به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، ایران در دهههای اخیر شاهد تحولات جدی جمعیتی بوده است؛ تحولی که اگرچه در ابتدا بهعنوان موفقیتی در حوزه تنظیم خانواده و بهداشت عمومی معرفی شد، اما امروز زنگ خطر آن بیش از هر زمان دیگری به گوش میرسد: پیر شدن جمعیت. کاهش نرخ باروری، افزایش امید به زندگی و تغییر سبک زندگی باعث شده تا نمودار جمعیتی کشور به سمت میانسال و سالمندی حرکت کند. آنچه در سالهای گذشته یک هشدار دوردست تلقی میشد، اکنون به واقعیتی انکارناپذیر بدل شده است؛ واقعیتی که میتواند آینده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران را تحتالشعاع قرار دهد.
به گفته مرکز آمار ایران، نرخ باروری در کشور از بالای ۶ فرزند به ازای هر زن در دهه ۶۰، به کمتر از ۱.۷ در سالهای اخیر رسیده است؛ رقمی که حتی پایینتر از سطح جایگزینی جمعیت قرار دارد. از سوی دیگر، امید به زندگی افزایش یافته و این به معنای بیشتر شدن جمعیت سالمندان است. در چنین شرایطی، پرسش اصلی این است که ایران چگونه میتواند با این چالش مقابله کند و آیا سیاستهای جمعیتی فعلی کافی هستند؟
برای یافتن پاسخ، با چند کارشناس و صاحبنظر گفتگو کردهایم.
نگاه یک شهروند؛ هزینهها کمرشکن است
مریم احمدی، مادر دو فرزند در ایلام در پاسخ به این پرسش که چرا حاضر نیست فرزند سوم بیاورد، میگوید: همه ما دوست داریم خانواده پرجمعیتی داشته باشیم، اما واقعیت این است که هزینهها اجازه نمیدهد. برای دو فرزند هم به سختی از پس مخارج برمیآییم. هزینه پوشک، شیر خشک، مهدکودک، مدرسه و درمان واقعاً بالاست. شوهرم کارمند است و درآمدش کفاف زندگی معمولی را میدهد. چطور میتوانیم فکر بچه سوم باشیم؟

وی با تأکید بر اینکه سیاستهای حمایتی دولت باید واقعیتر باشد، گفت: اگر واقعاً بخواهند فرزندآوری افزایش پیدا کند، باید یارانهها متناسب با تعداد فرزندان پرداخت شود، تسهیلات مسکن عملی و قابل دسترس باشد و امنیت شغلی ایجاد شود. در غیر این صورت همه این حرفها در حد شعار باقی میماند.
فرهنگ و سبک زندگی؛ مانعی پنهان
لیلا مرادی، جامعهشناس در گفتگو با خبرنگار «ایلام بیدار» با بیان اینکه تغییر سبک زندگی ایرانیان در سه دهه اخیر تأثیر مستقیمی بر کاهش زادوولد داشته است گفت: اگر در گذشته خانوادهها داشتن فرزند زیاد را یک ارزش اجتماعی میدانستند، امروز اولویتها تغییر کرده است. نسل جدید بیشتر به دنبال کیفیت زندگی است تا کمیت. یعنی ترجیح میدهند یک یا دو فرزند داشته باشند و برای آنها امکانات آموزشی، رفاهی و تفریحی بهتری فراهم کنند. این تغییر فرهنگی اگرچه در ظاهر مثبت است، اما در بلندمدت به کاهش جمعیت و پیری جامعه منجر میشود.
وی در ادامه هشدار داد: یکی از خطرات جدی این روند، تغییر ساختار خانواده است. در آیندهای نهچندان دور ممکن است با نسلهایی مواجه شویم که فاقد حمایت خانوادگی گسترده باشند. سالمندان تنها میمانند و کودکان نیز بدون داشتن خواهر و برادر بزرگ میشوند. این مسأله تأثیرات اجتماعی عمیقی خواهد داشت.
سالمندی جمعیت؛ بمب ساعتی خاموش
نصرت حیدری، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد ایلام در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: موضوع سالمندی جمعیت صرفاً یک مسأله آماری نیست، بلکه تبعات گستردهای بر اقتصاد، رفاه اجتماعی و حتی امنیت ملی دارد. وقتی جمعیت سالمند افزایش یابد، به معنای افزایش هزینههای درمان، بیمه و بازنشستگی است. در مقابل، نیروی کار جوان که موتور محرک اقتصاد محسوب میشود، کاهش پیدا میکند. این همان چیزی است که ما از آن با عنوان «بمب ساعتی جمعیتی» یاد میکنیم.
وی با اشاره به تجربه کشورهای شرق آسیا اضافه میکند: کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی با همین مسأله دست به گریبان هستند. ژاپن به جایی رسیده که بیش از ۳۰ درصد جمعیتش سالمند است. آنها به دنبال راهکارهایی مثل مهاجرپذیری یا تشویق خانوادهها به فرزندآوری هستند، اما در ایران فرصت همچنان باقی است. اگر امروز تصمیمهای جدی نگیریم، در دو دهه آینده بحران بزرگی پیشرو خواهیم داشت.
کاهش زادوولد؛ ریشهها و پیامدها
سارا فلاحی نماینده ایلام در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه کاهش نرخ باروری ریشههای اجتماعی و اقتصادی دارد، در گفتگو با خبرنگار «ایلام بیدار» گفت: نمیتوان خانوادهها را صرفاً با شعار به سمت فرزندآوری سوق داد. مسائلی مانند گرانی مسکن، ناامنی شغلی، هزینههای بالای آموزش و درمان، و تغییر ارزشهای فرهنگی باعث شده بسیاری از زوجهای جوان حتی به یک فرزند هم رضایت ندهند. ما در مجلس بارها هشدار دادهایم که سیاستهای جمعیتی باید فراتر از بخشنامهها باشد و به بهبود شرایط واقعی زندگی مردم توجه کند.

وی ادامه داد: قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تصویب شده، اما اجرای آن با موانع زیادی روبهرو است. تا زمانی که وامهای مسکن کفاف خرید خانه را ندهد و تا زمانی که شغل پایدار برای جوانان ایجاد نشود، نمیتوان انتظار داشت خانوادهها تمایل به فرزند بیشتر داشته باشند.
سیاستهای جمعیتی؛ فرصتها و کاستیها
یک کارشناس در دانشگاه علوم پزشکی ایلام که نخواست نامش فاش شود، درباره اجرای سیاستهای جمعیتی گفت: ما در حوزه بهداشت باروری برنامههای متعددی داریم. یکی از آنها توسعه مراکز مشاوره باروری و افزایش دسترسی به خدمات درمان ناباروری است. تاکنون بیش از ۴۰ مرکز ناباروری در کشور فعال شده و بخشی از هزینههای درمانی تحت پوشش بیمه قرار گرفته است.
وی افزود: مشکل اصلی در جای دیگری است؛ در اقتصاد، در اشتغال و در فرهنگ. سیاستهای بهداشتی فقط بخشی از پازل هستند. اگر حمایتهای اقتصادی جدی نشود، نمیتوان انتظار داشت مردم صرفاً به دلیل خدمات درمانی بیشتر به سمت فرزندآوری بروند.
مقایسه بینالمللی؛ درسهایی از دیگر کشورها
کشورهایی مانند فرانسه و سوئد توانستهاند با ترکیب سیاستهای اقتصادی و فرهنگی، نرخ باروری را تا حدی تثبیت کنند. در فرانسه به ازای هر فرزند یارانه مستقیم پرداخت میشود، مرخصی زایمان طولانی و حقوق کامل وجود دارد و مهدکودکهای دولتی گستردهای برای حمایت از خانوادهها ایجاد شده است. در سوئد نیز سیاست «مرخصی والدین مشترک» باعث شده که پدران هم در تربیت فرزند نقش بیشتری بگیرند.
اما تجربه کره جنوبی و ژاپن نشان میدهد که اگر بحران سالمندی ریشهدار شود، بازگرداندن وضعیت بسیار دشوار است. این کشورها با وجود هزینههای میلیاردی برای تشویق فرزندآوری، هنوز نتوانستهاند نرخ باروری را از سطح پایین ۱ فرزند به ازای هر زن بالاتر ببرند.
آنچه از مجموعه گفتگوها و دادهها برمیآید، این است که ایران در آستانه یک چالش بزرگ جمعیتی قرار دارد. کاهش زادوولد، افزایش جمعیت سالمند و ناتوانی سیاستهای فعلی در تغییر روند موجود، آینده کشور را با خطراتی جدی مواجه میکند.
راهکارها را میتوان در سه سطح خلاصه کرد؛
اقتصادی؛ تأمین مسکن، اشتغال پایدار و حمایت مالی مستقیم از خانوادهها.
فرهنگی؛ تغییر نگرش نسبت به فرزندآوری، تقویت جایگاه خانواده و مقابله با تبلیغ سبک زندگی تکفرزندی.
اجرایی؛ اجرای واقعی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، افزایش مراکز خدمات ناباروری و توسعه خدمات رفاهی عمومی.
اکنون که هنوز فرصت باقی است، میتوان با سیاستگذاری هوشمندانه از تبدیل این چالش به بحران جلوگیری کرد. اگر امروز اقدامی جدی صورت نگیرد، فردا ممکن است بسیار دیر باشد.
انتهای خبر/ر