایم.

اشتها نداریم می فرمود: نه هنوز چیزی نخوردید. ایشان سپس می فرمود بدانید مهربانترین شما نسبت به ما کسانی هستند که بر سر سفره ما خوب غذا می خورند؛ آنگاه برای تشویق مهمانان به غذا خوردن و برای اینکه مبادا برخی از آنان از روی خجالت و شرم گرسنه بمانند از قول پیامبر صلی اله علیه و آله احادیثی در ارتباط با خوردن نقل می کرد تا آنا با رغبت و علاقه و طیب خاطر غذا بخورند؛ امام در ضمن حدیثی فرمود: اینکه پنج درهم به دست گیرم و وارد بازار شما شوم و با آن غذایی تهیه کنم و چند نفر مسلمان را دعوت کرده اطعامشان کنم، نزد من دوست داشتنی تر از آن است که یک برده را آزاد کنم.

از ابو اسامه نقل شده است که گفت از حضرت صادق(ع) شنیدم میفرمود: تقوی و پرهیزگاری را از دست ندهید؛ و در مسیر ورع، کوشش، راستگوئی، ادای امانت و خوش اخلاقی، خوشرفتاری با همسایگان بکوشید. امام همچنین خطاب به شیعیان فرمودند: مردم را با اعمالتان بسوی ما دعوت کنید نه با زبانتان و باعث افتخار ما باشید نه باعث ننگ و عار ما. امام در فرمایش دیگری نیز فرمودند: سه چیز است که خداوند بوسیله آنها پیوسته عزت و شرافت مرد مسلمان را میافزاید: 1- چشم‏پوشی از کسی که به تو ستم نموده2- و بخشیدن‏ بکسی که ترا محروم کرده3- پیوند خویشاوندی با کسی که از تو قطع رابطه نموده‏ است.

 

انتهای پیام /الف

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد