به گزارشايلام بيدار، پس از شهادت امام رضا (ع)، رویکرد عباسیان نسبت به ائمه روی به تندی و شدت گذاشت. امام جواد (ع) به بغداد فراخوانده شد و مأمون به رغم اکراه امام جواد (ع)، با هدف نظارت هر چه بیشتر بر امام و نیز بازسازی چهره خود در جامعه، دخترش را به عقد امام جواد (ع) درآورد و بدین ترتیب شبکه جاسوسی خود را تا عمق خانه امام نفوذ داد. در زمان امام هادی (ع)، اوضاع بدتر شده بود.حکومتیان که دیگر نظیر گذشته تنها از نژاد عرب نبودند، بر اساس تیره و نژاد به گروههای قدرت طلب درون دولت عباسی تجزیه شده بودند. آشکارترین اثر این اتفاق، زوال هیبت و عظمت مقام خلافت بود. همزمانی دوره کوتاه امامت امام هادی (ع)، با زمان خلافت شش خلیفه از خلفای عباسی، مؤید تزلزل مقام خلافت و جنگ قدرت درون حاکمیت است. به مناسبت میلاد فرخنده امام علی النقی (ع) و آشنایی بیشتر با اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر امام (ع) با حجتالاسلام حسن رضاییمهر رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه گفتوگو کردیم که در ادامه میآید:
تبعات بحران مشروعیت خلفای عباسی/ فراگیر شدن قیامهای ناسیونالیستی در عصر امام هادی (ع)
با توجه به وضعیت سیاسی دوران امام هادی (ع)، امام چگونه از آن موقعیت برای اعتلای تشیع استفاده کردند؟
وضعیت سیاسی عصر امام هادی (ع) در چند محور جای مطالعه دارد. یک محور این است که حکومت عباسیان در دوره امام هادی (ع) گرفتار بحران مشروعیت بود. برخی از حکام به دنبال این بودند که اقتدار سیاسی خودشان را حفظ کنند. بنابراین دست به ترفندهای مختلفی زدند. مثلاً مأمون سعی میکرد خودش را به اهل بیت (ع) نزدیک کند و یک مقدار خودش را از درگیری با این بحرانها نجات دهد. اما حاکمان پس از مأمون نتوانستند به اوضاع مسلط شوند و در تأمین مشروعیت خودشان گرفتار مشکل و چالش شدند. چون به مخالفت صریح با اهل بیت (ع) و امام هادی (ع) پرداختند. لذا بحران مشروعیت برای برخی از این حکومتهای عباسی را رقم زد و این یک مشکل برای عباسیان بود. طبیعتاً امام (ع) در این وضعیت تحت کنترل بیشتر، اذیت، آزار، حصر و بند قرار گرفت.
یک مشکل دیگر اوضاع سیاسی آن زمان؛ یکسری پیامهای معرفتی و عقیدتی بود که آنها را به چالش کشیده بود. چون عباسیان برای استقرار حکومتشان با شعار «الرضا من آل محمد(ص)» بهره بردند. اما وقتی به قدرت رسیدند از این مسیر و این شعار عقیدتی و معرفتی عدول کردند. وقتی علویان دیدند که آنها به چیزی که گفتند پایبند نیستند و اعتقاد ندارند. دست به شورش زدند و قیامهای متعددی در مناطق مختلفِ قلمروی عباسیان مانند کوفه، مکه، مدینه، بصره و جاهای دیگر رقم خورد که این هم در آشفتگی سیاسیِ زمان امام هادی (ع) تأثیر گذاشت.
این قیامها بیشتر قبیلهای و طایفهای بود و منشاء آن هم این بود که عباسیان اتکای به غیر اعراب را بیشتر کردند و به قبایل عربی کمتر توجه کردند. این امر، برای اعراب نگرانکننده بود. به همین خاطر اعراب دست به قیامهایی علیه عباسیان زدند و حکومت عباسی هم از این جهت در امان نبود. بنابراین این قیامهای طایفهای، قبیلهای و به اصطلاح ناسیونالیستی یک مشکلی برای حکومت عباسی شد که در آشفتگیِ سیاسی دوران امام هادی (ع) نقش تعیینکننده داشت.
دورهای که دوره محنت و سختی بر سادات بود
ایرانیها هم قیامهایی علیه عباسیان داشتند که برخی از آنها هم به طرفداری از اهل بیت (ع) انجام شده بود. همچنین یکسری قیامهای دیگری هم در آن زمان از طرف اقلیتهای مذهبی و دینی علیه عباسیان صورت گرفت. با این وجود هر چه این آشفتگی اوضاع سیاسی و اجتماعی بیشتر شدت پیدا میکرد، زندگی آن حضرت (ع) در تنگنای بیشتری قرار میگرفت که تحت نظر نیروهای نظامی بود و متأسفانه امام را بیشتر مورد اذیت و آزار قرار میدادند.
یک مشکل دیگری هم که اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان امام هادی (ع) را بهم ریخته بود، در تنگنا قرار دادن علویان بود که این قضیه بیشتر در دوران متوکل که نسبتاً یک حکومت طولانی هم داشت، مشهود بود. در این دوران، دشمنی با اهل بیت (ع) از همه حکومتهای عباسی سرسختتر بود. این دوره را دوره محنت و سختی بر علویان و سادات میگویند. چرا که زندانها پر از علویان بود. بارها میشد که امام هادی (ع) را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، در کوچهها میگردانند و تحقیر میکردند. اما در تمام این اهانتها، رفتار امامگونه امام هادی (ع) به گونهای بود که نه تنها مقام او ذرهای لکهدار نشد، بلکه وجاهت و جایگاه ایشان در بین مردم بیشتر میشد.
فعالیتهای امام دهم منجر به تفوق تشیع بر سایر تفکرات شد
امام (ع) از آن وضعیت سیاسی آشفته چگونه بهرهبرداری کردند؟
امام هادی (ع) به گونهای عمل کردند که نتیجهاش آن اعتلا و تفوق تشیع بر سایر تفکرات و مذاهب مختلف شد. منجر به هدایت مردم به سوی خدا شد که مصادیق همه اینها در تاریخ امام هادی (ع) ثبت است و میشود مراجعه کرد.
عصر امامین عسکرین (ع) اوج فرقهگرایی بود
روش فرهنگی امام هادی (ع) برای نجات مردم با توجه به اوضاع خفقان آن عصر چگونه بود؟
مبارزه امام هادی (ع) با عباسیان و با مذاهب مختلف بود. مثلاً یکی از مشکلات دوران امام علی النقی (ع) وضعیت نابهنجار فرهنگی جامعه مسلمین بود. حالا باید ببینیم یعنی چه و امام چگونه با این وضعیت مواجه شده بود و چگونه مردم را نجات دادند؟ عصر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) را میتوانیم اوج فرقهگرایی و مذهبسازی بدانیم. فرقههای متعددی در دوره امامان عسکرین (ع) به دلیل تعصبات بیجا، جهالت افراد یا عدم شناخت مردم به وجود آمدند. اگر بخواهیم نمونههایی را به صورت مصداقی بیان کنیم میشود به غلات اشاره کرد.
«غلات» به کسانی میگویند که امیرالمؤمنین (ع) یا بقیه ائمه معصوم (ع) را تا مقام خدایی بالا میبرند و معتقدند خداوند در آنها تجسم پیدا کرده است. آنها خدای زمینی هستند! مانند مسیحیت که میگویند خداوند در جسم مسیح تجسم پیدا کرد و مسیح مثلاً همان خدای زمینی است. گروهی که قائل به خدایی بودن و ربوبی بودن ائمه به خصوص امام هادی بودند! همچنین ازدواج با محارم را جایز میدانستند و میگفتند خدا چیزی را حرام نکرده است و شما هر کاری میتوانید انجام دهید! بنابراین اگر امام هادی (ع) در مقابل این گروه قاطعانه موضع نمیگرفت. بسیاری از مردم گمراه میشدند. در این راستا چون امام پرچمدار هدایت جامعه اسلامی است. از یک طرف مردم را به مبانی قرآنی و تفسیر اهل بیت (ع) راهنمایی میکردند و از یک طرف انحرافات این فرقه را بر اساس مبانی دینی و شریعت نبوی بحث میکردند و مورد نقد قرار میدادند و از آنها بیزاری میجستند و آنها را مورد لعن قرار میدادند. این مبارزه قاطع امام باعث شد که خیلی از مردم به دامنِ دین ناب اسلامی برگشتند.
دیگر فرقه انحرافی، «صوفیه» بود. امام دهم (ع) در مقابل صوفیه شدیداً موضعگیری کردند و آشکارا تقابل جدی داشتند. در محافل علمی، در مراکز اقتصادی و در مراکز فرهنگی حضور پیدا میکردند و با تبلیغ عرفان واقعی که پیغمبر (ص) مؤید آن بود و ایشان و اهل بیت (ع) به آن عمل میکردند به مبارزه با عرفان صوفیگرایی پرداختند. حضرت (ع) در قبال گروهی از مردم که دنبال عرفان بودند و خطر جدایی آنها از شریعت پیغمبر (ص) را احساس میکردند. بنابراین یکی از اولویتهای جدی فعالیتی و تبلیغاتی امام هادی (ع) این بود که اعلام صریح فرمودند که در همه لحاظ از صوفیان جدا شوند، زیرا این گونه افراد گمراه هستند و از حقیقت اسلام تهی هستند. صوفیان با اظهار زهد، تقوا و تقدسمآبی برای فریب مردم اقداماتی را انجام دادند که حرکت جانانه و آشکار امام باعث شد که مردم متوجه شدند.
یکی از حاضران از امام هادی (ع) پرسید که اگر اینها به امامت شما معتقد باشند چه؟ امام اصلاً او را از ادامه این صحبت برحذر داشت و قاطعانه فرمود: این حرفها چیست که شما میگویید؟! این تصورات را از خودتان دور کنید. هرکس به امام و حق ما معترف باشد، برخلاف رضای ما قدم بر نمیدارد. فلانی نمیدانی که اینها پستترینطایفه، یعنی همین طایفه صوفیه هستند. فرقه صوفیه مخالف ما هستند، حرکت آنها با ما مغایرت دارد.
«مجسمه» هم یک فرقه مذهبی و یا طایفهای فرهنگی بودند که آنها هم قائل به تجسیم خدا بودند و به امورمجرده و موجودات مجرده قائل بودند و یکسری تعابیر تکثیرگرایانه را مطرح میکردند. به بعضی از آیات قرآن استناد میکردند و امام هم شدیداً با آنها به مخالفت پرداخت. بنابراین اگر مبارزات امام هادی (ع) نبود شیعه و اسلام ناب به تعالی خودش نمیرسید.
با این وجود یکی از آشفتگیهای فرهنگی دوره امام هادی (ع) وجود «واقفیه» بود، واقفیه معتقد بودند بعد از شهادت امام کاظم (ع)، امام زنده است و از دنیا نرفته، او همان مهدی موعود است. لذا دشمنترین افراد نسبت به امام رضا بودند. امام هادی (ع) در دوره آنها شدیداً موضع تقابلی با آنها گرفت و لعن آنها را جایز دانست. ابراهیم بن عقبه میگوید: به امام نوشتم که فدایت گردم من از بغض واقفیه نسبت به حق آگاهی دارم، لذا مجازم در قنوت نماز آنها را لعن کنم؟ امام فرمود: بله. زیرا تفکر واقفیه مهدی موعود (عج) را زیر سؤال میبرد، امام رضا (ع) را زیر سؤال میبرد، همه ائمه را بعد از امام کاظم (ع) قبول نداشتند. واقفیه یک سمومی در تفکر مسلمین بود که اگر میماند، اثر میکرد و بسیار مصیبتهای عقیدتی برای اسلام به وجود میآورد.
ماجرای نامه مردم اهواز به امام هادی (ع)
یکی از دیگر از اقدامات امام هادی (ع)، رفع شبهات دینی مردم بود.در همان زمان یک نزاعی میان مردم اهواز در بحث جبر و تفویض به وجود آمده بود. آنها به امام (ع) نامه نوشتند که حق را شما بفرمایید. امام رسالهای در ردِ اهل جبر و تفویض برای مردم اهواز نوشتند، این رساله بسیار گرانبهاست و با بیانی شیوا و ساده، در عین حال علمی حق مساله را در ردِ جبر و تفویض بیان کردند. آن رساله باعث شد که تمام غائلهها تمام شود. این رساله، رساله بسیار شریفی است که حقیر نیز یک شرحی برای این رساله شروع کردم که البته هنوز به اتمام نرسیده است.
همچنین یکی از کارهایی که امام به آن توجه خاص به آن داشت، سازمان وکالت بود. تشکیلات وکالت در عصر امام صادق (ع) به وجود آمد. در زمان امام کاظم (ع) گسترش یافت. در عصر امام هادی به صورت گسترده در نقاط مختلف جهان اسلام خودش را نشان داد. امام هادی از جانب خودشان برای تمام سرزمینهای اسلامی وکیل انتخاب و اعلام کردند وکلای امام اختیار تمام دارند. گاهی به لحاظ علمی و دینی مشکلات شرعی و علمی مردم را پاسخ میدادند و هم وجوهات و سهم امام را از مردم میگرفتند و به حضرت میرساندند و هم به شبهات دینی پاسخ می دادند. از طرفی هم واسطه امام با مردم بودند.
تثبیت ولایتفقیه را امام هادی (ع) بنیان نهاد
امام های (ع) برای توسعه سازمان وکالت اهداف بسیار بلندی از جمله پاسخگویی به سؤالات و شبهات مسلمانان در حوزه اعتقادی، فقه، اخلاق، جمعآوری اموال، خمس و زکات و مسائل شرعی داشتند . با این وجود از دستاوردهای مهم سازمان وکالت آماده کردن مردم و شیعیان برای غیبت امام زمان (عج) و زمینهسازی برای دوران غیبت صغری میتوان ذکر کرد. البته تشکیلات وکالت امام هادی (ع) زمینه را برای غیبت کبری و تثبیت جایگاه ولایتفقیه مهیا کرد. در واقع بذری تثبیت ولایتفقیه را امام هادی (ع) با تشکیل سازمان وکالت بذرافشانی کرد. این کار بزرگ امام (ع) یعنی تشکل نهاد وکالت برای آیندگان این پیام را داد که فقها در دوره غیبت امام زمان در جامعه میتوانند از طرف امام به حل و فصل مسائل بپردازند و تصدی امور مسلمین را به عهده بگیرند و این یعنی تبلیغ جایگاه ولایتفقیه در کلام و سیره امام هادی (ع).
زیارت غدیریه در کنار جامعه کبیره تکمیلکننده هندسه معرفتی امامت است
جایگاه زیارت غدیریه و جامعه کبیره در معارف تشیع چگونه است؟
۲ اثر نورانی زیارتی از امام هادی (ع) برای ما به یادگار مانده است، یکی زیارت غدیریه و دیگری زیارت جامع کبیره است. زیارت غدیریه را حضرت (ع) زمانی انشاء کردند که معتصم خلیفه عباسی ایشان را از مدینه به سامرا احضار کرد. امام هادی (ع) در روز غدیر به نجف رسید و امیرالمؤمنین را زیارت کرد. زیارت غدیریه در واقع متن زیارتی امام هادی (ع) در روز غدیر در نجف است،.در سند زیارت بزرگانی از زیادی شیعه قرار دارند که در وثاقت هیچ کدام شک و تردیدی نیست. به گونهای که مرحوم محدث قمی اشاره میکند کمتر حدیثی به قوت سند این زیارتنامه میرسد.
محور اصلی زیارت غدیریه، اصل تولی و تبری است که در فرهنگ شیعه جایگاه ویژهای دارد. در زیارت غدیریه فضیلتهای قرآنی امام علی(ع) بیش از ۳۰ آیه مورد اشاره قرار گرفته است. بیش از ۱۰۰ قسمت از زیارت غدیریه درباره فضایل امام علی (ع) است، در نتیجه اینکه این زیارت میتواند در کنار زیارت جامعه کبیره تکمیلکننده هندسه معرفتی امامت باشد.
«زیارت جامعه کبیره» که هندسه امامشناسی شیعی به شمار میرود یکی از بهترین منابع شناخت و معرفت ائمه معصومین از دیدگاه شیعه است؛ یعنی هر کس میخواهد عقاید شیعه را در باب امامت کسب و درک کند، باید بتواند به مضامین جامعه کبیره دست پیدا کند و به عمق این مبانی و معارف برسد. در واقع در این زیارت اهل بیت پیغمبر (ص) بر اساس آموزههای شیعی به زبان فصیح تبیین و توصیف شدند، ارتباط اهل بیت با پیغمبر، مقاماتِ علمی، اخلاقی و سیاسی ائمه، اسوه بودن آنها، ارتباط امامت با توحید با خاتمیت، مباحث جدیای که وجود عالم به خاطر وجود ائمه معصومین است و محور تولی و تبری، رجعت و تسلیم، مباحث دیگری هستند که در زیارت جامعه کبیره آمده که میشود گفت یک دوره امامشناسی جامع برای شیعیان و بلکه کل مسلمین است.
انتهای پیام/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد