به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، یوسف کریمیان فعال رسانهای در یادداشتی نوشت:کنکور سراسری یکی از سرنوشتسازترین آزمونهای کشور است و این آزمون بهعنوان یک معیار برای ورود به دانشگاهها است، ولی بهنوعی به نمایانگر وضعیت اجتماعی و اقتصادی و سطح طبقاتی جامعه تبدیل شده است.
با استناد به آمار سالهای اخیر، موفقیت در کنکور بیشتر یا اگر آزمون ۱۴۰۴ را ملاک آمار قرار دهیم تقریباً صدرصد به اقشار پردرآمد جامعه تعلق دارد و این موضوع به معضلی جدی و ناامیدکننده برای اقشار پایینتر تبدیل شده است.
یکی از اصلیترین دلایل موفقیت اقشار پردرآمد در کنکور، دسترسی آنها به منابع آموزشی باکیفیت است و خانوادههای ثروتمند معمولاً قادرند فرزندان خود را در کلاسهای خصوصی، مدارس غیرانتفاعی و آموزشگاههای مختلف و معتبر ثبتنام کنند. هرچند با توجه به وضعیت موجود نمیتوان به این موضوع خورده گرفت که چرا اقشار پردرآمد برای فرزندان خود چنین وضعیتی فراهم کردهاند.
اقشار پردرآمد بهراحتی میتوانند آموزشهای بهروز و معلمان باتجربه بهرهمند شوند. در مقابل، اقشار پایین جامعه بهویژه دانشآموزانی که در روستاها و شهرهای مرزی مشغول به تحصیل هستند معمولاً خانواده آنها منبع درآمد درخوری ندارند و نمیتوانند به این نوع آموزشها دسترسی پیدا کنند.
این نابرابری در دسترسی به منابع آموزشی باعث میشود که شانس موفقیت در کنکور برای آنها بهشدت کاهش یابد و یا بهتر است بگوییم که بهکلی از بین برود و آروزهایی که برای آینده خود و برونرفت از مشکلاتی که با آن بزرگ شده و دستوپنجه نرم میکنند را بربادرفته بدانند.
مسائل مالی یک طرف، فشارهای روانی تحمیل شده نیز بر روی دانشآموزان قشر پایین جامعه وجود دارد. این افراد و حتی والدین آنها از ترس آینده تهی فرزندانشان نهتنها باید با فقر دستوپنجه نرم کنند، بلکه فشارهای اجتماعی و در بسیاری از موارد انتظارات اطرافیان نیز بر دوش آنها سنگینی میکند.
احساس ناامیدی و عدم اعتمادبهنفس این دسته از دانشآموزان، نه به دلیل تلاشنکردن بلکه به واسطه شرایط و سیاستگذاری غلطی که در طول سالیان گذشته بر کنکور کشور حاکم شده است، و همچنین به دلیل مقایسه مداوم با دانشآموزانی که در خانوادههای پردرآمد زندگی میکنند، میتواند تأثیراتی مخرب و جبرانناپذیر بر روحیه آنها بگذارد.
تخلفات و فساد در برگزاری کنکور نیز موضوعی است که رد یا اثبات آن از دایره ما خارج است و وظیفه دستگاههای نظارتی است که به این موضوع ورود کنند، اما با توجه به سنوات گذشته زیاد هم دشوار نیست که بفهمیم آیا تخلفی وجود داشته یا نه!
آیا ترسیمکنندگان کنکور و پدیدار شدن این همه بیعدالتی و نابرابری تخلف نیست؟!، ناامید کردن استعدادهای درخشان شهرهای کمبرخوردار و روستاها دورافتاده تخلف نیست؟! ، ساخت چنین میدان نابرابری برای دانشآموزانی که دستشان به هیچ جایی بند نیست تخلف نیست؟!
وجود چنین سیاستی در کنکور، نابرابریهای سیستم آموزشی را عیان میکند. افرادی که از منابع مالی بیشتری برخوردارند، حتی ممکن است به راحتی از راههای غیرقانونی برای موفقیت در این آزمون استفاده کنند. این امر باعث میشود که دانشآموزان قشر پایین جامعه بیش از پیش ناامید شوند و احساس کنند که حتی اگر تلاش کنند، به جایی نمیرسند و موفق نمیشوند. چیزی که الان به وضوح در سطح جامعه شاهد آن هستیم.
وقتی که جوانی احساس میکند که هیچ شانسی برای موفقیت ندارد، ممکن است از همان ابتدای راه از ادامه تحصیل منصرف شود و به مسیرهای ناامن جامعه کشیده شود و در بهترین حالت به سمت شغلهای کم درآمد و ناپایدار روی بیاورد.
بدون شک ایرادات زیادی به کنکور وارد است که ماحصلش رتبههای تک رقمی به دانشآموزانی میرسد که در یک خانواده متمول و پولدار به دنیا آمده و تهدیگ کنکور هم به دانشآموزانی میرسد که در خانوادههای با سطح درآمد پایینتری متولد شدهاند. همچنین به یاد داشته باشیم که درصد بالایی از جامعه اقشار کمدرآمد هستند!
در نهایت آزمون سراسری باید بهگونهای طراحی شود که در آن عدالت رعایت شود و زمینههای برابر برای تمامی دانشآموزان فراهم آورد و قطعاً دسترسی به منابع آموزشی برای تمامی دانشآموزان میتواند به کاهش نابرابریها کمک کند. بدون شک، ایجاد یک سیستم آموزشی عدالتمحور میتواند امیدواری و انگیزه در جوانان زنده نگه دارد و آیندهای روشنتر برای جامعه رقم بزند.