محمدصادق غلامی:: روند دوگانهسازي يكي از شگردهايي است كه براي نهادينهسازي گفتمان مدنظر مورد استفاده قرار ميگيرد. اين امر را اگر بخواهيم ريشهاي تبيين و تحليل كنيم به خودي خود مذموم نيست و ريشه در مباني ديني ما دارد.
موارد متعددي از اين دوگانهها را در قرآن، روايات و بيانات حضرت امام خميني(ره) و امام خامنه اي(مدظله العالي) مانند دوگانه ظالم/مظلوم، كاخنشين/كوخ نشين و اسلام ناب/ اسلام امريكايي شاهد هستيم اما آنچه مدنظر است دو گانههاي غيرواقعي و كاذبي است كه به بهانههاي مختلف و بنا به اقتضائات زماني مطرح است كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1- خود را ناجي ملت جا زدن از طريق دوگانه جنگ و صلح: واقعيت اين است كه دولت با هدف ترساندن افكار عمومي از تبعات جنگ و آثار نامطلوب آن بر ابعاد مختلف زندگي مردم به دنبال مطرح كردن اين دوگانه است. آنها ادعا دارند برجام توانست سايه جنگ را از كشور دور كند. اين در حالي است كه در نظام اسلامي با توجه به مردم پايه بودن آن، همه اركان نظام به مردم متكي است و اين اتكاي به مردم ضامن امنيت كشور است. مقام معظم رهبري در اين باره در روز يكشنبه 10/2/96 در ديدار با كارگران فرمودند: « گاهي ميشنويم بعضي ميگويند يا در گذشته گفتهاند كه «وقتي ما آمديم مسئوليت پيدا كرديم، توانستيم سايه جنگ را از سر كشور رفع كنيم»، اما اين حرفها درست نيست و واقعيت آن است كه در تمامي سالهاي متمادي، حضور ملت در صحنه، موجب رفع سايه جنگ و تعرض از سر ايران شده است.»
2- دوگانهسازي ارزشي و غير ارزشي با هدف تحريك هيجانات اجتماعي: برقراري دوگانگي در ارزشها مهمترين تكيه گاه و پشتوانه دولت يازدهم براي پيگيري استراتژي دوقطبيسازي اجتماعي بوده است. رويه دولت يازدهم به عنوان نزديكترين دولت به دولت سازندگي در دوگانهسازي ارزشي براي پيشبردن راهبرد دوقطبيسازي جامعه را ميتوان انعكاسي از رويكرد دولت اصلاحات دانست چراكه در واقع اين دولت رحم اجارهاي آنان(اصلاحطلبان) محسوب ميشود.
3- انحراف افكار عمومي از ضعف و ناكارآمدي در امور اجرايي: دوگانهسازيهاي كاذب با هدف هدايت افكار عمومي از توجه به ضعف و ناكارآمديها به موضوعات جانبي و فرعي است تا ناكامي در عرصه اقتصادي و معيشت به حاشيه رانده شود. دولت فعلي دو اقدام عمده برجام و طرح تحول سلامت را در كارنامه خود دارد. بررسيهاي اوليه نشان ميدهد در طرح تحول سلامت در حوزه بيمهاي آن، سازمان بيمه سلامت و صندوقهاي بيمهاي بهدليل اجراي ضعيف طرح و ناكارآمدي مديريتي در آستانه ورشكستگياند. پرداخت به پسابرجام برجام نيزكه در اين مجال نميگنجد.
4- جلب آراي مردم در ايام انتخابات: دولت دنبال تشديد فضاي سياسي كشور است. هدف از اين كار نيز فراهم كردن فضاي دوقطبي شديد و مظلومنمايي نزد افكار عمومي و به تبع آن جلب آراي مردم است. اين كار نيز از طريق دوگانه كانديداي حاكميتي- غير حاكميتي دنبال ميشود. آنها به خوبي ميدانند كه بهدليل ناكارآمدي در حوزه اجرا از شانس ضعيفي براي پيروزي برخوردارند، لذا براي جبران اين نقص به دنبال ايجاد و تشديد فضاي دوقطبي در انتخابات هستند.
5- دو قطبي تندرو و ميانهرو با اهداف توجيهي در زمينه سياست داخلي و خارجي: در اين زمينه رهبر معظم انقلاب ميفرمايند: « طرز تفكري كه انقلابيگري را مساوي افراطي بودن ميخواند و مردم را به «تندرو» و «ميانه رو» تقسيم ميكند يكي از خطاهاست. چنين دوگانههايي كه سوغات بيگانگان و سخن دشمنان است نبايد وارد فرهنگ سياسي كشور شود.»(بيانات در جمع مردم- 14/3/95) يقيناً بيان و نهادينهسازي اين دوگانه در كشور يكي از مصاديق بارز نفوذ و سركوب كردن مدافعان نظام و انقلاب به بهانههاي واهي است. دشمنان ما كه تا ديروز به دنبال فشار از بيرون و تغيير از درون بودند نبايد امروز اميدوار باشند كه ميتوانند ما را از درون دچار «خودتحريمي» كنند. نفوذ يعني دشمن طوري اقدام و حركت كند كه ما از درون دچار خود تحريمي شويم.
6- دوگانه ظالم و مظلوم با هدف فشار بر سيستم قضايي: مواردي در اين چهار سال گذشته بوده كه دولت محترم با صحنهسازيهايي سعي ميكند دانه درشتها از ذرهبين قوه قضائيه پنهان بمانند. مصاديق بارز اين موضوع را ميتوان در فسادهاي نظام بانكي به ويژه بانك ملت، صندوق ذخيره فرهنگيان كشور، بانك سرمايه، مديران ذخاير نظام با حقوقهاي نجومي و... مشاهده كرد.
7- دوگانه تعامل سازنده – توسعه توان نظامي و دفاعي با هدف ترويج تفكر عدمنيازمندي به توسعه و استحكام توانمنديهاي دفاعي و نظامي: در اوايل انقلاب و ماجراي هواپيماهاي اف۱۴، بهعنوان نقطه ضعفي در كارنامه دولت موقت باقي ماند. آقاي روحاني در سال ۱۳۶۴، بهعنوان رئيس كميسيون دفاعي مجلس شوراي اسلامي در اين باره ميگويد: براي استقرار صلح در يك جامعه، تنها نيروهاي دفاعي نياز نيست بلكه آمادگي جنگي بايد باشد. آن وقتي دشمن ميترسد به ملتي هجوم آورد كه بداند اگر هجوم كند مقابله به مثل ميشود و هجوم متقابل را بايد تحمل کند(روزنامه جمهوري اسلامي، ۱۶ آذر ۱۳۶۴).
امروز نيز رگههايي از اين تفكر را شاهد هستيم. مقام معظم رهبري در اين باره ميفرمايند: «امروز هم بعضيها همين آهنگ را پيش گرفتهاند كه موشك چيست، موشك ميخواهيم چه كار كنيم، روزگار روزگار موشك نيست!»(بيانات در تاريخ11/1/95)
8- دوگانه ايرانيت به جاي دوگانه مظلوم و ظالم: امروزه برخي به كمك مستشاري نظامي ايران به كشورهاي اسلامي كه مظلومانه مورد تهاجم ظالمان قرار گرفتهاند خرده گرفته و فلان مفسد اقتصادي پشتيبان دولت با گستاخي تمام و در مجامع عمومي ماهيت عمل كار شهداي عزيز مدافع حرم را زير سؤال ميبرد! براي اينان البته به ظاهر آنچه اولويت دارد پرداختن به مسائل داخلي نظام است. تحليلشان اين است كه به ما چه يك مسلمان در سوريه، عراق و يمن مورد تهاجم و ظلم قرار گرفته است، البته در عوض جان شهروندان اروپايي و كشورهاي كمككننده به شكلگيري جريانهاي تروريستي در منطقه آسياي غربي مهم است. شايد منطق آنها همان منطق دوران جاهليت باشد. مقام معظم رهبري در اين باره ميفرمايند: ما نميگوييم «اُنصُر اَخاك ظالِماً اَو مَظلوما» - اين شعار جاهلي است، ميگفتند اگر برادرت ظالم هم هست يا مظلوم است، بايد از او دفاع كني و حمايت كني، نخير، ظالم هر كسي بود بايد با او مقابله كرد و جلوي ظلم او را گرفت، مظلوم هركسي هست بايد از او حمايت كرد(بيانات در تاريخ 26/۰۲/94).
انتهای پیام/ی
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد