حمید حیدرپناه:: ما انسانها با هزاران امید و آرزو پای به دنیا میگذاریم،زندگی میکنیم وبرای رسیدن به رویاهایمان تلاش میکنیم.درکودکی آرزوهایمان رابه شکل نقشهایی دربازیهای بچگانه به ظهور میرسانیم.گاهی درنقش پزشک،گاه درنقش معلم به نوجوانی که میرسیم تلاش میکنیم تیپ وظاهرمان را با آرزوهایمان سِت کنیم وهمچنان امیدوارانه در راه تحققشان گام برداریم.سرانجام وقتی به دوران جوانی پای میگذاریم نگاهمان واقعگرایانهترمیشود،تاحدی معلوم است کجای مسیرهستیم وتاچه حدبه آن آرزوها نزدیک شدهایم
بدون شک کمترکسی دوران کودکیش نقش یک سیاستمداریامدیررابازی کرده،چراکه این حوزه بادنیای پاک ومعصوم کودکی سازگارنیست. اماوقتی به دوران جوانی وبزرگسالی میرسیم این عرصه برای ماجذابیت بیشتری پیدا میکند.
از آنجا که مابیشتربه ظواهر امورتوجه داریم تاعمقشان، سیاست ومدیریت رادرکانون توجه بودن میبینیم، احساس قدرت ودستوردادن،پوشیدن کت وشلوارهای تیره، پیراهن یقه دیپلمات،حضوردر جلسات،داشتن رییس دفتر وراننده
پس بی دلیل نیست که دراین دوره ماراتون سختی برای رسیدن به این عرصه آغازمیشودکه شایدبه نسبت سایرعرصهها زحمت کمتری بطلبدوگاهی یک شبه بتوان ره صدساله رارفت.خصوصاً وقتی راه میانبری به نام انتخابات وجودداشته باشد.کافی است کاندید شوی،رای جمع کنی وبه قله آرزوهایت برسی، مانندانتخابات مجلس وشورای شهر!
البته رسالت واقعی شوراهای شهراین نیست که الان درمقام اجرا دیده میشود،هدف انتخاب نمایندگانی ازدل مردم برای لحاظکردن خواستههایشان، کمک به انجام بهترامورات شهراست ولی چیزی که درعمل دیده میشود انگار همین نمایندگان جزیی ازبدنهی اداری شهرمیشوندوبه همان سمت وسویی میروندکه مدیران اداری میروند: سبک پوشش،خودروی اداری،جلسات متعدد و...
درروزگاری که سیستم اداری وبوروکراسی ما-که قراراست جایی برای گرهگشایی وکمک به امورات جاری باشد - دربرخی حوزههابه جایی رسیده که خودتبدیل به کلاف سردرگمی شده، اضافه شدن حجم زیادی نماینده شورا به بدنهی اداری وبوروکراسی برحجم مشکلات افزوده وبه تعبیر«ماکس وبر» چیزی شبیه قفسی آهنین شده که انسانها وزندگی شان رااحاطه میکند
البته حضورانبوه وپرتعدادکاندیداهای شورای شهروروستادردورهی فعلی که همزمان شده باگسترش فضای مجازی وشبکه های اجتماعی، شرایط خاصی رارقم زده است. حالادیگرستادهای انتخاباتی سنتی جای خود رابه کانالهای تلگرامی،گروههای مجازی ونصب بنرهای بزرگ درسطح شهر داده وفضای مجازی روزهای شلوغ وپرهیاهویی راپشت سر میگذارد
این روزها میدان واقعی رقابت درفضای مجازی است وجنگ ادمین ها برای جمعآوری ممبرهاست،دفترتلفن موبایلها محل ذخیره آراشده ودرمدام شاهد عضویت یکباره وبدون اجازهی کاربران درگروههای متعدد انتخاباتی هستیم،گروههایی مزین به عکس وشعارکاندیداهاکه درمحتوای مطالبش معمولاً خالی ازبرنامههاواهداف آنهاست ومحل انتشارپیامهای تکراری سیاسی وغیرسیاسی معمول است. نکتهی جالبتر اد شدن افرادی است که اصلاًدرآن شهروحوزه انتخابیه زندگی نمیکنند که بتوانندبه فردموردنظررای بدهند
البته یک معضل دیگرهم ظهوربرخی کاندیداهای خانم باعکسهای گریم شده، فتوشاپی بازیورآلات وظاهری است که به هیچوجه مناسب فضای انتخاباتی نیست.
تبلیغات مجازی وواقعی این روزهای کاندیداهافرصتی بینظیر برای دیدهشدن است.برخی ازکسانی که تادیروزهیچ فعالیت مفیدی درعرصه های مختلف اجتماعی وفرهنگی نداشته اند،حالااین فرصت رادارندتاعکس ونامشان برپروفایل گروههای تلگرامی بنشیندوپوستربزرگی از ژستهای خاصشان بردرودیوارشهرخودنمایی کند.واقعاً چه فرصتی بهترازاین برای دیدهشدن ودرکانون توجهبودن کسانی که نه درگذشته ونه حتی آینده بعیداست اسم وتصویرشان دراین حدخودنمایی کند
حکایت این روزهای برخی ازکاندیداهاتاحدی همانندسالهای کودکی است،شبیه بازیهایی که میتوانستیم درخیالات وتصوراتمان نقشهای بزرگ رابازی کنیم! تشکیل کمپینها وگروههای مجازی،درکانون توجه بودن وتصوراتی که ازتعدادممبرهابرایشان بوجودمیآید،باعث میشودکه موقتاًدرجایگاهی قراربگیرند که جزورویاهایشان بوده
در حالی که بسیاری ازاین تصورات توهماتی بیش نیست ولزوماً همهی اعضای یک گروه یاکانال درزمرهی رای دهندگان به آن فردنیستند وچینش آراوانتخاب واقعی مردم براساس پایگاه اجتماعی وسیاسی افراد، عملکردآنهادرعرصههای مختلف اجرایی وشناختی است که مردم ازآنهاوتوانمندیهایشان دارندکه درپای صندوقهای رای نهایی میشود
به هرحال این هیجانات وتب وتاب ها چندروزدیگر تمام میشودوشاهدبه پایان رسیدن این ماراتون نفسگیر خواهیم بودوامیدواریم تاانتخابات بعدی به سطحی ازفرهنگ وسواداستفاده ازفضای مجازی برسیم که دیگرشاهداین معضلات نباشیم وبارشدواقعگرایی درتفکرات افراد،تصورات ذهنی وعملی ازشورای شهرونمایندگی هم تغییریابد.
انتهای پیام/س
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد