به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، سمیه عباسیان استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: در تاریخ معاصر ایران، زنان مسلمان بهعنوان ستونهای استوار جامعه، نقشی محوری در حفظ و تثبیت روحیه ملی ایفا کردهاند. این نقش، ریشه در آموزههای اسلامی دارد که زن را نه تنها بهعنوان مادر و همسر، بلکه بهعنوان یک نیروی فعال در عرصههای جهادی، فرهنگی و مقاومتی میبیند الهامگرفته از الگوی حضرت زینب (س)، زنان ایرانی در لحظات بحرانی، با ایثار، آگاهیبخشی و جهاد تبیین، روحیه جمعی را تقویت کرده و جامعه را در برابر تهاجمات خارجی و داخلی مقاوم ساختهاند.
این تحلیل، با تمرکز بر سه مقطع کلیدی - هشت سال دفاع مقدس (۱۳۵۹-۱۳۶۷ شمسی)، جنگ ۱۲ روزه ایران با رژیم صهیونیستی (۲۳ خرداد تا ۴ تیر ۱۴۰۴ شمسی) و دورههای پساجنگ - به بررسی چگونگی ایفای این نقش میپردازد.
در هر دوره، مادران و زنان نه تنها پشتیبانان خاموش، بلکه پیشقراولان آگاهی، استقامت و مقابله با تهدیدات بودهاند.
نقش زنان در دفاع مقدس: از جبهه خانگی تا خط مقدم
دفاع مقدس، بهعنوان نماد مقاومت ملی ایران در برابر تجاوز صدام، عرصهای بود که زنان مسلمان ایرانی، با تکیه بر ایمان و تعهد انقلابی، روحیه ملی را تثبیت کردند. این نقش، چندوجهی و فراتر از مرزهای جنسیتی بود و شامل ابعاد خانوادگی، اجتماعی و عملیاتی میشد.
در سطح خانوادگی، مادران با تربیت نسلی مقاوم و معتقد، پایههای روحیه ملی را محکم ساختند. مادرانی که فرزندان خود را با روایتهای کربلا و تأکید بر شهادتپروری تربیت میکردند، نه تنها رزمندگان جبههها را تأمین میکردند، بلکه با نامهنگاریهای عاطفی و معنوی، روحیه آنها را در برابر سختیهای جنگ تقویت مینمودند.
این ایثار، به ویژه در میان همسران و مادران شهدا، به یک الگوی فرهنگی تبدیل شد که جامعه را از فروپاشی عاطفی نجات داد. در عرصه اجتماعی و جبههای، حضور زنان مستقیم و پررنگ بود.
چندین هزار امدادگر پزشک زن در خطوط مقدم حضور یافتند و با مداوای مجروحان، نه تنها جانها را نجات دادند، بلکه با روایتهای زنده از فداکاری، روحیه رزمندگان و مردم را بالا بردند.
همچنین، زنان در تهیه تدارکات جنگی، مانند مواد غذایی و لباس، نقش کلیدی ایفا کردند و با تشکیل گروههای محلی، انسجام اجتماعی را حفظ نمودند. جمعیت چند هزارنفری زنان جانباز - که شامل قربانیان بمبارانها و مبارزات مستقیم میشود - گواهی بر عمق این تعهد است.
از منظر تحلیلی، این حضور، یک استراتژی فرهنگی - روانی بود: زنان با الگوبرداری از ارزشهای اسلامی مانند صبر و جهاد، ترس را به حماسه تبدیل کردند و جامعه را در برابر پروپاگاندای دشمن ایمن ساختند. بدون این نقش، پیروزیهای نظامی دفاع مقدس، با تضعیف روحیه داخلی، ناقص میماند.
نقش زنان در جنگ ۱۲ روزه: جهاد تبیین در عصر رسانهای
جنگ ۱۲ روزه که با حملات غافلگیرکننده رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای و نظامی ایران آغاز شد و با پاسخهای موشکی و پهپادی ایران به پایان رسید، یک درگیری کوتاه اما شدید بود که روحیه ملی را در معرض آزمایش رسانهای و روانی قرار داد.
در این مقطع، زنان مسلمان ایرانی، با تکیه بر هویت زینبی، نقش خود را از پشتیبانی عملی به جهاد تبیین و فرهنگی ارتقا دادند. این جنگ، بیش از آنکه نظامی باشد، جنگی روانی بود - با تمرکز بر جنگ روانی چندلایه از سوی دشمن - و زنان، بهعنوان پرچمداران آگاهی، انسجام ملی را حفظ کردند.
در سطح فرهنگی، زنان با حضور در فضای مجازی و رسانههای داخلی، روایتهای مقاومت را ترویج دادند و با تأکید بر شهادت زنان ایرانی در حملات صهیونیستی، همدلی ملی را برانگیختند.
این شهادتها - که تعدادی از زنان را در پی تجاوز به خاک ایران قربانی کرد - به نمادی از استقامت تبدیل شد و زنان را به الگویی برای نسل جوان بدل ساخت. از منظر تحلیلی، این نقش، پاسخی هوشمندانه به استراتژی دشمن بود: در حالی که رژیم صهیونیستی با عملیات پنهان و رسانهای به دنبال تضعیف روحیه بود، زنان با روایتهای زینبی - مانند حفظ روایتهای محلی و آموزشی - جنگ را به یک حماسه معنوی تبدیل کردند.
در عرصه اجتماعی، تشکیل گروههای حمایتی و همدلی با خانوادههای آسیبدیده، انسجام را تقویت کرد و از فروپاشی روانی جلوگیری نمود. این الگو، قابل تعمیم به تمام زنان انقلابی است که در عرصه فرهنگی امروز، با بینش سیاسی - اجتماعی، پرچم آگاهی را برافراشتهاند.