ایلام بیدار14:11 - 1404/08/26
ایلام بیدار گزارش می‌دهد؛

آزادسازی سوسنگرد؛ نماد شجاعت و وحدت

آزادسازی سوسنگرد نماد لحظه‌ای است که نیروهای ایرانی تصمیم گرفتند عقب‌نشینی را کنار بگذارند و ابتکار عمل را در دست بگیرند. امروز، مرور آن واقعه نه فقط ادای دین به شهدا و رزمندگان است، بلکه بازخوانی الگوی شجاعت، تصمیم و وحدت است.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، ۲۶ آبان ۱۳۵۹ تنها یک تاریخ در تقویم دفاع مقدس نیست؛ روزی است که مفهوم مقاومت، با خون و عزم مردانی تثبیت شد که نمی‌خواستند خاک خوزستان تکه‌تکه شود. سوسنگرد، شهری که دشمن بعثی آن را «دروازۀ فتح اهواز» می‌دانست، در محاصره‌ای نفس‌گیر قرار گرفت؛ محاصره‌ای که اگر با شکست ایرانی‌ها تمام می‌شد، شاید روایت جنگ تحمیلی مسیری کاملاً متفاوت می‌پیمود.
 

این گزارش تلاشی است برای بازخوانی یکی از نقاط عطف جنگ، با استفاده از روایت‌های شفاهی و تحلیلی سه نفر: حسن بختیاری (پیشکسوت دفاع مقدس)، نصرت حیدری (عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد ایلام) و میلاد باقری (پژوهشگر دوران دفاع مقدس). آنچه می‌خوانید، نه یک شرح صرفاً تاریخی، بلکه بازسازی صحنه‌ای است که در آن تصمیم، ایمان و ابتکار، مسیر جنگ را تغییر داد.
 

 محاصرۀ سوسنگرد؛ روزهایی که «خبر» نبود، فقط «آتش» بود
 
 حسن بختیاری پیشکسوت دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار «ایلام بیدار» گفت: ما نمی‌دانستیم فردا چه می‌شود؛ فقط می‌دانستیم که شهر سوسنگرد باید بماند.
 

 وی با اشاره به وضعیت نیروها در آبان ۵۹ می‌گوید: سوسنگرد از سه طرف در محاصره بود. دشمن با تانک و نفربر، لحظه‌به‌لحظه حلقه را تنگ‌تر می‌کرد. در داخل شهر فقط یک مشت رزمنده با سلاح‌های سبک مانده بودند. بسیاری از آنها مجروح بودند؛ اما عقب نمی‌نشستند.


 

بختیاری تأکید کرد: آنچه در آزادسازی سوسنگرد رقم خورد، نتیجه هماهنگی همه‌جانبه بود؛ وقتی خبر رسید که باید عملیات نجات شهر انجام شود، نه سپاه امکانات کافی داشت، نه ارتش نیروهایش را کامل جمع کرده بود. اما یک چیز در همه مشترک بود: وقت زیادی نمانده بود. دشمن قصد داشت شهر را کاملاً تصرف کند و از آنجا به سمت اهواز حرکت کند.
 

 جاده حمیدیه قلب عملیات بود
 

 وی مسیر اصلی ورود نیروها به شهر را مهم‌ترین نقطه عملیات معرفی می‌کند: نیروهای ما مجبور بودند از محور حمیدیه وارد شوند؛ جاده‌ای که تمام آن زیر آتش توپخانه و کمین تانک‌های دشمن بود. باور کنید برخی از راننده‌ها می‌دانستند که شاید زنده نرسند، اما می‌رفتند. اراده‌ای عجیب در هوا بود.
 

بختیاری گفت: وقتی نیروهای ما وارد شهر شدند، بسیاری از رزمنده‌های داخل سوسنگرد فکر کردند این صداها توهم است. کسی باور نمی‌کرد محاصره شکسته شده. گریه‌ها شروع شد، اما نه گریۀ شکست؛ گریۀ پیروزی
 

 اهمیت راهبُردی سوسنگرد در معادلات جنگ
 
 نصرت حیدری استاد دانشگاه آزاد ایلام در گفتگو با خبرنگار «ایلام بیدار» گفت: برای بررسی جایگاه این واقعه در سطح تحلیل‌های کلان جنگ، سراغ نصرت حیدری رفتیم؛ استادی که سال‌هاست در حوزه دفاع مقدس و امنیت ملی پژوهش می‌کند.
 

 وی در تحلیل موقعیت سوسنگرد در آبان ۵۹ گفت: سوسنگرد نقطه استقرار نبود؛ نقطۀ تعیین مسیر بود. اگر دشمن آن را تثبیت می‌کرد، پروژۀ محاصرۀ اهواز عملی می‌شد.
 

حیدری با اشاره به اسناد نظامی آن دوره توضیح داد: در دکترین نظامی ارتش بعث، سه محور اهمیت حیاتی داشت: تصرف خرمشهر، محاصرۀ آبادان و پیشروی تا دروازه‌های اهواز. پیروزی در این سه محور می‌توانست ایران را وارد مرحله‌ای کند که دفاع سخت‌تر و پرهزینه‌تر شود. سوسنگرد دقیقاً وسط این نقشه قرار داشت.
 

 سوسنگرد، یک شهر نبود؛ یک قفل بود که اگر می‌شکست...
 

حیدری ادامه می‌دهد: اهمیت سوسنگرد از نظر نظامی این بود که سقوطش نه‌تنها تهدید مستقیم اهواز را به همراه داشت، بلکه خطوط پشتیبانی جنوب را مختل می‌کرد. دشمن تصور می‌کرد با تسلط بر این شهر، می‌تواند سرعت عملیات ایران را کاهش دهد و مجبورشان کند در محورهای متعدد دفاع فرسایشی انجام دهند.

 


 

این استاد دانشگاه آزاد ایلام بر نقش هماهنگی میان ارتش و سپاه نیز تأکید می‌کند: آزادسازی سوسنگرد از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد وحدت نیروهای انقلابی و ارتش منجر به دستاورد بزرگ شد. عملیات توسط سه بازوی اصلی پیش رفت؛ ارتش، سپاه و نیروهای مردمی داوطلب. همین ترکیب بود که تاکتیک دشمن را برهم زد.
 

 وی خاطرنشان کرد: سوسنگرد نقطه‌ای است که نشان داد جنگ را فقط تجهیزات تعیین نمی‌کنند؛ تصمیم، اعتقاد و فهم مشترک از تهدید، نقشی تعیین‌کننده‌تر داشت.
 

 بازخوانی اسناد و روایت‌ها؛ چرا عملیات سوسنگرد کمتر دیده شده؟
 
 میلاد باقری، پژوهشگر دوران دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار «ایلام بیدار» گفت: آزادسازی سوسنگرد به اندازۀ اهمیتش روایت نشده است؛ بسیاری از عملیات‌ها اسم دارند، شهرت دارند، فیلم دارند؛ اما سوسنگرد یکی از عملیات‌هایی است که تمام عناصر دراماتیک را دارد؛ ولی کمتر به آن پرداخته شده.
 

باقری سه دلیل برای این موضوع ذکر می‌کند: 
 

 ۱. سبقت‌گرفتن روایت‌های خرمشهر و آبادان
 

آزادسازی خرمشهر و شکست حصر آبادان دو قله مهم در تاریخ جنگ هستند. طبیعی است که این دو واقعه روایت‌های دیگر را در سایه قرار دهند. سوسنگرد در روزهایی رخ داد که روایتگری جنگ هنوز انسجام کافی نداشت.
 

 ۲. نبود سندنگاری و روایت تصویری
 

بسیاری از لحظات ناب عملیات در هیچ دوربینی ثبت نشد. همین باعث شد روایت‌ها بیشتر شفاهی بمانند. شفاهی بودن یعنی امکان فراموشی بیشتر.
 

 سوسنگرد در یکی از بحرانی‌ترین هفته‌های جنگ نجات داده شد
 

باقری ادامه داد: در آبان ۵۹ کشور درگیر سامان‌دهی نیروها و شناخت واقعی دشمن بود. بسیاری از عملیات‌ها ناشی از تشخیص لحظه‌ای بود، نه نقشه‌ریزی‌های طولانی. همین هم ارزش عملیات سوسنگرد را بیشتر می‌کند؛ اینکه در اوج آشفتگی‌های سازمانی، یک هماهنگی بی‌نظیر شکل گرفت.
 

 لحظۀ ورود نیروها؛ شهر بین مرگ و زندگی معلق بود
 

حسن بختیاری گفت: وقتی یگان‌های اصلی وارد شهر شدند، هنوز تک‌تیراندازها روی بام‌ها فعال بودند. کوچه‌ها پر از آوار بود. بعضی خانه‌ها شبیه تونل شده بودند؛ سقف فروریخته و مردم در تاریکی مانده بودند.
 

 وی بیان کرد: محاصره زمانی شکسته شد که دشمن انتظارش را نداشت. عنصر غافلگیری به‌شدت مؤثر بود. دشمن تصور کرده بود عملیات ایران حداکثر در حد حمله محدود است، نه شکستن کامل حلقه محاصره.
 

 بختیاری تصریح کرد: بسیاری از خانواده‌ها تا آخرین لحظه شهر را ترک نکرده بودند؛ یا نمی‌توانستند یا نمی‌خواستند. وقتی نیروها رسیدند، بعضی از مردم با پرچم سفید از زیرزمین‌ها بیرون آمدند؛ چون فکر می‌کردند این نیروها عراقی هستند. وقتی فهمیدند ایرانی‌اند، شهر منفجر شد از شادی.
 

 وی گفت: یک‌لحظه هست که همیشه جلوی چشم من است. یک جوان خرمشهری کنار جاده حمیدیه مجروح شده بود. می‌گفت بروید سوسنگرد، اگر آنجا بماند، ما می‌مانیم. این جمله از ذهن من پاک نمی‌شود.
 

 سوسنگرد درس مدیریت بحران برای امروز ماست
 

 نصرت حیدری گفت: یکی از درس‌های مهم این عملیات، اعتماد متقابل میان نیروها بود. هیچ‌کس نگفت من نمی‌آیم؛ چون برنامه کامل نیست. همه گفتند اگر نرویم، دیر می‌شود.
 

 وی افزود: در برخی گزارش‌های نظامی عراقی آمده که آنها از شدت سرعت پیشروی نیروهای ایرانی شگفت‌زده شده بودند. به عبارتی، شکست محاصره، بیش از آنکه محصول تجهیزات باشد، محصول تصمیم‌گیری سریع و شجاعت میدانی بود.
 

سوسنگرد در ۲۶ آبان ۵۹ فقط آزاد نشد؛ احیا شد؛ این شهر نماد لحظه‌ای است که نیروهای ایرانی تصمیم گرفتند عقب‌نشینی را کنار بگذارند و ابتکار عمل را در دست بگیرند. امروز، مرور آن واقعه نه فقط ادای دین به شهدا و رزمندگان است، بلکه بازخوانی الگوی شجاعت، تصمیم و وحدت است.
 

اگر مردم خوزستان آن روزها سوسنگرد را تنها نگذاشتند، اگر نیروهای نظامی از اختلاف‌نظرها گذشتند و کنار هم جنگیدند، و اگر جوانانی که حتی یک هفته آموزش نظامی ندیده بودند با ایمان در خط مقدم ایستادند، این پیام برای امروز ما روشن است: ایران بارها از دل همین لحظه‌های بحرانی دوباره قد کشیده است.

 

انتهای خبر/ر