به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، اکبر غلامی، فعال فرهنگی در یادداشتی نوشت: ناکامی دشمن در برابر ایران اسلامی را میتوان در دو مؤلفه بنیادین جستوجو کرد: نخست، مؤلفه فناورانه و بازدارنده یعنی قدرت موشکی، و دوم، مؤلفه بنیادین و ریشهدار یعنی «هویت». اگر عامل نخست از جنس سختافزار نظامی و امنیتی است که با صلابت بر سر دشمن فرود آمد و محاسباتش را درهم ریخت، عامل دوم؛ یعنی هویت ملی - اسلامی، نرمافزاری است که در لایههای ژرف جامعه ریشه دارد و نیازمند تحلیل و تأمل بیشتری است.
فنّاوری دفاعی و توان موشکی ایران، بهمثابه تازیانهای دقیق و برقآسا، هیمنه نظامی دشمن را شکست و معادلات راهبردی آنها را به هم ریخت. اما آنچه این ضربهفنی را تکمیل کرد، روح جمعی ملت ایران بود؛ روحی که از لایههای تاریخی، فرهنگی، دینی و تمدنی ایرانزمین تغذیه میشود. این همان عنصری است که در ادبیات نظری به آن «هویت» میگویند و باید در سطح آموزش، فرهنگ و تربیت مورد بازخوانی قرار گیرد.
این هویت مرکب، متکی بر دو بعد اساسی است: ایرانیت و اسلامیت. در طول تاریخ، نسبت این دو عنصر با یکدیگر، گاهی دستخوش افراط و تفریط شده است؛ زمانی غلبه فرهنگ باستانی، هویت دینی را به حاشیه رانده، و گاه نیز اسلامگرایی، مؤلفههای ایراندوستی را نادیده گرفته است. این چالش، شکافی تاریخی و پرهزینه در بطن جامعه ایرانی ایجاد کرده که در بزنگاههای خطیر، امنیت ملی و انسجام فرهنگی کشور را تهدید کرده است.
اما تجربه اخیر (که در آن دشمن صهیونیستی و حامیان غربیاش تلاش گستردهای برای ایجاد گسست در وحدت ملی ایران به کار گرفتند) نشان داد که وقتی دو مؤلفه ایرانیت و اسلامیت درهم تنیده شوند، سپری نفوذناپذیر برای دفاع از وطن و ارزشها ایجاد میشود. پیروزی ایران در میدان مقاومت، بیش از آنکه صرفاً نظامی باشد، ثمره اتحاد این دو بعد هویتی در سطح افکار عمومی بود.
فرهنگ باستانی ایرانی با آموزههای اصیل اسلامی در این نبرد روحی و روانی، تار و پودی محکم بافتند که حیات جدیدی به ملت ایران بخشید. این همافزایی فرهنگی، نه فقط یک تاکتیک مقطعی، بلکه روشی بنیادین برای بازسازی اجتماعی و تحکیم وحدت ملی است.
در این میان، نقش آموزش و پرورش، رسانهها، دانشگاهها و نهادهای فرهنگی برجسته است. اگر این الگوی هویتی در کتب درسی، گفتمانهای نخبگانی، محافل محلی و سیاستگذاریهای کلان مورد توجه قرار گیرد، آنگاه دیگر دشمن نمیتواند با تحریک شکافهای هویتی، پروژه تفرقه و براندازی را دنبال کند.
معلمان، مربیان و حکمرانان فرهنگی کشور وظیفه دارند این تجربه وحدتآفرین را در قلب نظام تربیتی و گفتمانسازی اجتماعی وارد کنند. باید روایت دوگانه ایرانیت و اسلامیت را نه بهعنوان تقابل، بلکه بهعنوان مکمل یکدیگر برای رشد و بالندگی جامعه ایرانی تبیین کرد. ایرانِ قوی و متعالی، ایرانِ متحد است؛ ایرانی که از سرچشمه تمدن ایرانی و آموزههای دینی سیراب میشود و با بهرهگیری از ظرفیتهای درونی خود، به آیندهای روشن میاندیشد.
به امید آنکه این درس بزرگ، در حافظه فرهنگی ملت باقی بماند و شکافهای دیرین، دیگر هیچگاه مجالی برای سر برآوردن نیابند. انشاءالله.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد