به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، با فعال شدن مکانیزم ماشه، یکی از مهمترین واقعیتهای پنهان مانده در سیاست خارجی دولت روحانی در یک دهه گذشته برملا شد؛ واقعیتی که سالها از سوی دولت روحانی و تیم مذاکرهکنندهاش بهویژه محمدجواد ظریف، به طور مکرر انکار میشد. آنان بارها با صراحت اعلام کردند که چیزی به نام «مکانیزم ماشه» در متن برجام وجود ندارد، حال آنکه شواهد و امروز عیان شدن این حقیقت، گواه روشنی است بر خلافگوییها و پنهانکاریهای مکرر.
انکار و فرافکنی
در سالهای گذشته، هرگاه کارشناسان و منتقدان نسبت به درج بند مکانیزم ماشه در برجام هشدار میدادند، پاسخ تیم مذاکرهکننده چیزی جز انکار قاطع نبود. آنها مخالفان را متهم به بیاطلاعی، تخریب و حتی خیانت میکردند. اکنون اما با فعال شدن این سازوکار از سوی اروپا، همانها که مدعی نبود مکانیزم ماشه بودند، در برابر حقیقت آشکار قرار گرفتهاند.
با این حال، بهجای پذیرش مسئولیت و اعتراف به خطای تاریخی خود، تلاش میکنند صورت مسئله را پاک کرده و دیگران را مقصر جلوه دهند. رسانهها و تیمهای مجازی همسو با این جریان، در روزهای اخیر با شدت تلاش میکنند تا افکار عمومی را منحرف سازند و بار رسوایی را از دوش تصمیمگیرندگان اصلی بردارند.
هزینههای یک اعتماد سادهلوحانه
واقعیت این است که پذیرش مکانیزم ماشه در برجام، به معنای گنجاندن یک شمشیر بالای سر کشور بود؛ شمشیری که هر زمان طرفهای غربی اراده کنند، با فعالسازی آن میتوانند تمام دستاوردهای ظاهری برجام را به باد دهند. این همان چیزی است که منتقدان در همان سالها نسبت به آن هشدار دادند. اما دولت وقت، با سادهلوحی یا عامدانه، آن را نادیده گرفت و حتی وجودش را انکار کرد.
امروز کشور نه تنها با تحریمهای ظالمانه و فشار اقتصادی مواجه است، بلکه میراثی از بیاعتمادی عمومی نسبت به صداقت سیاستمداران نیز بر جای مانده است.
مسئولیت تاریخی انکارکنندگان
روحانی، ظریف و تیم مذاکرهکننده برجام، امروز باید در برابر تاریخ و ملت پاسخگو باشند. نمیتوان یک دهه انکار، فریب و پنهانکاری را به گردن دیگران انداخت و خود را مبرا دانست. اگر آنها صادقانه واقعیت مکانیزم ماشه را به مردم میگفتند، شاید جامعه و نهادهای تصمیمگیر مسیر دیگری را انتخاب میکردند.
امروز اما حقیقت آشکار است: کسانی که ادعا میکردند «برجام سایه جنگ را برداشت»، در عمل زمینه تحمیل یکی از خطرناکترین ابزارهای فشار غرب علیه ایران را فراهم کردند.
مکانیزم ماشه دیگر یک بحث نظری یا اختلافنظر کارشناسی نیست؛ واقعیتی تلخ و ملموس است که اکنون در برابر کشور قرار گرفته است. آنچه امروز اهمیت دارد، نه فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله، بلکه پذیرش مسئولیت، پاسخگویی شفاف و درس گرفتن از این خطای استراتژیک است. ملت ایران شایسته آن است که بداند چه کسانی با انکار حقیقت، زمینهساز این رسوایی شدند و چگونه باید از تکرار چنین اشتباهاتی در آینده جلوگیری کرد.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد