به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، جلالالدین محمد بلخی، مشهور به مولوی، یکی از بزرگترین اندیشمندان و شاعران تاریخ اسلام و ایران است که آثارش مرزهای جغرافیایی و زمانی را پشت سر گذاشته و امروز به زبانهای گوناگون در سراسر جهان خوانده میشود. از مثنوی معنوی بهعنوان «قرآن به زبان فارسی» یاد کردهاند و دیوان شمس او دروازهای برای ورود به عمیقترین لایههای عرفان اسلامی به شمار میآید. اهمیت مولوی فقط در غنای ادبی یا زبان شاعرانهاش نیست، بلکه در پیوند زدن عقل و عشق، دین و اخلاق، و فرد و جامعه است.
بازخوانی اندیشههای مولوی در دنیای امروز که مملو از تنش، خشونت و بیمعنایی است، ضرورتی دوچندان پیدا میکند. این گزارش به بررسی جایگاه مولوی در زمانه خود، اثرگذاری او بر عرفان اسلامی و ادبیات فارسی، بازتاب اندیشهاش در جهان معاصر و نیاز جامعه امروز ایران به آموزههای او میپردازد.
مولوی و زمانهاش
محمدرضا قاسمی، استاد تاریخ اسلام، در گفتگو با خبرنگار «ایلام بیدار» گفت: برای درک عظمت مولوی باید به شرایط قرن هفتم هجری توجه کنیم. او در روزگاری میزیست که جهان اسلام با بحرانهای بزرگ روبهرو بود؛ از جمله حمله مغول و فروپاشی بسیاری از مراکز علمی و فرهنگی. این شرایط باعث شد بسیاری از مردم احساس ناامنی و بیپناهی کنند. در چنین فضایی، شخصیتهایی مثل مولوی توانستند با زبان عرفان، معنویت و عشق، پاسخی به بحرانهای زمانه بدهند.
وی افزود: خانواده مولوی به دلیل هجوم مغولها از بلخ کوچ کردند و به قونیه رفتند. همین مهاجرت، او را با فرهنگها و اقوام مختلف آشنا کرد و افقهای تازهای پیش روی او گشود. مولوی محصول یک تجربه تلخ تاریخی بود؛ اما این تلخی را به زبان شیرین عشق و معرفت ترجمه کرد.
قاسمی بیان داشت: اگر میبینیم آثار مولوی تا امروز زندهاند، یکی از دلایلش این است که او از دل بحرانها برخاست و برای بحرانها حرفی برای گفتن داشت. او به انسانِ سرگشته امنیت روانی و معنوی داد. به همین دلیل مولوی نه فقط شاعر که پناهگاه روحی یک تمدن بود.
جایگاه مولوی در عرفان اسلامی
فاطمه مرادی، عضو هیأت علمی دانشگاه ایلام، در این باره گفت: مولوی بدون تردید یکی از قلههای عرفان اسلامی است. عرفانی که او عرضه میکند، بر پایه قرآن و حدیث است و برخلاف تصور برخی، جدا از دین و شریعت نیست. کافی است به مثنوی نگاه کنیم تا ببینیم پر از حکایات قرآنی و اشارات دینی است. مولوی تلاش میکند با زبان داستان، تمثیل و شعر، عمیقترین مفاهیم توحیدی را منتقل کند.
وی افزود: نکته مهم در عرفان مولوی، تأکید بر عشق الهی است. او میگوید تنها راه رهایی از خودخواهیها و خشونتها، غرق شدن در دریای عشق است. این نگاه میتواند برای انسان امروز هم پیامآور آرامش باشد. وقتی جوامع گرفتار نفرتپراکنی هستند، مولوی به ما میآموزد که راه نجات، محبت و همدلی است.
مرادی بیان داشت: یکی دیگر از ویژگیهای مولوی این است که عرفان او جمعگراست. برخلاف برخی مکاتب که به انزوا و گوشهنشینی دعوت میکنند، مولوی انسان را به حضور فعال در جامعه و تبدیل عشق به عمل دعوت میکند. همین نگاه است که او را متمایز و جاودانه کرده است.
مولوی و ادبیات فارسی
سعید احمدی، استاد زبان و ادبیات فارسی، در گفتوگو با «ایلام بیدار» اظهار داشت: از نظر ادبی، مولوی یکی از نوآورترین شاعران فارسی است. او با مثنوی معنوی، نوعی شاهکار ادبی خلق کرد که هم از نظر زبان و هم از نظر محتوا بینظیر است. بسیاری از بزرگان ادب فارسی مثنوی را دومین کتاب پس از قرآن دانستهاند. این کتاب بهقدری عمیق است که هر کس در هر دورهای میتواند چیزی تازه از آن بیاموزد.
وی افزود: دیوان شمس هم از شاهکارهای بیمانند شعر فارسی است. در این دیوان، مولوی به زبان عاشقانه و پرشور سخن میگوید و بالاترین پروازهای روحی خود را نشان میدهد. به نظر من، دیوان شمس عصاره دل مولوی و مثنوی عصاره عقل اوست. هر دو برای شناخت کامل این شاعر ضروریاند.
احمدی بیان داشت: مولوی در زبان شعر فارسی هم تحول ایجاد کرد. او از قالبها و ترکیبات تازه استفاده کرد و شعر را به رسانهای برای انتقال عمیقترین تجربههای عرفانی تبدیل نمود. در واقع، مولوی زبان فارسی را جهانی کرد و امروز یکی از عوامل شهرت زبان ما در دنیا، همین آثار اوست.
بازتاب اندیشه مولوی در جهان معاصر
حجتالاسلام و المسلمین سید کاظم حسینی، استاد حوزه و دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار ما بیان داشت: جایگاه مولوی امروز فقط محدود به ایران و جهان اسلام نیست. در غرب، آثار او بارها ترجمه شده و برخی از پرخوانندهترین کتابها در آمریکا و اروپا همین ترجمههای مولوی است. بسیاری از اندیشمندان غربی، مولوی را صدای معنویت شرقی میدانند.
وی افزود: نکته جالب این است که مولوی در دنیای غرب بیشتر بهعنوان یک پیامبر عشق شناخته میشود. این نشان میدهد که پیام او جهانی است و میتواند انسانهای مختلف را فارغ از دین و نژاد، به یکدیگر نزدیک کند. وقتی در جهان معاصر، فاصلهها و دشمنیها زیاد شده، اندیشه مولوی پلی برای همگرایی است.
حسینی تأکید کرد: ما وظیفه داریم مولوی را درست معرفی کنیم. نباید اجازه بدهیم برخی از جریانهای غربی او را صرفاً به یک شاعر رمانتیک تقلیل دهند. مولوی یک عارف مسلمان است که همه اندیشههایش ریشه در قرآن و اسلام دارد؛ بنابراین ما باید او را هم بهعنوان سرمایه ملی و هم بهعنوان میراث اسلامی به دنیا عرضه کنیم.
ضرورت بازخوانی آموزههای مولوی برای امروز ایران
پژوهشگر حوزه دین و اجتماع، در گفتگو با «ایلام بیدار» گفت: یکی از مشکلات جامعه امروز ما، کمبود گفتوگو و شنیدن صدای یکدیگر است. مولوی دقیقاً بر خلاف این وضعیت حرکت میکند. او میگوید باید به سخن دیگری گوش کرد و در گفتوگو حقیقت را جست. این آموزه برای جامعه ما بسیار ارزشمند است.
وی افزود: مولوی همچنین بر همدلی و پرهیز از خشونت تأکید دارد. او حتی در اوج اختلافها، به انسانها توصیه میکند که با عشق به یکدیگر نگاه کنند. این نگاه میتواند برای جامعه امروز ما که با چالشهای سیاسی و اجتماعی گوناگون روبهروست، راهگشا باشد.
کرمی بیان داشت: مولوی به ما یاد میدهد که معنویت فقط در مسجد و خانقاه نیست، بلکه باید در زندگی روزمره جاری شود. او بر خدمت به مردم، سادهزیستی و اخلاق نیکو تأکید دارد. اگر ما امروز این آموزهها را جدی بگیریم، بسیاری از مشکلات اخلاقی و اجتماعی ما حل خواهد شد.
مرور زندگی و آثار مولوی نشان میدهد که او نه فقط شاعر و عارف یک دوره تاریخی، بلکه اندیشمندی جهانی است که پیامش هنوز زنده است. او از دل بحرانها برخاست، اما به جای آنکه نومیدی و خشونت بیافریند، عشق و امید را به جهان عرضه کرد.
مولوی در عرفان اسلامی، ادبیات فارسی و فرهنگ جهانی نقشی بیمانند دارد و امروز هم میتواند برای جامعه ایران الهامبخش باشد؛ جامعهای که بیش از هر زمان به گفتوگو، همدلی، پرهیز از خشونت و پیوند میان سنت و نیازهای انسان معاصر احتیاج دارد.
بهدرستی میتوان گفت مولوی پلی میان گذشته و امروز، سنت و مدرنیته، و شرق و غرب است. این پل هرچه بیشتر بازخوانی شود، افقهای تازهای پیش روی ما خواهد گشود.
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد