سرویس: استان ایلام
کد خبر: 35327
|
01:20 - 1397/11/10
نسخه چاپی

قطار انقلاب در ایستگاه چهلم(9)؛

عضو هیأت علمی دانشگاه:ادامه رژیم پهلوی فروپاشی ایران تاریخی را در پی داشت

عضو هیأت علمی دانشگاه:ادامه رژیم پهلوی فروپاشی ایران تاریخی را در پی داشت
محقق و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام می گوید: مردم به این نتیجه رسیده بودند اگر رژیم شاه تداوم یابد یک فاجعه بزرگی به نام فروپاشی ایران تاریخی اتفاق خواهد افتاد.

به گزارشايلام بيدار، یکی از بزرگترین رویدادها در تاریخ حیات هر ملت، انقلاب یا انقلابات همگانی است که علیه رژیم و هیئت حاکمه آن ملت اتفاق می افتد و اساس و بنیان حکومت را واژگون می سازد و از اینگونه اتفاقات در جهان زیاد روی نمی دهد زیرا هر شورشی را با هر نتیجه ای که از آن عاید می شود، نمی توان انقلاب نامید و به همین علت است که تعداد انقلابات در جهان زیاد نیست.

در همه انقلاب ها معمولا یک وجه از خواسته های اساسی بشر در محوریت قرار گرفته و سایر آنها به نفع این موضوع سرکوب شده و می بینیم همین یک خواست هم تحقق نمی یابد.

انقلاب مردم ایران در سال 57 هم در ابتدای امر جدای از این موارد نبود اما آنچه که این انقلاب را از بقیه متمایز کرده وجود رهبری معنوی در همه مراحل بوده که در انتهای کار و در سخنرانی معروف بهشت زهرا بدون تاکید خاصی بر هر یک از این مولفه ها و خواسته های معمول تمام انقلاب ها، از تلاش برای ساختن زندگی معنوی مرم ایران گفتند و به دنبال رشد و تعالی حیات انسانی در همه زمینه ها حرکت کردند.

اکنون در چهلمین سال این پیروزی عظیم جا داشت واکاوی از این حرکت مردمی صورت پذیرد به همین علت این مهم را با یکی از اساتید حوزه علوم سیاسی به گفتگو نشستیم

دکتر "سارا فلاحی" محقق و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی  در این گفتگو ضمن پاسخ به سوالات از دغدغه های انقلاب و مردم گفتند.

سرکار خانم فلاحی ضمن تقدیر از وقتی که در اختیار مخاطبین ما گذاشتید ، می خواهیم در ابتدای کار یک واکاوی از انقلاب های مختلف و علل آن داشته باشیم لذا سوال خود را اینگونه شروع می کنیم.

به نظر شما چه شرایطی باید ایجاد شود تا یک مردم انقلاب کنند؟

مردم یک جامعه وقتی عمیقاً از شرایط موجود در جامعه خود ناراضی باشند و نتوانند از طریق اصلاح و رفرم این شرایط را عوض کنند انقلاب می کنند.

نابرابری و بر هم خوردن تعادل جامعه و تقسیم شدن جامعه به یک اکثریت غیربرخوردار و یک اقلیت برخوردار و در عین حال مفت خور از عوامل مهم انقلاب ها در سراسر دنیاست، به همین خاطر است انقلاب ایران یکی از معدود انقلاب ها و شاید تنها انقلابی است که همه مردم در آن حضور پیدا می کنند.

سایر انقلاب ها، انقلاب گروه ها و اصناف خاصی هستند؛ مثلا انقلاب چین انقلاب دهقانان است انقلاب انگلیس انقلاب اشراف ، انقلاب روسیه انقلاب کارگران و انقلاب فرانسه انقلاب بورژواها بوده، اما در انقلاب ایران همه گروه ها حضور دارند به همین خاطر است که فوکو می گوید انقلاب ایران حامل یک همگرایی و همبستگی واقعی بوده است.

با این تعریف می توانیم بگوئیم مردم ایران نیز عمیقاً از شرایط موجود ناراضی بودند و نابرابری و تبعیض موجود در جامعه باعث شد تا آن ها انقلاب کنند؟

هیچ ملتی به واسطه این که خوشی زده زیر دلش انقلاب نمی کند چون انقلاب ها به واسطه فرو ریختن تمام ساختارها و ساختن ساختارهای جدید حداقل صد سال یک ملت را عقب خواهند انداخت پس باید برآورد کرد که ملت هایی که انقلاب می کنند چقدر به واسطه نظام مستقر هزینه داده اند که حاضرند انقلاب کنند و هزینه های سرسام آور انقلاب را به هزینه ها و مفاسد رژیم مستقر ترجیح می دهند.

ملت ایران در زمان شاه این برآورد را انجام داده و انقلاب کرد در واقع کارد به استخوان سیاست،اقتصاد و فرهنگ مردم رسید که انقلاب کردند.

مهم ترین عامل انقلاب ایران نیز مانند اکثر انقلاب های دنیا نابرابری بود و شما به روایت اسناد و داده های رسمی و غیر رسمی این نابرابری را در تمام سطح این مملکت شاهد هستی مردم به این نتیجه می رسند که اگر رژیم شاه تداوم یابد یک فاجعه بزرگی به نام فروپاشی ایران تاریخی اتفاق خواهد افتاد.

در چه حوزه هایی این نابرابری ها دیده می شوند که مردم علیه آن­ها قیام می­کنند؟

این نابرابری در چهار حوزه اصلی سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی مشاهده می شود.اگر بخواهیم سیستم سیاسی پهلوی را با سیستم های سیاسی مطرح شده در ادبیات سیاسی تعریف کنیم این سیستم اکثر ویژگی های یک سیستم پاتریمونیال یا پدرمیراثی را دارد و ماهیت این سیستم است که سایر نابرابری ها را رقم می زند.

شاه می خواهد نقش پدری را بازی کند که با تقسیم مناصب دیوانی بین خانواده اش یک سیستم پدرشاهی ایجاد کند در چنین سیستمی شایستگی و نخبگی مطرح نیست میزان وابستگی شما به شاه و سلطنت مهم است لذا همه چیز به پدر و خانواده اش تعلق می گیرد.

پست­های سیاسی،رانت های اقتصادی و پایگاه های اجتماعی و حتی فرهنگ سازی متعلق به خاندان حاکم بوده به همین خاطر است یک اقلیت 5 تا 10 درصدی از همه چیز برخوردارند و بقیه محروم هستند.

 طبق آمار در سالهای 51 و 52 چیزی حدود 64 درصد کل جمعیت شهرنشین در ایران سوء تغذیه داشتند و در سال 55 68 درصد جمعیت بزرگسال ایران بی سواد بودند.

 حالا اگر به همه این­ها ثروت­هایی که خاندان سلطنتی از اموال مردم در اختیار داشتند را اضافه کنیم ثروت­هایی که پنهانی نیست علناً مورد استفاده قرار می­گیرد و با آن مفاخره می شود متوجه می شویم این رفتار بسیار در جریحه دار کردن مردم نقش آفرین بود.

این مباحث را بنده به عنوان یک معلمی که حیات سیاسی­اش متعلق به دوران بعد از انقلاب است نمی گویم این را اسناد و روایت­های خود خاندان پهلوی می­گویند و برای این که با شیوه زندگی این خاندان به شکل واقعی آشنا شویم لازم نیست به روایت جمهوری اسلامی توجه کنیم کافی است به نوشته­های خود افراد منتسب به این خاندان و اسناد ساواک رجوع کرد.

از دل این کتابها و نشته ها  به مؤلفه­هایی مانند نابرابری،رشوه،اختلاس،فساد اخلاقی،وابستگی سیاسی،دروغ،بی اخلاقی و آتش زدن پول و ثروت مردم،دزدی و ...می رسید که به واسطه نهادینه شدن در سیستم پهلوی زمینه­های انقلاب مردم ایران را فراهم نمودند.

مؤلفه­ هایی که در همه دوران­ها اگر در یک سیستم سیاسی وجود داشته باشند می توانند به عوامل انقلاب تبدیل شوند. برخی از این کتاب­ها عبارتند از: یادداشت­های اسدالله علم نخست وزیر،وزیر دربار و دوست صمیمی شاه که وصیت کرده بود بعد از سقوط سیستم پهلوی منتشر شوند،من و خاندان پهلوی احمدعلی انصاری پسر خاله فرح،دخترم فرح نوشته فریده دیبا مادر فرح،ظهور و سقوط پهلوی حسین فردوست یار غار شاه،کاخ تنهایی ثریا همسر شاه، من و برادرم اشرف پهلوی،من و فرح پهلوی اسکندر دلدم،پشت پرده تخت طاووس مینو صمیمی پیشکار فرح،شکست شاهانه ماروین زونیس و ...

برخی این روزها در فضای مجازی و بعضاً در فضای واقعی روی این مانور می دهند که امروز هم مفاسد زیادی وجود دارد که در مقایسه با زمان شاه بسیار بیشتر است به همین خاطر از بازگو کردن مفاسد زمان شاه ناراحت می شوند نظر شما چیست؟

متاسفانه ما دچار تاریخ سوزی شده ایم و اشتباهات برخی از مسئولین امروز باعث شده تا نسل جوان ما تاریخ را به درستی مطالعه نکند و با تاریخ واقعی مملکتش سیاسی برخورد کند.

به هیچ عنوان نمی توان گفت چون امروز فساد هست پس ما نباید کتاب تاریخ پهلوی را باز کنیم و یا حق نداریم از مفاسد موجود در آن دوره صحبت کنیم و این استدلال مانند این است که بگوئیم چون در حکومت امام علی(ع) یک عده دزدی کردند و حق مردم را خوردند پس نباید از فساد سیستم معاویه صحبت شود و بیائیم و آن را تطهیر کنیم!

متأسفانه با همین استدلال تمام دستاوردهای انقلاب اسلامی را زیر سؤال می برند؟

 بله امروز به واسطه ناکارآمدی برخی از دوستان ناباب انقلاب و خیانتی که این افراد در حق مردم انجام داده اند یک جریان رسانه­ای شکل گرفته که اجازه نمی دهد حتی کسانی که دارند عاشقانه کار می کنند و برای مردم از جان مایه می گذارند مطرح شوند.

به عنوان مثال ما به روایت آمار بانک جهانی در صادرات نسبت به قبل از انقلاب هزار درصد رشد داشتیم، بر اساس آمارهای بانک جهانی در دوران پهلوی سرانه درآمد ملی ایرانیان بین ۲۶۰ تا ۲۲۰۰ دلار بوده است. اما در دوران پس از انقلاب با وجود دو سه برابر شدن جمعیت کشور، سرانه درآمد ملی ایرانیان به رکوردهای بالاتر از ۷۰۰۰ دلار هم رسیده ، طبق همین آمار درآمد ناخالص ملی رشد دو برابری داشته،تولید ناخالص داخلی حداقل 7 برابر رشد داشته، ما در زیرساخت­های امنیتی و نظامی جزء قدرت­های اول منطقه هستیم در زمینه­های نانو،پزشکی،هسته­ای،هوافضا و ...پیشرفت­های قابل توجه داشتیم.

این­ها قابل کتمان نیست اگر غیر از این باشد جای تعجب است چون مردم از یک طرف برای حفظ داشته­هایشان و از طرف دیگر برای رسیدن به نداشته­هایشان انقلاب کردند و در این مسیر زحمات زیادی کشیده شده است.بنابراین باید این جریان رسانه­ای اصلاح شود.

بزرگ ترین مشکل امروز جامعه سیاسی ما را چه می دانید؟

ببینید شاه صرفاً یک شخص یا یک سیستم نبوده که از بین رفته باشد شاه یک ضد فرهنگ است که حتی امروز با تمام مفاسدش در وجود برخی از مسئولین ما حلول کرده، شاه نماد اشرافیت،درووغ،استبداد،وابستگی و ضعیف النفسی و ... بود امروز بسیاری از مسئولین ما دقیقاً با شاه مو نمی زنند و باید برای نجات مردم و انقلاب این افراد از صحنه سیاست این کشور بروند.

باید مکانیسمی تعبیه شود که این افراد به شکل مسالمت آمیز صندلی مسئولیت را به شایستگان و حاملان واقعی انقلاب واگذار کنند وگرنه مردم در طی یک فعل و انفعال خشن آن ها را برکنار می کنند و این به نفع جامعه ما نیست چون جامعه ما پتانسیل جابجایی های خشن را ندارد.

یک مشکل دیگری که وجود دارد این است که امروز برخی بدون مطالعه بدون آن که حتی یک برگ از تاریخ قبل از انقلاب را خوانده باشند و صرفاً بر اساس روایت­های پروژه محور و مدیریت شده اپوزسیون به دنبال غسل و تعمید شاه هستند! اما ایراد کار کجاست؟  ایراد کار اینجاست که این افراد ژست مقابله با فساد را می­گیرند ولی برای مبارزه با این مفاسد و به قول خودشان برای مقابله با شاهان جدید شاه قدیم را به عنوان ابزار مبارزه انتخاب کرده­اند در حالی که واقعا و اساساً با شاه نمی توان به جنگ شاه رفت و نمی توان هم مدعی بود که امروز فساد و اختلاس و اشرافی گری هست هم طرفدار شاه و پهلوی بود، این یک پارادوکس لاینحل است.

اگر امروز مشکلی در جامعه ما وجود دارد راهکارش شاه نیست.

توصیه شما برای نسل جوان چیست؟

ببینید من دانشگاهی هستم و قضاوتم بر اساس مطالعه و اسناد است من نمی خواهم رویکرد پوپولیستی را انتخاب کنم چون نیازی به اتخاذ این رویکرد ندارم رسالت من آکاه سازی و مسئولیت در قبال فرهنگ عمومی جامعه است که نباید به سطحی نگری عادت کند نباید با شایعه مدیریت شود نباید سیاست زده شود.

نسل جوان ما باید با مطالعه حرف بزند باید درایت داشته باشد بله ما قبول داریم که متأسفانه برخی از  سیاسیون و نخبگان ابزاری بی مسئولیت و ناکارآمد ما در شکل گیری چنین فرهنگ شایعه محور و مبتنی بر بی اعتمادی عمومی  نقش اساسی ایفا نموده اند و باید در پیشگاه تاریخ این ملت پاسخگو باشند همه ما می دانیم که این افراد  باعث شده اند تا بخشی از نسل امروز دستاوردهای انقلاب را نشناسد و حتی به بی باوری در مورد این دستاوردها برسد و شاه با اقیانوس خیانت این مسئولین ناکارآمد غسل و تعمید داده می شود.

با این حال نسل جوان ما باید بداند ملتی که از تاریخ خود اطلاع نداشته باشد دیگران برایش تاریخ سازی می کنند، این نسل باید هر چیزی را از هرکسی بدون سند و دلیل قبول نکند.

ببینید هیچ کس منکر این نیست که ما در عرصه سیاست،اقتصاد و فرهنگ مشکلات اساسی داریم و به واسطه عوامل آشکار و پنهان از قبیل جنگ تحمیلی،تحریم، خیانت مبتنی بر بی مسئولیتی برخی از دوستان داخلی و ... به بخشی از اهداف ترسیم شده انقلاب نرسیدیم اما نباید پیشرفت­ها و دستاوردهای بزرگ این مردم که در سایه انقلاب به دست آمده است را نادیده بگیریم این بزرگ ترین خیانت به خودمان و تلاش هایمان است.

بحث من این است که ما هر چقدر مسئله داشته باشیم راه حل این مسائل شاه نیست بحث اصلی من این است که نباید اشتباهات امروز اشتباهات حاکمان گذشته را از یادمان ببرد.

ملتی که عامدانه حافظه خود را شیمی روانی کند مجبور است اشتباهات گذشته اش را بارها و بارها تکرار کند ما ملتی گذشته گرا هستیم این بد نیست اما زمانی فاجعه گذشته گرایی شکل می گیرد که ما از این گذشته آدم ها و فرهنگ ها و سنت های تمیز و درست را انتخاب نکنیم و برای امروز نیاوریم فاجعه زمانی رخ می دهد که ما قدرت گزینش کردن از گذشته را نداشته باشیم فاجعه بزرگ تر زمانی اتفاق می افتد که ما در گذشته بمانیم و آینده را از دست بدهیم فاجعه اعلی زمانی رقم می خورد که ما در قبال حال و آینده از خود سلب مسئولیت کنیم و شجاعت پذیرش مسئولیت رفتارها و کارهایمان را نداشته باشیم و صرفاً به مویه­های سیاسی و مرثیه سرایی برای گذشته بسنده کنیم تازه گذشته­ای که حاصل مطالعه صحیح ما هم نیست گذشته ای که دیگران و با جلوه های ویژه دروغین برایمان ساخته­اند.

و حرف آخر؟

ژیل دلوز یک بحث قشنگی در مورد انقلاب ها دارد، "دلوز" بین دستاوردهای انقلاب و شدنِ انقلابی تفاوت قائل است و از نظر او مهم، شدنِ انقلابی است.

ما باید فارغ از این که انقلاب ایران یک رویداد تاریخی است و این که چه دستاورهای عینی داشته است نگاه کنیم و ببینیم به لحاظ شدنِ انقلابی کجای کار قرار داریم؟

اگر تاریخ را مجموعه­ای از شرایط پیشینی در نظر بگیریم «شدن» بخشی از تاریخ نیست و ما برای شدن باید از این شرایط عبور کنیم و من به این «شدن» که مبتنی بر آفرینش و خلاقیت است امیدوارم.

ایلام رصد

انتهای پیام/س

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد