گروه سیاسی ایلام بیدار::وعده دادن و صادق بودن با مردم و همچنین دادن وعده های عقلانی به مردم به عنوان یکی از مهمترین شاخص های انتخاب فرد اصلح از میان سایر افراد در تمامی انتخابات ها محسوب می شود.
همه افرادی که برای انتخابات و در دست گرفتن زمام امور در کشور، خود را محق تر از سایرین می دانند، در ابتدای مسیر می بایست با تدبیری خاص و مشاوره ای مناسب و با در نظر گرفتن نیازهای مردم و جامعه درآن کشور پا در عرصه رقابت انتخاباتی گذاشته و با دادن وعده های منصفانه و قابل تصوری که در حد توانش باشد نظر مردم را جلب کرده و زمام امور را بدست بگیرد.
اما برخلاف تصور برخی با ظاهری پوپولیستی و عوام فریبانه با دادن وعده های غیرعقلانی و برنامه های واهی و تخریب رقیب و ترساندن مردم از وضعیت جامعه جهانی در مقابله با ایران نظر مردم را جلب و حمایتشان را به دست آوردند.
در این راستا چه بسیار چهره های سرشناس فرهنگ و هنر که به حمایت از کاندید اصلاح طلب برخواسته و چه بسیار سفرهایی که اصلاح طلبان برای حمایت از رییس جمهور منتخبشان به اقصی نقاط کشور نکردند.
دراین میان، اما برخی ها پا را فراتر از ادب گذاشتند و با بی اخلاقی توهین هایی به برخی چهره های انقلاب و حتی مدافعان حرم داشتند که قبلا به آن پرداخته شده است.
یکی از این وعده ها تحول اقتصادی و بهبود معیشت مردم بود که رییس جمهور محترم در بخش خبری شبکه دو سیما صراحتا به آن پرداخته و آنچنان تصویری زیبا از اقتصاد آینده را برای مردم تصویر کشید که مردم نیازی به یارانه هم نداشته باشند و خود را به عنوان چهره ای ناجی به مردم نشانم دادند.
اما پس از برگزاری انتخابات چه شد که این محبوبیت فرو نشست و جای خود را به انتقاد داد؟ چه شد عاقبت این وعده هایی که نه تنها عملی نشد بلکه به پس رفت در شرایط معیشت مردم انجامید؟ چرا هنرمندان حامی به به انتقاد از دولت برخاستند؟ چرا همچنان تهدید های جنگی علیه ایران وجود دارد؟ چرا علیرغم شکست در برجام همچنان دولتی ها به بی ثمری درخت سیب و گلابی اعتقاد ندارند؟ چرا دولت روحانی در مبارزه با رانت خواری و فساد اقتصادی نه تنها مصر نیست بلکه برخی دولتمردان در مسیر مبارزه با فساد سنگ اندازی می کنند؟ چرا بسیاری از نزدیکان افراد بدنه دولت از مفسدان کلان اقتصادی هستند؟ چرا جیب مردم به عنو.ان ملاک اقتصاد کشور در نظر گرفته نمی شود؟ چرا آمار بیکاران در کشور روز به روز افزایش می یابد؟ چرا بسیاری از واحد های تولیدی در سایه فشار اقتصادی و نبود اعتبار چرخ هایشان از حرکت می ایستند؟ چرا فاصله طبقاتی در کشور به وضوح دیده شده و هیچ همت و تلاشی برای رفع این فاصله وجود ندارد؟ آیا واقعا دولتمردان مردم را میبینند؟ چرا اکنون اصلاح طلبان خود به انتقاد از منتخبشان می پردازند در حالی که رییس جمهور برنامه آنها را اجرایی می کند؟
اینها و هزاران بحث دیگر را به عنوان سوالات روزمره مردم می توان عنوان کرد که به دنبال پاسخی مناسب برای آن می گردند.
اما در این زمان و پس از اعلام افزایش تعرفه خروج از کشور صدای بسیاری از هنرمندان و سلبریتی هایی که معنای درد را نمی دانند نیز درآمد تا جایی که صراحتا بصورت هماهنگ در صفحه های شخصی خود در فضای مجازی رییس جمهور را به باد انتقاد گرفته و از انتخاب ایشان ابراز پشیمانی کردند و این در حالی بود که تنها سه ماه از شروع به کار دولت دوازدهم می گذرد.
اما باید گفت افزایش تعرفه خروج از کشور دغدغه تعدادی از اقشار مردم است نه همه مردم.
عملکرد دولت در زمان بحرا ناهیی همچون زلزله 7.2 ریشتری کرمانشاه و ویرانی ها و کشته شدن بسیاری از مزدم این منطقه نیز خود مسئله ای بود که موج انتقاد ها را علیه دولتمردان به دنبال داشت.
بی توجهی به مردم آواره و سیاسی بازی دولتمردان در این رابطه خود حسرتی سنگین بر دل ملت به بار آورد و واکنش مردم را نیز در پی داشت.
گرانی در فراورد های نفتی و سوخت مصرفی نیز خبری بود که همچون نمکی بر زخم مردم داد آنها را درآورد و نشان داد که دولت نه تنها از وضعیت معیشت مردم آگاه نیست بلکه تنها در راستای اجرای سیاست های مالی خود پیش میرود.
همه این موارد و بسیاری دیگر نشان از نقض حقوق شهروندی از سوی خود ناشران این حقوق را دارد که لحظه به لحظه فشار ها را بر مردم زیاد و حق معیشت مناسب را ازآن ها سلب می کنند.
حال امید است دولتمردان و حامیان دولت چشم و گوشان را باز کرده و کمی هم در میان جامعه حضور پیدا کرده و وضعیت نابسامان معیشت مردم را از نزدیک لمس کنند و بدانند همه مردم به مانند سلبریتی ها بی درد و مرفه نیستند.
انتهای پیام/الف
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد