مهران همان مهران است

سيدداود سجادي اسدآبادي::هر سال در سالگرد آزادسازي مهران، مراسم برپا مي‌كنيم ( به خاطر آزادسازيش)، مطلب مي‌نويسيم، خيلي‌ها شعر مي‌گويند، ايثارگران به مرور خاطراتشان مي‌پردازند، مردم مهران به ياد آن روزهاي جنگ و آوارگي گپ مي‌زنند و به مرور خاطرات‌شان مي پردازند. 
دهم تيرماه، فقط دهم تيرماه است، چيز اضافه‌اي هم ندارد، ما هر سال فقط در دهم تيرماه به برجستگي و موقعيت استراتژيكي مهران پي مي‌بريم؛در بقيه روزهاي سال فقط حرف مي‌زنيم. مهران همان مهران است، فقط مقداري گرد و خاك صادراتي از عراقش زياد شده!
به راستي اين همه سال كه از جنگ هشت ساله گذشته، براي مهران چه كار كرديم؟ اصلا براي استان ايلام چه كار كرديم؟ وقتي بچه‌هاي تهران و شمال هنوز نمي‌دانند ايلام در كجاي نقشه‌ي جغرافيا قرار دارد، چه بايد گفت؟ 
فاصله‌ي حرف تا عمل بسيار است. و جاي بسي تأسف است كه هم‌وطنان‌مان روي مرزهاي جغرافي‌مان ريز نمي‌شوند. شايد هنوز خيلي‌ها اسم مهران هم به گوششان نخورده باشد. چرا؟ 
آيا نمي‌شود كمي بيشتر در مورد مهران و دلاوري‌هاي رزمندگان و مردمش در زمان هشت سال دفاع مقدس حرف زد؟ وقتي دانش‌آموزان ما حرف از «جومونگ» و « بن‌تن» و « باب‌اسفنجي» و ... مي‌زنند، بغضت مي‌گيرد. يعني نمي‌شود يك روز اين‌ها در مورد مهران با آب و تاب حرف بزنند؟ يعني حماسه‌ي مهران نمي‌تواند توي كتاب‌هاي درسي و غير درسي برود؟
هر چه مي‌گوييم و مي‌نويسيم، دوباره گرد و خاك رويش مي‌نشيند تا سال ديگر و سالگردي ديگر براي مهران. چقدر گفتيم مهران چرا جايي در تقويم ندارد؟ چند سال است كه مردمان مقاوم اين ديار مرزنشين با گرد و غبار دست به گريبانند؟ اسمش را گذاشته‌اند مرز بين‌المللي، اما يك جاده‌ي ارتباطي درست و حسابي ندارد.چرا؟
اين همه تانكر نفت و گاز از جاده‌هاي كم‌عرض استان عبور مي‌كنند و جاده‌ها را تبديل به چاله و چوله‌هاي موج‌دار كرده‌اند، اين همه زائر از عراق براي زايرت امام هشتم وارد استان مي شوند، اما بدون سود؟ وقتي زائرين و گردشگران غذايشان را جايي ديگر ميل مي‌كنند، چه سودي به حال ما دارند؟
مهران هم دروازه است و هم دروازه‌بان، اما دريغ از امكانات مناسب و شايسته. چرا؟