به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، قیام عاشورا تنها یک واقعه تاریخی نیست، بلکه حقیقتی زنده و تمدنساز است که در بستر زمان، ملتها و نهضتهای آزادیخواه را با روحیه مقاومت، بیداری و ایثار پیوند داده است. این الگو در عصر حاضر، بهویژه در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی و نظریه مقاومت، به نقطه اتکای استراتژیک ملت ایران و همه آزادیخواهان جهان تبدیل شده است.
پیروزی جبهه مقاومت در جنگ ۱۲ روزه اخیر علیه رژیم صهیونیستی، بار دیگر مؤید آن بود که شعار «هیهات منا الذله» فراتر از یک عبارت شعاری، به راهبردی عملی در برابر سلطه و استکبار جهانی بدل شده است.
در این باره، گفتگویی تفصیلی با حجتالاسلام رضا محمودی، معاون پژوهش حوزههای علمیه استان ایلام انجام دادهایم تا فرهنگ عاشورا و جنگ 12 روزه، ارتباط عاشورا و ایران اسلامی، فرهنگ ایثار، پیروزی مقاومت و جایگاه ایران اسلامی را در این چارچوب بررسی کنیم.
پیوند عاشورا و جنگ ۱۲ روزه در چیست؟
انسجام ملی و ایستادگی شکلگرفته در جنگ ۱۲ روزه، جلوهای معاصر از همان روح و پیام عاشورا است. نظریه مقاومت جمهوری اسلامی، دقیقاً برگرفته از راهبرد امام حسین (ع) در روز عاشوراست؛ «هیهات منا الذله». همانگونه که در کربلا، امام و یارانش مقابل سلطه ظلم ایستادند، امروز نیز ایران و جبهه مقاومت در برابر یزیدیان زمان یعنی آمریکا و صهیونیسم ایستادهاند. این ایستادگی، مورد وفاق همه آزادگان دنیاست، فارغ از مذهب، نژاد یا ملیت.
ویژگی یزیدیان زمان در مقایسه با گذشته چیست؟
شباهتها بسیار زیاد است، اما ابزارها مدرن شدهاند. همان ظلم ساختاری، تحمیل سلطه، ترور شخصیت، و جنگ اقتصادی که در زمان یزید علیه امام حسین (ع) اعمال شد، امروز نیز از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ملتهای مستقل اجرا میشود. شورای امنیت و تحریمها، همان بیعت تحمیلی یزید هستند. همچنین، رسانههای استکباری در نقش دستگاه تبلیغاتی یزید، مشغول تخریب چهره اسلام و مقاومت هستند.
جنگ رسانهای چگونه ادامه همان تزویر تاریخی است؟
دستگاه فاسد یزید، با ابزار تبلیغ، امام حسین (ع) را خارجی و دینستیز معرفی کرد؛ امروز هم دشمن تلاش میکند جمهوری اسلامی و نیروهای مقاومت را تروریست جلوه دهد. رسانههای غربی با سرمایههای کلان، میخواهند فرهنگ زندگی غربی را رستگاری، و حکومت دینی را ظلم معرفی کنند. حمایتشان از داعش، منافقین، و حمله به مقاومت فلسطین و یمن، همگی نمونههایی از این جنگ رسانهای است.
آیا جنگ نیابتی نیز ادامه همان روش کوفه است؟
دقیقاً همینطور است. یزید بدون اعزام مستقیم سپاه شام، کوفیان را با دروغ و شایعه علیه امام بسیج کرد. امروز نیز آمریکا از طریق گروههای تکفیری و مزدور، بدون حضور مستقیم، کشورهای اسلامی را درگیر جنگ با جبهه مقاومت کرده است. داعش، جبههالنصره، و امثالهم، ابزارهای نیابتی دستگاه استکبار هستند.
جایگاه ایران اسلامی در این نبرد تاریخی چیست؟
جمهوری اسلامی ایران، امروز نقش سپاه امام حسین (ع) را دارد. امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، با پیروی از سنت حسینی، انقلاب را بر پایه آزادی، عدالت، و دفاع از مستضعفین بنا کردهاند. دشمنی مستکبران با جمهوری اسلامی، دقیقاً از همین حقیقت ناشی میشود.

جلوههای فرهنگ عاشورا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی چیست؟
یکی از مهمترین جلوهها، دیپلماسی مقاومت است. همانطور که امام حسین (ع) در مسیر کربلا از هرگونه ذلت و تسلیم پرهیز کرد، جمهوری اسلامی هم بهرغم فشارها، تحریمها و تهدیدها، عزت و استقلال خود را حفظ کرده است. این عزت، در سیاست خارجی ما هم دیده میشود؛ ایران هیچگاه زیر بار بیعت تحقیرآمیز نرفته و نخواهد رفت.
نقش وحدت اسلامی در گفتمان عاشورا و انقلاب چیست؟
امام حسین (ع) فراتر از فرق مذهبی سخن میگفت و مردم را به اسلام ناب دعوت میکرد. جمهوری اسلامی هم دقیقاً چنین رویکردی دارد. حمایت از فلسطین، لبنان، یمن و دیگر ملتهای مظلوم، نه از سر مذهب، بلکه بر اساس اصل ظلمستیزی و وحدت امت اسلامی است.
آیا بیداری اسلامی نیز برگرفته از عاشوراست؟
صددرصد. امام حسین (ع) قیام کرد تا چهرهٔ واقعی دین را از زیر غبار جهل بیرون آورد. امام خمینی (ره) نیز چنین کرد. انقلاب اسلامی باعث بیداری جهان اسلام شد، و امروز بسیاری از ملتها با الهام از آن، علیه استعمار و استبداد برخاستهاند.
ملت ایران چه نسبتی با صبر حسینی دارد؟
همانطور که اهلبیت در برابر سختیها ایستادند، ملت ایران نیز در دوران مبارزه، جنگ تحمیلی، تحریم، ترور و تهدیدهای بیوقفه، مقاوم ایستادهاند. صبر ملت ایران، استمرار همان استقامتی است که در کربلا به نمایش گذاشته شد. این صبر، ضامن پیروزیهاست.
آیا آینده از آن جبهه حق است؟
بله. وعده خدا تخلفناپذیر است؛ «وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقین» تجربه نشان داده که جبهه حق هرچند سختی بکشد، در نهایت پیروز است. امروز هم ملت ایران، تحت زعامت رهبر معظم انقلاب، با بصیرت و استقامت، چهره پلید دشمنان را افشا کرده و راه حق را برای جهانیان روشن ساخته است. این همان معنای «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است؛ یعنی حق همیشه زنده است.
عاشورا، قطبنمای بیداری ملتها در عصر جنگ ترکیبی
بر اساس بیانات حجتالاسلام رضا محمودی، روشن است که عاشورا تنها یک واقعه تاریخی نیست، بلکه الگوی راهبردی تمامعیار برای ملتهایی است که در جستجوی آزادی، عدالت و کرامت انسانیاند. امروز، جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت اسلامی، با تأسی از سیره سیدالشهدا علیهالسلام، در برابر جریان مدرن یزیدیان ایستادهاند؛ با همان پیام، ولی در میدانی متفاوت و ابزارهایی نوین.
از کربلا تا جنگ ۱۲ روزه، از خطبههای عاشورا تا بیانات رهبری در عصر رسانه و جنگ ترکیبی، یک خط روشنگر برقرار است: مقاومت، رمز بقاء امت اسلام و شکستناپذیری جبهه حق است.
ملتی که عاشورا را بفهمد، در هیچ میدان نبردی شکست نخواهد خورد؛ چراکه میداند حق بودن کافی نیست، بلکه باید برای آن ایستاد، روشنگری کرد، وحدت ساخت و از عزت کوتاه نیامد. این پیام نه فقط برای ایران، بلکه برای تمام ملتهای مسلمان و آزادگان جهان، همچنان زنده، الهامبخش و حیاتی است.
امروز آنچه بیش از گذشته اهمیت دارد، بازخوانی هوشمندانه فرهنگ عاشورا در بستر تحولات معاصر است. در جهانی که روایتها، افکار عمومی را شکل میدهند و میدان نبرد از خاکریز و میدان مین به فضای مجازی و شبکههای رسانهای منتقل شده، بیش از هر زمان دیگر، شناخت پیوند مفهومی و راهبردی قیام امام حسین (ع) با جبهه مقاومت امروز ضرورت پیدا میکند.
قیام عاشورا، پاسخی الهی به «تحریف» و «انحراف» در دین بود. تحریفی که دین را به ابزار مشروعیت قدرتهای ستمگر تبدیل کرده بود. امروز نیز وظیفه جبهه فرهنگی و رسانهای انقلاب، مقابله با تحریف حقایق مقاومت و ایران اسلامی در سطح بینالمللی است. دشمنان با برچسبهایی چون «افراطیگری» یا «تروریسم»، سعی دارند چهره روشنگر مقاومت را وارونه جلوه دهند. این در حالی است که فرهنگ عاشورا، اساساً بنیان آزادیخواهی و حقطلبی دارد و نه خشونت و تحمیل.
از سوی دیگر، درس مهم دیگر عاشورا، مسئولیتپذیری نخبگان و خواص جامعه در لحظات تاریخی است. همانگونه که در کوفه، انفعال و سکوت خواص، زمینه را برای فاجعه کربلا فراهم کرد، در عصر حاضر نیز بیتفاوتی نخبگان فرهنگی، سیاسی و علمی در برابر تهاجم نرم دشمن میتواند خسارتهای سنگینی به بار آورد. از همین روست که مقام معظم رهبری، بارها بر «جهاد تبیین» بهعنوان یک فریضه فوری و حیاتی تأکید کردهاند.
همچنین باید به نقش «وحدت ملی و اسلامی» در این منظومه فکری توجه ویژه داشت. امام حسین علیهالسلام قیامی داشت که شیعه و سنی، عرب و عجم، همه را مخاطب قرار میداد. انقلاب اسلامی نیز همان خط را ادامه داد؛ حمایت از فلسطین، دفاع از مردم یمن و ایستادگی در کنار ملتهای مظلوم، نه از سر تعصب قومی یا مذهبی، بلکه بر اساس مبنای قرآنی «کونوا قوامین لله شهداء بالقسط» بوده است. در جنگ ۱۲ روزه نیز همین وحدت، کارآمدی نظریه مقاومت را تثبیت کرد.

مسئله دیگر، نقش مردم در تحقق این آرمانهاست. عاشورا بدون مردم آگاه و بصیر، تبدیل به یک خاطره میشد؛ نه یک جریان زنده. انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مقابله با فتنهها، و حتی پایداری در برابر تحریمها، همه با پشتوانه مردم صورت گرفته است. مردمی که با الهام از امام حسین (ع)، حاضرند پای عزت خود بایستند، سختی را تحمل کنند، اما زیر بار ذلت نروند.
بنابراین، امروز بیش از گذشته نیازمند آن هستیم که عاشورا را نه در روضهها، بلکه در «راهبردها» زنده کنیم. هر کجا مظلوم و مستکبری هست، همان جا کربلاست. هر جا ارادهای برای ایستادگی در برابر تحمیل و تحقیر وجود دارد، همان جا سپاه حسینی برپاست و هر جا، سکوت خواص و غفلت عوام حاکم شود، خطر کوفه تکرارشدنی است.
این فهم راهبردی از عاشورا، میتواند جامعه ما را در برابر تهاجم نرم، جنگ ترکیبی، و دوگانهسازیهای فریبنده دشمن مصون کند و چه زیباست که در پرتو رهبری حکیمانه و شجاعانه مقام معظم رهبری، این مسیر عزت همچنان با قدرت ادامه دارد.
انتهای خبر/ر