سرویس: جهاد و مقاومت
کد خبر: 40264
|
08:31 - 1398/09/21
نسخه چاپی

قصه همسر شهیدی که پس از 38 سال مزار همسرش را یافت

قصه همسر شهیدی که پس از 38 سال مزار همسرش را یافت
برنامه «فرمول یک» در آخرین برنامه خود میزبان همسر شهیدی بود که پس از 38 سال مزار همسرش را پیدا کرده بود.

به گزارشايلام بيدار،  سیدعلی ضیا شب گذشته در برنامه «فرمول یک» میزبان منیر یوسفی، همسر شهید محمد صفری بود که پس از ۳۸ سال بی‌خبری سرانجام مزار شوهرش را پیدا کرد.

یوسفی در ابتدا گفت: پدرم ابتدا مخالف ازدواجمان بود. صفری حتی خم شد و کفش پدر مرا بوسید اما پدرم اجازه نداد به خواستگاری بیاید. پدرم برای تحقیق رفت و می‌گفت در منطقه آنها از یک بچه 7، 8 ساله تا پیرمرد 70 ساله از خواستگارم تعریف کرده بودند.

وی افزود: 4، 5 روز مانده به محرم عقد کردیم و قرار شد 4 ماه بعد عروسی کنیم. به او گفتم بیا خرج عروسی را به من بده وام بگیریم و خانه بخریم.

همسر شهید صفری درباره نحوه به جبهه رفتن همسرش توضیح داد: خانه دایی‌اش بودیم که با خنده به من گفت مرا برای جبهه خواسته‌اند. او در یک شرکت نخ ریسی کار می‌کرد ولی عاشق ارتش بود. گفتم من سالها مواظب بودم با سرباز ازدواج نکنم تو که سربازی‌ات را رفته‌ای میخواهی به جبهه بروی؟

وی ادامه داد: بعدا در خانه به من گفت اگر من نروم پس چه کسی برود؟ به هر حال راضی ام کرد.

یوسفی یادآور شد: برای تقسیم بندی به مشهد رفتند و همسرم گفت من در زمینه نیروی دریایی تبحر بیشتری دارم اما اگر مرا به نیروی زمینی بفرستند شهادتم حتمی است اما اگر خبر شهادت مرا آوردند باور نکن.

این همسر شهید با بیان اینکه من نمی دانستم کدام حرفش را باور کنم، تاکید کرد: 9 مهر او اعزام شد اما هیچ نامه‌ای برای من نمی‌فرستاد. صاحبخانه مان و خیلی‌های دیگر بین آبادان و بهمنشیر با او در جبهه بودند و برخی می‌گفتند او 17 آذر شهید شده اما به ما نزدیک اسفند خبر دادند. پیکر او را پیدا نکرده بودند و برای همین به ما خبر نمی دادند.

یوسفی که با پسرش به برنامه آمده بود، اضافه کرد: شهید ما مفقودالجسد بود، می‌دانستند شهید شده اما مجبور به عقب نشینی شده بودند و نتوانسته بودند پیکر او را بیاورند. بعدها یک وصیت نامه دم خانه مان آوردند که فهمیدیم او شهید شده به ما گفتند جسد او را پیدا نکرده‌اند.

وی یادآور شد: من آشفته بودم و به منجیل و رشت و تهران و مشهد می رفتم، خیلی جوان بودم و کسی را نداشتم با من بیاید و مرا می‌خواستند. مشهد با پدرم رفته بودم و اول آنها را خواستند و به او گفتند که همسرم شهید شده اما به من چیزی نگفتند. من اعتراض می‌کردم که زندگی من است که از دست رفته چرا به من چیزی نمی‌گویید؟

همسر شهید صفری درباره نحوه یافتن مزار همسرش اظهار کرد: 29 آبان امسال ساعت 10 و نیم شب یکی به خانه مان زنگ زد گفت منزل شهید صفری؟ گفتم نه! گفت شما همسر شهید صفری هستی؟ گفت اسم شهیدتان محمد است، در فلان تاریخ شهید شده، اسم پدر او فلان است و... گوشی روی بلندگو بود و پسرم هم این مکالمه را می‌شنید. من گفتم از کجا بدانم شما راست می‌گویی؟ گفت من صادقی هستم از آبادان و شماره شما را از بنیاد شهید گرفته‌ام و همرزم او بودم. گفتم چرا الان زنگ می‌زنید؟ تا قبل خبری از شما نبود؟ گفت ما سال 60 همسر شما را در بهشت زهرا(س) خاک کرده ایم! گفتم تا به حال کجا بوده اید!؟

 

وی افزود: گفت من همرزم همسرتان بودم، به او سر می‌زدم. در بهشت زهرا(س) می‌دیدم همه مزار عزیزانشان را تغییر می‌دهند اما دیدیم این قبر هیچ تغییری نکرده و لابد خانواده‌اش بی‌خبرند.

یوسفی تاکید کرد: حال من خیلی بد شد و مدام گریه می‌کردم. داشتم سکته می‌کردم. هم خوشحال بودم و هم ناراحت و نمی‌دانستم چکار کنم. تا صبح در خانه راه می‌رفتم. چهارشنبه 29 بود. شنبه به بنیاد شهید رفتم اما گفتند مسئولان به تهران رفته‌اند. حراست به من گفت صبر کن. گفتم 40 سال است صبر کرده ام.

حراست گفت به هر حال هرکسی می‌تواند خودش را صادقی معرفی کند و آقای صفری هم بشناسد.

وی در پایان گفت: مرا چندین روز نگه داشتند تا اینکه 17 آذر مرا به بهشت زهرا(س) فرستادند و مزار همسرم را بعد از 38 سال دیدم.

یوسفی به همت خانواده شهید همجوار همسرش و رزمنده اسلام سردار قاسم صادقی مزار همسر خود را پیدا کرد و صبح روز گذشته از رشت به تهران آمد و بر سر مزار همسر شهیدش حاضر شد.

همسر این شهید بزرگوار که در طول این سال‌ها گمان می‌کرد «محمد صفری» مفقود‌الاثر شده است، صبح دیروز بعد از سال‌ها انتظار برای اولین‌بار مزار شوهر شهیدش را زیارت کرد.

پیکر مطهر شهید محمد صفری که در سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید، در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شده است.

انتهای پیام/ر

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب