سرویس: استان ایلام
کد خبر: 38305
|
08:43 - 1398/07/06
نسخه چاپی

روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام؛

شهیدی که نشانی در زمین ندارد + تصاویر

شهیدی که نشانی در زمین ندارد + تصاویر
بعد از اسارت امیدوار بودم که یک روز آزاد خواهد شد ولی بعد از به تصویر کشیدن چهره او در تلویزیون عراق که به عنوان خائن به کشور معرفی شد، شرایط بسیار سختی پیش روی خود ترسیم کردم.

به گزارشايلام بيدار، تاریخ دقیق ازدواج خود را نمی داند؛ سالهاست در فراغ عشق خود می سوزد و هنوز چشم انتظار است؛ سه دهه از این چشم انتظاری می گذرد و هنوز هم امیدوار است تا شاید خبری از او و یا جسدش به دستش برسد؛ تنها دل گرمی ودل خوشی او چهار یادگار عشقش است که در این سالها همچون شمع در کنار آنها بوده است؛ فارسی را بریده بریده حرف می زند چون به زبان عربی تکلم دارد،  گاهی بغض گلویش را می گیرد ولی با نگاه کردن به یادگاران عشقش صدایش صاف و آرم می شود...

از او می خواهم که چگونگی مهاجرت خود وهمسر شهیدش را به ایران بیان کند، قطره های اشک امانش نمی دهند و از شهید گمنامش می گوید که هنوز چشم انتظار است، شهیدی که با گذشت 30سال حتی یک سنگ قبر خالی هم ندارد. در این سالها تمام غصه ها و دلتنگی  های خود را با قاب عکس عشقش در میان می گذارد و آرام می شود .
مرور برخی خاطرات برایش بسیار سخت بود، این را از تبسم وخیره شدن به فرش قرمز اتاق پذیرایی می فهمیدم. چرا که بعد از تبسم کوتاه به سوالات پاسخ می داد؛ با همسر شهید خود هیچ نسبت فامیلی نداشته وتنها در یک شهر زندگی می کردند و بنا به خواست خانواده با او ازدواج می کند.
هر دو متولد عراق هستند ولی اصالتا ایرانی بودند که به عراق مهاجرت کرده بودند. می گوید بعد از شروع جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق با  دستور صدام من و خانواده ام را به خاطر ایرانی بودن،  بدون اینکه نامزدش اطلاع داشته باشد از کشور اخراج می کنند, از مرز مهران که وارد ایران می شوند و به خاطر اینکه مهاجر هستن  در آن زمان به جهرم انتقال داده می شوند ولی با ضمانت یکی از بستگان اجدادی از جهرم مجدد به دهلران انتقال داده می شوند؛ این داستان را سلیمه مهدوی می گوید:
بعد از اینکه نامزدم از اخراج من وخانواده ام باخبر می شود شبانه به خاطر من، خانواده و کشور عراق را ترک می کند و وقتی علت فرار شبانه از کشور را از  خودش جویا شدم گفت: "به خاطر عشقم  این تصمیم را گرفتم" و بعد از آنکه در شهرستان آبدانان اسکان پیدا کردیم تصمیم  به مبارزه با رژیم بعث گرفت و به عضویت بسیج در آن زمان در آمد وهشت سال دفاع مقدس را دوش به دوش رزمندگان بر علیه رژیم بعث عراق جنگید.
در این هشت سال هر ازگاهی هم به من و خانواده ام سر میزد بعد از گذشت یک سال صاحب یک فرزند دختر شدم، شرایط بسیار سختی بود چرا که در آن زمان به عنوان مهاجر به ما نگاه می کردند، اشک گونه هایش را خیس میکند وتند تند نفس میزند بعد از سکوت کوتاهی یک جرعه آب میخورد تا صدایش صاف شود، یکی از فرزندان دختر بی اختیار با گونه های خیس به اتاق دیگر میرود؛ با تغییر سوالات تلاش کردم که فضا را تغیر بدهم!
به گفته خانم مهدوی: همسر شهیدش درسالهای دفاع مقدس چندین بار زخمی می شود وهر بار بعد از مداوا مجدد برای  دفاع از خاک ایران و مبارزه بر علیه رژیم بعث میرفت و آخرین بار در سال 69در خاک عراق اسیر می شود.
همسر شهید ابراز نمود: بعد از اسارت امیدواربودم که یک روز آزاد خواهد شد ولی بعد از به تصویر کشید چهره او در تلویزیون  عراق که به عنوان خائن به کشور معرفی شد  شرایط بسیار سختی پیش روی خود ترسیم کردم؛ بی اختیارصدای هق هق گریه ها فضای سنگین خانه را سنگین تر کرد چون خاطرات تلخ و روایت بسیار درد ناک، هوای نیمه ابری فضا را کاملاً ابری کرد وگونه های من هم بارانی شد.
 
روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام
 
این روایت بسیار سخت است که بتوانم آن را روی کاغذ بنویسم چون همرزمان شهید که در آن زمان شاهد اسارت او بودند عنوان کردند "بنا به دستور صدام  حکم اعدام او دوبار اعلام می شود بار اول نیم تنه را با چرخ گوشت و باردوم با ریختن بنزین در دهان و به آتش کشیدن این شهید مهاجر حکایت دارد" فضا بسیار سخت وسنگینی در خانه حکم فرما شد و ادامه مصاحبه برایم سخت و سخت تر شد چرا که همسر شهید از بی قراری یکی از دختران شهید می گوید که در مواقعی که دلتنگ پدر می شود  در کنار قاب عکس پدرش می خوابد، قاب عکسی که همچون کوهی بر دیوار خانه نقش بسته است و دختر به آن تکیه می زند.
آرام آرم گفتگو با همسر شهید مهاجر تمام می شود که نوه  شهید با آوردن عکس های پدربزرگ شهید خود که هرگز اورا ندیده روایت را تکمیل می کند.
 
روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام
 
این روایت شهید مهاجر "رزوقی برامسی" است که 1331در کشور عراق متولد می شود ودر سال 69 در عملیات برون مرزی نیمه شعبان در خاک عراق دستگیر می شود وبر اثر شکنجه شهید می شود از این شهید 2فرزند پسر و دو فرزند دختر به یادگار مانده است.
 
روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام
روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام
روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام
روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام
روایتی از آسمانی ترین شهید مهاجر استان ایلام
 
نسیم دهلران
انتهای پیام/س

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب