به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، از قدیم گفتهاند: «فکرش را کرده، نانش را خورده». این ضربالمثل به افرادی اشاره دارد که با ذهنی بسته و متعصب، پیشاپیش تصمیم خود را گرفتهاند و نهتنها گوششان به نظرات دیگران بدهکار نیست، بلکه با تحکم و بیاحترامی، هر صدای متفاوتی را سرکوب میکنند. این رفتار، مصداق بارز تمامیتخواهی است که با روح گفتگوی دموکراتیک و اصلاحطلبی در تضاد کامل قرار دارد.
افراد تمامیتخواه معمولاً با ویژگیهایی چون خودبرتربینی، عدم تحمل نقد، و گرایش به حذف یا تحقیر مخالفان شناخته میشوند.
آنها به جای استدلال و گفتوگوی منطقی، به ابزارهایی مثل توهین، تحکم، یا حتی سرکوب متوسل میشوند تا برتری خود را به رخ بکشند.
چنین افرادی اغلب خود را در جایگاه حق مطلق میبینند و هر نظر یا انتقادی را تهدیدی علیه هویت یا گروه خود تلقی میکنند. این رفتار نهتنها به بسته شدن فضای گفتوگو منجر میشود، بلکه به اعتماد عمومی به فعالیتهای سیاسی آسیب جدی میزند و چهرهای غیرصادقانه از جریانهای مدعی اصلاح ارائه میدهد.
اتفاق تأسفبار در نشست پزشکیان
دیشب، در دیدار فعالان سیاسی و اجتماعی استان ایلام با رئیسجمهور مسعود پزشکیان، رخدادی رخ داد که شایسته تأمل و نقد جدی است. یکی از حاضران، به نمایندگی از جامعه معلولان، قصد داشت مطالبات این قشر محروم و کمتر شنیدهشده را مطرح کند. اما این تلاش با واکنش شرمآور و تند یک فعال بهاصطلاح سیاسی اصلاحطلب مواجه شد که با لحنی کاملاً خارج از ادب و نزاکت گفت: «دولت اصلاحات است، حرف نزن، بشین سر جات»!
این جمله نه توهین به مخاطب در جلسه، بلکه توهینی به همه کسانی بود که به امید گفتوگو و شنیده شدن به چنین نشستهایی میآیند.
هرچند نماینده معلولان میتوانست با رعایت نظم جلسه و توجه به تذکر مجری مبنی بر پایان وقت سخنان نمایندگان سیاسی و اجتماعی، شأن برنامه را حفظ کند، اما این موضوع به هیچ وجه نمیتواند رفتار زشت و غیرمحترمانه فعال اصلاحطلب را توجیه کند.
این واکنش نهتنها نشاندهنده فقدان سعهصدر و ادب بود، بلکه بهروشنی تعصب کور و تمامیتخواهی را به نمایش گذاشت که با ادعاهای اصلاحطلبی که باید مبتنی بر گفتوگو و احترام به همه صداها باشد، کاملاً در تضاد است.
چنین برخوردی، بهویژه از سوی کسی که خود را در جایگاه فعال سیاسی اصلاحطلب معرفی میکند، لکهای ننگین بر شعارهای زیبای اصلاحات و دموکراسیخواهی است.
نقد رفتار زننده و پیامدهای آن
رفتار این فعال اصلاحطلب که به جای پاسخ منطقی یا حتی تذکری محترمانه، به توهین و تحقیر روی آورد، نشاندهنده عمق ناپختگی سیاسی و فقدان فرهنگ گفتوگو در برخی از مدعیان اصلاحات است. اینگونه برخوردها، بهویژه در حضور چهرهای مانند پزشکیان که خود را مدافع گفتوگو و اصلاح معرفی میکند، نهتنها به اعتبار جریان اصلاحطلبی ضربه میزند، بلکه تصویری منفی از این جریان در ذهن جامعه، ایجاد میکند.
آیا اصلاحطلبی که شعارش «زنده باد مخالف من» است باید با چنین ادبیات سخیف و تحقیرآمیزی صدای یکی از همین مخالفان را خاموش کند؟ این رفتار، مصداق بارز تناقض میان شعار و عمل است که اعتماد عمومی را به جریانهای سیاسی مخدوش میکند.
کار سیاسی و ضرورت تغییر فرهنگ
کار سیاسی، بهویژه در جریانی که خود را اصلاحطلب مینامد، باید مبتنی بر احترام به همه صداها، بهویژه صدای اقشار حاشیهای و کمتر شنیدهشده مانند معلولان باشد. رفتارهای توهینآمیز و تحقیرآمیز، آن هم در فضایی که قرار است نماد گفتوگو و اصلاح باشد، نهتنها به اهداف سیاسی آسیب میزند، بلکه به بیاعتمادی عمومی و سرخوردگی اجتماعی منجر میشود. انتظار میرود فعالان سیاسی، بهویژه کسانی که خود را پرچمدار اصلاحات میدانند، با سعهصدر، ادب، و احترام به همه صداها، الگویی از رفتار سیاسی متمدنانه ارائه دهند.
این رخداد، هشداری جدی به همه جریانهای سیاسی است که برای جلب اعتماد مردم، باید از شعارهای زیبا فراتر روند و در عمل، به اصول دموکراسی، احترام متقابل، و شنیدن صدای همه اقشار پایبند باشند.
این رفتار تأسفبار، باید درس عبرتی باشد برای همه کسانی که در عرصه سیاست فعالیت میکنند: اصلاحات واقعی، با احترام به همه صداها آغاز میشود، نه با خاموش کردن آنها.