به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، ایلام، استانی در غرب ایران با جمعیتی اندک، سالهاست که در صدر آمارهای خودکشی کشور قرار دارد. این مسئله، فراتر از یک بحران روانی فردی، نماد مجموعهای از زخمهای تاریخی، ساختاری، فرهنگی و اجتماعی است که در این منطقه مرزی و جنگزده انباشته شدهاند. درحالیکه در بسیاری از تحلیلها، خودکشی بهعنوان یک پدیده فردی و ناشی از اختلالات روانی تحلیل میشود، در استان ایلام باید آن را پدیدهای چندلایه و نظاممند دانست که ریشه در فقر مزمن، ناکامیهای توسعه، تروماهای جمعی، فشارهای فرهنگی و نابرابریهای جنسیتی دارد.
در این گزارش تفصیلی، ضمن بررسی زمینهها و ریشههای بحران خودکشی در ایلام، با چهار کارشناس و متخصص حوزههای اجتماعی، دینی، روانی و سیاستگذاری گفتوگو کردهایم تا تصویری دقیقتر و عمیقتر از این بحران ارائه دهیم و راهکارهایی واقعگرایانه برای مواجهه با آن پیشنهاد کنیم.
نابرابری، ناامیدی و خشم خاموش
حجتالاسلام حمید چیگل، استاد حوزه و دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: برای فهم عمق بحران خودکشی در ایلام، باید ابتدا بپذیریم که این مسئله نه صرفاً فردی که اجتماعی و تاریخی است. این استان از دوره جنگ تحمیلی تاکنون، در بسیاری از ابعاد توسعهای مورد غفلت قرار گرفته و همین حاشیهنشینی تاریخی، احساس طردشدگی و خشم خاموش را در لایههای مختلف جامعه انباشته کرده است.

او با اشاره به نقش دین در مواجهه با بحرانها افزود: یکی از اشتباهات رایج، برخورد سادهانگارانه با مفاهیم دینی پیرامون خودکشی است. ما باید از طریق بازخوانی مفاهیم توحیدی، امید به رحمت الهی، ارزش وجود انسان و مسئولیتپذیری در برابر سختیها را تقویت کنیم. نگاههای تهدیدمحور به خودکشی در منابر، گاهی خود به تشدید احساس گناه و ناامیدی در افراد آسیبپذیر منجر میشود.
چیگل تأکید کرد: روحانیت باید در کنار مردم باشد، به ویژه در بحرانها. ما نیازمند گفتمانی از دین هستیم که بهجای طرد، دربرگیرنده باشد؛ دینی که نه بر طغیانگری روح، بلکه بر مرهم نهادن بر زخمها تمرکز کند.
فروپاشی سرمایه اجتماعی و فقدان افقهای امید
حسین ندیمی، کارشناس مسائل اجتماعی، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: خودکشی در ایلام، بیش از آنکه از افسردگی فردی ناشی شود، محصول نوعی بیافقی روانی و اجتماعی است. وقتی نسل جوان در فضایی بزرگ میشود که فاقد چشمانداز روشن، امکان رشد شغلی، مشارکت اجتماعی و احساس تأثیرگذاری است، آنگاه مرگ برای او به گزینهای تبدیل میشود.
او با اشاره به وضعیت نگرانکننده شاخصهای اجتماعی در ایلام توضیح داد: نرخ بالای بیکاری، مهاجرت نخبگان، نابرابری جنسیتی، فقر آموزش و دسترسی نابرابر به خدمات، همه به شکلی پنهان سرمایه اجتماعی را فرسودهاند. در چنین وضعیتی، فرد نه خود را عضو یک کل معنادار، بلکه موجودی تنها، بیپناه و فاقد گزینه میبیند.

ندیمی به راهکارهایی نیز اشاره کرد: ما نیازمند بازتعریف سیاستهای توسعه در ایلام هستیم. نه با نگاه کمک محور یا صدقهای، بلکه از منظر عدالت ساختاری. باید ظرفیتهای بومی تقویت، نهادهای مردمی فعال و نقش مردم در فرایندهای تصمیمسازی جدی گرفته شود. جامعهای که در آن مردم مشارکت ندارند، امید هم نمیروید.
تروماهای نسلی و روانشناسی افسرده جنوب غرب
میلاد چراغی استاد دانشگاه ایلام و پژوهشگر حوزه روانشناسی اجتماعی، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: یکی از وجوه کمتر دیدهشده در تحلیل خودکشی در ایلام، اثرات روانی جنگ تحمیلی و تروماهای تاریخی است که به نسلهای بعدی منتقل شدهاند. در روانشناسی، به این پدیده «ترومای بیننسلی» میگویند؛ یعنی رنجی که منتقل میشود حتی اگر تجربه مستقیم آن برای نسل حاضر وجود نداشته باشد.
چراغی ادامه داد: این تروماها خود را در اشکالی چون اضطرابهای مزمن، احساس بیاعتمادی، ترس از آینده، خشم فروخورده و فقدان معنا در زندگی نشان میدهند. وقتی نسل جدید در خانوادهای رشد میکند که پر از رنجهای حلنشده است، ناخودآگاه ذهنیت او نیز افسرده میشود.
او به نقش آموزش و رسانه در حل این معضل اشاره کرد: ما نیاز به روایتگری جدیدی داریم. باید قصههای رنج و مقاومت مردم ایلام بازگو شود، نه برای مظلومنمایی، بلکه برای تقویت هویت و معنا. همچنین، نظام آموزش رسمی باید تربیت روانی را در اولویت قرار دهد. مهارتهای زندگی، تابآوری، حل مسئله، شناخت احساسات و حمایت اجتماعی، باید در کتب درسی نهادینه شود.
پویایی پنهان آمار و نقش تابوها
حسین نورعلیوند مدیرکل بهزیستی استان ایلام، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: خودکشی در ایلام پدیدهای پیچیده و چند علتی است. آمارهایی که منتشر میشود، تنها بخشی از واقعیت را نشان میدهند. ما با آمارهای پنهان و گزارش نشده نیز مواجهیم، بهویژه در مواردی مثل خودسوزی زنان که گاه بهعنوان حادثه تلقی میشود.

او افزود: یکی از چالشهای جدی، تابوی صحبت از خودکشی است. در بسیاری از خانوادهها و حتی در سیستمهای رسمی، ترجیح بر انکار است. این امر هم در شناسایی بهموقع و هم در مداخله پیشگیرانه اختلال ایجاد میکند. ما نیاز به آموزش عمومی داریم تا مردم بتوانند علائم هشدار را بشناسند و بدانند که کمک خواستن نشانه ضعف نیست.
مدیرکل بهزیستی ایلام، از برنامههای در دست اجرا نیز گفت: در سالهای اخیر، ما تلاش کردهایم با راهاندازی مراکز مشاوره، سامانههای پاسخگویی ۲۴ ساعته و جذب نیروی متخصص، خدمات سلامت روان را گسترش دهیم. اما هنوز با استانداردهای مطلوب فاصله داریم. ایلام نیازمند یک نهضت سلامت روان است، نه فقط در مراکز درمانی، بلکه در خانوادهها، مدارس و حتی مساجد.
آنچه در ایلام میگذرد، فاجعهای خاموش است که نه فقط روان فرد، بلکه ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را زیر سؤال میبرد. خودکشی در این استان، نه از سر ضعف، بلکه از شدت بیپناهی است. مرگهایی که شاید فریاد نزنند، اما هرکدام نشانهای از شکافهایی هستند که در متن جامعه ایلام جا خوش کردهاند.
برای درمان این زخم، نمیتوان صرفاً به گفتارهای انگیزشی یا توصیههای فردی بسنده کرد. باید به سراغ عدالت در سیاستگذاری رفت، به سراغ احیای سرمایه اجتماعی، گشودن افقهای امید برای جوانان، توانمندسازی زنان، درمان تروماهای تاریخی و بازخوانی گفتمانهای فرهنگی.
ایلام نیاز به «دیدهشدن» دارد. نه از سر ترحم، بلکه از منظر مسئولیت ملی. خودکشی در ایلام نه یک بحران فردی که فریادی اجتماعی است برای تغییری ریشهای. اگر این فریاد شنیده نشود، مرگهای خاموش ادامه خواهند یافت.
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد