به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، تروریسم، مفهومی تلخ و تاریک در تاریخ معاصر ایران، بهویژه در مناطق مرزی کشور همچون سیستان و بلوچستان، در سالهای اخیر بار دیگر رخنمایی کرده است. اقدامات خشونتبار و غیرانسانی گروهکهایی مانند جیشالعدل، نه تنها امنیت مردم را تهدید کرده بلکه تلاش داشتهاند تا با ایجاد هراس، تفرقهافکنی و برهمزدن نظم اجتماعی، پیوندهای ملی و مذهبی را نیز تضعیف کنند. با این حال، برخلاف تصویری که رسانههای معاند از این مناطق ترسیم میکنند، واقعیت، روایت دیگری دارد؛ مردمی شریف، ریشهدار در فرهنگ ایرانی-اسلامی، وفادار به سرزمین و ایستاده در برابر ترور.
در این گزارش، با بهرهگیری از نظرات کارشناسان دانشگاهی، نمایندگان مجلس و علمای دینی، تلاش شده است تا چهره واقعی تروریسم در این مناطق، نقش رسانههای معاند در تحریف واقعیتها، و راهکارهای مقابله با افراطگرایی ترسیم گردد.
مردم سیستانوبلوچستان، قربانیان تروریسم
مهدی ویسه عضو هیأت علمی دانشگاه ایلام در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: برخلاف تبلیغات رسانهای خارجنشین، مردم سیستان و بلوچستان در تمام سالهای اخیر نشان دادهاند که وفادار به کشور، نظام و امنیت ملی هستند. بسیاری از آنها قربانی مستقیم اقدامات تروریستی شدهاند، اما هیچگاه در برابر جریانهای معاند سر فرود نیاوردهاند.
ویسه افزود: جریانهایی نظیر جیشالعدل نه تنها برای نظام، بلکه برای مردم بومی منطقه نیز تهدید محسوب میشوند. زیرا آنان همقوم، همزبان و هممذهب خود را نیز قربانی میکنند. روایتهای مردمی از این فجایع، نشان میدهد که حتی خانوادههای سنی مذهب بلوچ نیز مورد هدف تروریستها قرار گرفتهاند. بنابراین، این تصور که تروریستها تکیهگاهی میان مردم دارند، کاملاً نادرست و برخاسته از تحلیلهای مغرضانه رسانههای بیگانه است.

وی با اشاره به شهادت نوزاد هفت ماهه در دادگستری زاهدان ادامه داد: این جنایتها نه از سر قدرت، که از سر درماندگی است. تروریستهایی که حتی نوزادان بیدفاع را هدف قرار میدهند، دیگر مشروعیتی در هیچ کجای جامعه ندارند. جامعه اهلسنت و شیعه، در مقابله با این خشونتها، وحدتی کمنظیر از خود نشان دادهاند.
تضاد آشکار رسانههای معاند با حقیقت اجتماعی
حجتالاسلام عمران احمدی، استاد حوزه و دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: صدای مردم زاهدان، صدای وحدت است، نه صدای شبکههای ماهوارهای و رسانههای لندننشین. مردم با فریادهایشان در کنار ایران اسلامی همواره ایستادهاند. این در حالی است که رسانههای معاند تلاش دارند تا صدای واقعی مردم را تحریف و به نفع گروهکهای تروریستی مصادره کنند.
وی افزود: وقتی کودکی ۷ ماهه در زاهدان به شهادت میرسد، وقتی خانوادهها در دادگستری هدف گلوله قرار میگیرند، دیگر نمیتوان هیچ توجیه انسانی یا دینی برای این اقدامات آورد. اینجا جایی است که باید صدای مردم زاهدان را شنید، نه صدای سیاستبازان رسانهای در لندن و واشنگتن.
احمدی تأکید کرد: امروز رسانههای داخلی وظیفه سنگینی دارند. باید روایتی واقعی از مظلومیت مردم بلوچ ارائه دهند. نباید اجازه داد که روایتهای ساختگی و گمراهکننده، فضای عمومی را مسموم کند.
مردم، هدف مستقیم ماشین ترور
حجتالاسلام مهدی اکبرنژاد، عضو هیأت علمی دانشگاه ایلام در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: تروریسم وقتی به سراغ نوزاد بیدفاع، زن خانهدار یا کارمند دادگستری میرود، یعنی به پایان خط رسیده است. این اقدامات، نشانهای آشکار از ورشکستگی فکری و اخلاقی تروریستهاست. آنها دیگر از هیچ مشروعیتی برخوردار نیستند، حتی در میان کسانی که روزگاری گمان میرفت پایگاه اجتماعی آنان باشند.
وی ادامه داد: امنیت مردم، امنیت کشور است. اگر نظام جمهوری اسلامی امروز برای مقابله با تروریسم هزینه میدهد، این هزینه برای حفظ جان همین مردمی است که در سیستان و بلوچستان و دیگر مناطق مرزی زندگی میکنند. امنیت یک شعار نیست، بلکه حقیقتی است که مردم با گوشت و پوست خود آن را درک کردهاند.
اکبرنژاد افزود: مردم باید احساس کنند که نظام، صدای آنها را میشنود. وقتی احساس بیپناهی غالب شود، دشمنان از این خلأ سوءاستفاده میکنند. بنابراین، علاوه بر اقدامات امنیتی، باید توجه ویژهای به خدمات اجتماعی، آموزش، اشتغال و بهداشت در این مناطق داشت.
تقابل امنیت واقعی مردم با دروغسازی رسانهای
سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» گفت: ما با دو واقعیت رو به رو هستیم؛ یکی امنیت واقعی مردم که با اقدامات شبانهروزی نهادهای نظامی، امنیتی و انتظامی در مناطق مرزی به دست آمده، و دیگری دروغسازیهای رسانهای که میخواهد این امنیت را خدشهدار جلوه دهد. رسانههای معاند، هیچ علاقهای به رفاه مردم زاهدان ندارند؛ آنها تنها به دنبال آشوب، تجزیه و بحرانسازی هستند.

وی افزود: اقدامات گروهکهایی نظیر جیشالعدل، دقیقاً در مسیر خواستههای این رسانههاست. آنها مردم را قربانی میکنند، سپس همان قربانیها را بهانه آشوبهای بیشتر میسازند. این دور باطل، باید با آگاهیبخشی رسانههای داخلی، شنیدن صدای مردم واقعی، و حمایت از قربانیان متوقف شود.
فلاحی همچنین تصریح کرد: امنیت، پیشنیاز توسعه است. ما باید به گونهای عمل کنیم که مردم مناطق مرزی احساس تعلق و امنیت کنند. اگر عدالت اجتماعی و توسعه متوازن در این مناطق تحقق یابد، زمینه رشد افراطگرایی از بین خواهد رفت.
ریشههای تاریخی روایتسازی علیه امنیت ملی
پدیده تروریسم، اگرچه در ظاهر با خشونت مستقیم و اقدامات مسلحانه جلوه مییابد، اما در لایههای زیرین خود با جنگ روانی و رسانهای درهمتنیده است. گروهکهایی چون جیشالعدل، از همان ابتدا نه فقط بهعنوان یک نیروی عملیاتی میدانی، بلکه بهعنوان ابزار تبلیغاتی برای تحریف واقعیتهای ایران مورد بهرهبرداری قرار گرفتند. آنچه در رسانههای لندننشین، شبکههای فارسیزبان بیگانه، و کانالهای اجتماعی وابسته به خارج منتشر میشود، نه صرفاً خبر، بلکه نوعی «مهندسی روایت» است؛ مهندسیای که قصد دارد مظلومیت مردم را به عنوان اعتراض علیه نظام جلوه دهد و جنایت تروریستی را بهعنوان مقاومت مردمی بازنمایی کند.
این وارونهنمایی خطرناک، نه تنها آسیبزننده به تصویر ایران در افکار عمومی جهانی است، بلکه روح جمعی جامعه ایران را نیز هدف قرار داده است. نسل جوان، اگر در برابر این روایتهای جعلی واکسینه نشود، ممکن است تصویر دروغینی از نارضایتی و سرکوب را باور کند، در حالی که حقیقت، چیزی کاملاً متفاوت است: مردم ایران – چه در سیستان و بلوچستان، چه در کردستان، چه در خوزستان – قربانیان مستقیم تروریسماند، نه عاملان یا حامیان آن.
رسانه، خاکریز جدید تقابل با تروریسم
در سالهای گذشته، رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم بیشتر معطوف به اقدامات میدانی، اطلاعاتی و امنیتی بوده است. اما با پیچیدهتر شدن جنگ روایتها، لزوم ورود جدیتر رسانههای داخلی به میدان نبرد فکری و ذهنی، بیش از پیش احساس میشود.

کارشناسان رسانه معتقدند که جنگ امروز، بیش از آنکه در میدان مین و گلوله باشد، در میدان خبر و تصویر رقم میخورد. تصویری که دشمن از ایران و مردمش در جهان ارائه میدهد، باید با تلاشی جهادی در جبهه رسانهای پاسخ گفته شود. این مهم، تنها با انتقال روایتهای واقعی مردم بلوچ و اهل سنت، با مستند کردن فجایعی چون کشتار دادگستری زاهدان و شهادت کودک ۷ ماهه، و نیز با نشان دادن چهره واقعی گروهکهای تروریستی و حامیانشان ممکن خواهد شد.
شهادت کودک، نماد افول گفتمان ترور
شهادت نوزادی در آغوش مادرش، نه تنها دلخراش است، بلکه تصویری گویاست از ورشکستگی اخلاقی و ایدئولوژیک جریانهای تروریستی. ترور از زمانی که به سراغ کودکان رفت، از زمان هدف قرار دادن کارکنان دادگستری، معلمان، نمازگزاران و زنان خانهدار، دیگر حتی تظاهر به عدالتطلبی را نیز از دست داد.
اینگونه حملات، نه «مقاومت» است و نه «انقلاب»، بلکه صورت آشکاری از ضدیت با انسانیت است. جمهوری اسلامی، در مقابل چنین جنایاتی، علاوه بر اقدامات امنیتی، باید پروژههای بزرگ فرهنگی و اجتماعی نیز تعریف کند؛ پروژههایی که بازسازی اعتماد عمومی، ترویج هویت ملی، و ترمیم روحیه جمعی در استانهایی چون سیستانوبلوچستان را هدف قرار دهد.
روایت سیستان و بلوچستان، روایتی از ایستادگی، مظلومیت و نجابت مردمی است که سالهاست در خط مقدم امنیت قرار دارند. آنان که قربانی تروریسماند. کودک ۷ ماهه شهید در زاهدان، خانوادههای به خونخفته در دادگستری، و مردم رنجدیده بلوچ، همگی گواهانی صادقاند بر اینکه امنیت باید مردمی، واقعی و بدون مسامحه با تروریسم تأمین شود. نظام جمهوری اسلامی ایران وظیفه دارد با تمام ظرفیتها از مردم در برابر این تهدید حمایت کند و اجازه ندهد روایت حقیقت، قربانی پروپاگاندای رسانهای شود. رسانههای داخلی باید از طریق روایتهای مستند، گفتوگو با مردم محلی، و تحلیلهای علمی، تصویری دقیق و عادلانه از وضعیت ترسیم کنند.
سیستان و بلوچستان امروز نیازمند نگاهی نو، همدلانه و ملی است. هرچند زخمهای ترور عمیقاند، اما با اتحاد مردم، حمایت حاکمیت، و روشنگری رسانهای، میتوان چراغی روشن در تاریکی افراطگرایی برافروخت. مردم، صدای عدالتخواهیاند؛ نه مهرهای در بازی قدرت رسانههای معاند.
انتهای خبر/ر