به گزارشايلام بيدار به نقل از جویزر؛ 23 مهرماه مصادف با 15 اکتبر روز جهانی عصای سفید است، روز جهانی نابینایانی که نه با چشم ظاهری بلکه با چشم باطنی به این دنیا مینگرند، درست است که از دیدن رنگ و لعابهای این دنیا بیبهرهاند، اما در عوض حقیقتهایی را با جان و دلشان لمس میکنند که شاید ما با چشمهایی بینا قدرت لمس آن را نداشته باشیم.
واقعا به جاست که نام روشندل را به آنها اختصاص دادهاند، دلهایی که بدون داشتن چشم با نور بصیرت باطنی بیدار است، چشمهایی که گویی دوست نداشتهاند بسیاری از نامهربانیهای روزگار را ببینند و شاید به همین دلیل است که دلشان روشن است، دلشان روشن است چون با دیدن برخی چیزها غبار غفلت بر دلشان ننشسته است.
به همین مناسبت خبر نگار اجتماعی پایگاه خبری جویزر به گفتگو با یکی از روشن دلان ایوانی پرداخته است.
مریم شفیعی بانوی روشندلی ایوانی است که با همت والای خود توانسته است در وادی قدم بردارد که برای سرزمین ،استان وزادگاهش مایه افتخار و غرور باشد،او حافظ کل قرآن است،با دستانش برجستگیهای کاغذ را لمس میکندو صدایش با حرکت دستانش که هم نوا میشد سمفونی زیبایی را گوش نواز میکرد، سمفونی الهی از کتابی که معجزه آخرین پیامبر مهربانیها است.
چشمانش گرچه تاکنون نوری را تجربه نکرده است اما اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ، خداوند هر کسی را که بخواهد با نور خویش هدایت میکند و چه چیز بهتر از نور علی نور.
مریم شفیعی نابینای مادرزادی است. وی تاکنون هیچ یک از کلمات و آیاتی را که حفظ کرده است ندیده و میتوان گفت که مریم با قلبش قرآن را لمس و آن را حفظ کرده است.
این بانوی روشندل حافظ قرآن از روزهای انس با قرآن به خبرنگار ما میگوید، اینکه در دروان کودکی شنیدن صدای قرآن حس خوبی را در وی ایجاد کرده و این باعث شده تا از شش سالگی حفظ قرآن را با گوش فرا دادن به نوارهای ضبط صوت شروع کند.
وی به نقش مادرش اشاره می کند و می گوید: مادرم برایم متحمل زحمتهای زیادی شده است ،زبان قاصر از بازگو کردن این زحمات است فقط امیدوارم توانسته باشم رضایت خدا و بعد رضایت مادرم را کسب نمایم.
این روشندل ایوانی اظهار کرد : به لطف خدا توانسته ام در عرصه قرآنی رتبه های زیادی را کسب نمایم در حال حاضر دارای 17 رتبه اول تا پنجم در رشته حفظ قرآن کریم و بسیاری دیگر از رتبههای استانی و شهرستانی را در کارنامه خود می باشم.
وی افزود : معلولیت را محدودیت نمیدانم و این معلولیت مانند چراغی او را به خداوند نزدیکتر کرده است وگاهی حتی فراموش میکنم که نابینا هستم و به نوعی میتوانم بگویم که قرآن دلم را روشن کرده است.
وی ادامه داد:هم اکنون تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی رشته علوم قرآنی به پایان رسانده ام و روزهای فراغت از تحصیل را با قرائت روزی دو جزء از قرآن کریم سپری می کنم.
مادر مریم هم در این گفتگو شرکت میکند؛ وی که معلوم است چه افتخار مادرانهای به فرزندش میکند تمامی شرکت کنندگان در مسابقات را مانند دختر خود میداند.
وی اظهار کرد :مریم را مونس این روزهای خود میداند مونسی که قرائت قرآنش باعث افتخاری برای وی است و وجود مریم باعث شده تا سفرهای زیارتی بسیاری را از جمله سفر به مکه، کربلا، مشهد و قم را تجربه کند.
وی از روزهایی میگوید که نوارها قرآن را در شهر پیدا نمیکرد و پیگیریها و تلاشهایش در مغازهها هم بیفایده بود، تا اینکه روزی به یکی از روحانیونی که برای تبلیغ به شهرشان آمده است میسپارد تا کل نوارهای کاست قرآن را برایش از قم خریداری کند و این روحانی بر تعهد خود باقی مانده و نوارها را برای این خانواده پست میکند و نتیجه کار وی به این میرسد که فرد حافظ قرآنی را تحویل این جامعه دهد و امید و نور را به قلب وی ارزانی دارد.
نکته جالبی که بعد از سالها از خاطرات این مادر پاک نشده این است که هنگامی که پست نوارهای سفارش داده شده را برای آنها به درب خانه آورده این روحانی باقی مانده پول نوارها که اضافه آمده بود را هم در بین نوارها گذاشته بود و این برای این زن بسیار جالب و به یادماندنی است.
وی که با از دست دادن همسرش به عبارتی برای فرزندانش هم پدر بوده و هم مادر بهترین لحظات زندگیاش را جاری شدن صدای قرائت قرآن مریم در فضای خانه میداند و اینکه هر زمان در جمعی هستند از مریم درخواست تلاوت میکند و این برای این مادر بسیار جای غرور و شعف دارد.
انتهای پیام/الف
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد