به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، در جنوب شرقی ایران، جایی که تاریخ با صبوری مردم بلوچ آمیخته شده و فرهنگ، آینهای از نجابت و ایستادگی است، در سالهای اخیر سایه شومی به نام تروریسم بر جان مردم افتاده است. گروهکهای تروریستی مانند جیشالعدل، نه فقط با ابزار خشونت، بلکه با پشتیبانی رسانهای جریانهای معاند خارجی، به دنبال مخدوش کردن چهره واقعی مردم این منطقه هستند.
آنها تلاش دارند مردمی را که سالها در خط مقدم دفاع از مرزهای ایران ایستادهاند، حامی ترور جلوه دهند؛ حال آنکه واقعیت، چیزی بهکلی متفاوت است. کودک هفتماههای که در زاهدان به شهادت رسید، خانوادههای بیگناهی که در دادگستری قربانی شدند، و مردمی که هر روز با ترس و اضطراب از خانه بیرون میآیند، همه نشان از آن دارند که مردم ایران، بهویژه در سیستان و بلوچستان، قربانی ترورند نه عامل آن. این گزارش کوشیده است از دریچه گفتگو با صاحبنظران دانشگاهی، دینی و سیاسی، ابعاد این مسئله را واکاوی کند.
تروریسم، چهرهای ضد مردم
علی بختیاری استاد دانشگاه ایلام در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: در تحلیل تروریسم جیشالعدل باید به واقعیتهای میدانی و بسترهای اجتماعی منطقه توجه کرد. این گروهک با وجود ادعاهایی مبنی بر حمایت از مردم بلوچ، در عمل بیشترین جنایتها را علیه همین مردم مرتکب شده است. حمله به خانوادهها، تیراندازی در مراکز اداری، و ایجاد رعب و وحشت عمومی هیچ نسبتی با مبارزه سیاسی ندارد. این اعمال فقط چهرهای ویرانگر از خشونت کور تروریستی را نشان میدهد.

وی ادامه داد: مردم سیستان و بلوچستان، بهویژه اقشار سنتی و مذهبی، همواره در برابر این جریانها ایستادگی کردهاند. این حقیقت را نه از زبان رسانههای رسمی، بلکه از دل روایتهای بومی میتوان دریافت؛ روایتهایی از مادرانی که فرزندان خود را در بمبگذاریها از دست دادهاند، یا پدرانی که هدف تیر مستقیم این گروهک قرار گرفتهاند. امنیت منطقه، نتیجه همکاری نهادهای امنیتی و مردم است، نه محصول فشار نظامی صرف.
جنگ روایتها؛ رسانه علیه حقیقت
حسین رستمی تحلیلگر مسائل بینالملل، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: امروز آنچه در سیستان و بلوچستان جریان دارد، صرفاً یک بحران امنیتی نیست، بلکه جنگی است بر سر روایت. رسانههای فارسیزبان خارجنشین که اغلب از لندن و واشنگتن تغذیه فکری و مالی میشوند، تلاش دارند اقدامات تروریستی را به شکل اعتراضات مردمی جا بزنند. آنها روایت مردم را جعل میکنند و تروریستها را مدافع حقوق ملت معرفی میکنند.
وی افزود: زمانی که کودکی هفتماهه هدف گلوله قرار میگیرد یا خانوادهای بیگناه در یک نهاد حقوقی چون دادگستری به خاک و خون کشیده میشود، باید پرسید مدافعان ترور چه توجیهی دارند؟ این وقایع نه تصادفیاند، نه از روی اشتباه؛ بلکه بخشی از یک استراتژی رسانهای برای برهم زدن آرامش و انسجام اجتماعی در مناطق مرزی هستند. مردم بلوچ بیش از هر قوم دیگری از این ناآرامیها آسیب دیدهاند.
مردم، قربانی اول و آخر ترور
محمدرضا کریمی کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: ادعای حمایت جیشالعدل از مردم بلوچ، از اساس دروغی بزرگ است. این گروه نهتنها از مردم حمایت نمیکند، بلکه در عملیاتهایش دقیقاً آنها را هدف قرار میدهد. اگر دقت کنیم، حتی در حملات اخیر، اکثریت قربانیان از میان مردم عادی، کارمندان دولتی، زنان، کودکان و جوانان بودهاند.

کریمی ادامه داد: تروریسم، اگر روزی بخواهد مشروعیتی ولو دروغین پیدا کند، باید دستکم حداقلی از مرزبندی با مردم داشته باشد. اما این گروهکها، نهتنها چنین مرزی ندارند، بلکه از کشتن نوزاد گرفته تا حمله به خانوادهها هیچ ابایی ندارند؛ بنابراین باید گفت که جیشالعدل نه یک گروهک معترض، بلکه یک سازمان تروریستی کور است که امنیت منطقه را هدف قرار داده است.
فریب رسانهای و مسئولیت ما
حجتالاسلام محمدحسن فریادی امام جمعه چرداول، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: برخی رسانهها با وارونهنمایی حقیقت، چهرهای دیگر از وقایع زاهدان به مخاطبان ارائه میدهند. رسانههای خارجی درصددند که مظلومیت مردم را در پوشش مقابله با حکومت معرفی کنند. در حالی که واقعیت، چیزی جز کشتار مردم بیگناه نیست. روایتهایی از شهادت کودکان، مادران و کارمندان دادگستری وجود دارد که هیچ رسانهای جز رسانههای بومی جرئت انتشار آن را ندارد.
وی افزود: اگر امروز صدای مردم بلوچ شنیده نشود، فردا نوبت تکرار این وقایع در نقطهای دیگر خواهد بود. مسئولیت رسانههای داخلی بسیار سنگین است. باید با روایت دقیق، صادقانه و مستند از این وقایع، افکار عمومی را نسبت به ابعاد پنهان تروریسم و توطئههای رسانهای آگاه کنند. نباید اجازه دهیم مظلومیت مردم قربانی دروغسازی شود.
تروریسم رسانهای؛ شلیک از ورای مرزها
نمیتوان نقش رسانههای خارجی را در تشویق و تداوم ناامنی در استانهای مرزی نادیده گرفت. در این سالها، شبکههایی چون «ایران اینترنشنال»، «بیبیسی فارسی» و «ایران اینترنشنال» نه تنها روایتهای مردممحور و واقعی را پوشش ندادند، بلکه با بزرگنمایی اقدامات تروریستی، عملاً بهعنوان بازوی تبلیغاتی گروهکهایی چون جیشالعدل عمل کردهاند. این شبکهها تلاش دارند با وارونهنمایی حقیقت، مردم ایران و بهویژه اهل سنت سیستان و بلوچستان را حامی تروریسم معرفی کنند، درحالیکه واقعیت چیزی جز این است: مردم بلوچ، نخستین قربانیان این خشونتها هستند.
خاطرهای از دل سوگ؛ مادر کودک شهید زاهدانی چه گفت؟
یکی از دردناکترین روایتها متعلق به مادر کودکی است که در جریان حمله تروریستی در زاهدان جان خود را از دست داد. این مادر میگوید: فرزندم تازه دندان درآورده بود. هیچچیزی در زندگیمان مهمتر از سلامت او نبود. روز حادثه، فقط برای خرید نان بیرون رفته بودیم. یکباره صدای تیر و ترکش همهجا را پر کرد... تا آمدم بغلش کنم، دیگر نفس نمیکشید.

چنین روایتهایی، چهره واقعی تروریسم را بیپرده به تصویر میکشند؛ چهرهای که هیچ نسبتی با «مقاومت»، «آزادیخواهی» یا «حقطلبی» ندارد. تروریسم، حتی به نوزاد شیرخواره هم رحم نمیکند.
چرا سیستان و بلوچستان هدف اصلی تروریستهاست؟
سیستان و بلوچستان از نظر ژئوپلتیکی، یکی از راهبردیترین مناطق کشور به شمار میآید. مرزهای گسترده با پاکستان و افغانستان، وجود اقوام و مذاهب گوناگون، و ظرفیتهای اقتصادی دستنخورده، آن را به منطقهای حساس و جذاب برای نفوذ دشمنان تبدیل کرده است. گروهکهایی چون جیشالعدل، از خلأهای اجتماعی و اقتصادی سوءاستفاده کرده و تلاش میکنند با ترویج ناامنی، مانع توسعه پایدار در این استان شوند.
نقش نهادهای مردمی در شکست پروژه ترور
با وجود همه تلاشها برای ایجاد شکاف، مردم سیستان و بلوچستان با مشارکت در فعالیتهای مردمی، فرهنگی و اجتماعی نشان دادهاند که خواهان ثبات، پیشرفت و همزیستی هستند. شوراهای محلی، نهادهای خیریه، گروههای جهادی و چهرههای دینی، با ایجاد شبکههایی از اعتماد اجتماعی، سد محکمی در برابر تروریستها ساختهاند. این مشارکت گسترده، قدرت نرم جمهوری اسلامی را در منطقه دوچندان کرده و نقشههای دشمن را ناکام گذاشته است.
از امنیت نرم تا مقابله سخت؛ دو روی یک سکه
پاسخ به تروریسم، فقط در عملیاتهای نظامی خلاصه نمیشود. ایجاد امنیت پایدار، نیازمند همافزایی بین قدرت سخت و نرم است. همانطور که مقابله میدانی با تروریستها ضروری است، باید رسانههای داخلی، دانشگاهها و گروههای مردمنهاد نیز در جبهه روایت حقیقت فعالتر شوند. مقابله با جنگ روایتها، همان قدر اهمیت دارد که دفاع از مرزهای فیزیکی کشور.
در بررسی پدیده تروریسم در سیستان و بلوچستان، آنچه بیش از هر چیز باید برجسته شود، مظلومیت مردمی است که سالها در هیاهوی رسانههای خارجنشین مورد هدف قرار گرفته و آنچه که اهمیت دارد این است که گروهک جیشالعدل و حمامیان غربیاش، نه تنها از مردم حمایت نمیکند، بلکه آنها را به ابزار اهداف پلید خود تبدیل کرده است.
این مردم، نه تنها مورد هجمه مستقیم این گروهک قرار گرفتهاند، بلکه صدای واقعیشان در رسانههای فارسیزبان خارجنشین هم سانسور شده است. امروز بیش از هر زمان دیگر، جامعه ایرانی نیازمند روایت درست، اصیل و بومی از آن چیزی است که در زاهدان و دیگر شهرهای شرقی میگذرد. امنیت، یک شعار دولتی نیست؛ حقی است برای مردم که برای تحقق آن خون دادهاند و این حقیقت را، هیچ دوربینی در لندن یا واشنگتن نمیتواند تحریف کند.
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد