به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی ایلام بیدار،عبدالحمید منصوری در اربعین، تجلیگاه عبودیت آدمیان با خالق خویش و لبیک به ندای سرور جوانان اهل بهشت؛ ندایی که از دل عاشورای خونین تا امروز در گوش زمان طنینانداز است و دلهای آزادگان عالم را به ضیافت نور فرامیخواند.
«هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؟» کجاست یاریکنندهای که مرا یاری کند؟ این پرسش جاودانه، نهتنها پژواک مظلومیت در صحرای نینوا بود، بلکه دعوتی است ماندگار برای تمام نسلها. امروز، این پرسش، در آسمان اربعین تکرار میشود و میلیونها عاشق، با گامهایی استوار بر مسیر کربلا، پاسخ آن را میدهند؛ ای سیدالشهدای دورانها! اینان یاریکنندگان راه تو هستند؛ راهی که از خون و ایمان، از عشق و ایثار و از شور و شعور، جویبار جاودانهای ساخته که از نینوا تا ابد جاری است.
در این موسم نور، پروانگانی خونین بال، بیتاب رسیدن به حقیقتاند. آنانی که از جان گذشتهاند تا به جانان برسند. این قدمهای پرشمار، خط سرخ شهادت را نهتنها تکرار که به آینده منتقل میکنند. اربعین، تنها یک پیادهروی نیست، یک میعادگاه عاشقانه است. در این میعادگاه، معشوقی نمرده به نام حسین بن علی (ع) دم مسیحاییاش را بر کالبدهای خسته انسان امروز میدمد. این نام، نامی است که جان میدهد، حیات میبخشد، و به عاشقان خستهدل، امیدی دوباره میبخشد.
آنجا که مختار ثقفی، در سالهای پس از عاشورا، با شعار «یالثارات الحسین»، درندهخویانی چون شمر و عبیدالله بن زیاد را به جزای اعمالشان رساند، امروز همنوایان او، با همان شعار، در برابر ظلم و ستم زمانه ایستادهاند. اکنون نیز جهان، شاهد ظهور تفالههایی از همان شجره خبیثه است که با چهرههایی نو، اما باطنی کهنه، بر بیدادگری اصرار دارند. کاش مختاری دیگر، برخیزد تا بساط ظلم نوین را برچیند و داد مظلومان را از دل تاریخ بیرون کشد.
اینجا، قومیتها و زبانها، رنگها و نژادها، همه در هم آمیختهاند و تنها یک نام است که زبان مشترک دلها شده: حسین. این وحدت کمنظیر، پتکی است بر پیکر طاغوت زمانه؛ کاخی که با پول و زر و زور، بر ظلم و فساد استوار شده، در برابر سیل خروشان ملتهای حسینی، تاب نخواهد آورد.
اربعین، نهفقط آیینی مذهبی، بلکه یک قیام فرهنگی، اجتماعی و سیاسی علیه سلطهطلبی و استکبار است. آنگاه که میلیونها نفر با کمترین امکانات، اما با والاترین انگیزهها، راهی کربلا میشوند، این یعنی جهان هنوز زنده است، هنوز آرمان دارد، هنوز میجوشد از شوق عدالت و حقطلبی.
کسانی که پای در این مسیر میگذارند، گویی پیمان میبندند با سالار شهیدان که در برابر انحرافها، تحریفها و تزویرهای زمانه سکوت نخواهند کرد. این مسیر، مدرسهای است برای آزادگان. دانشگاهی است برای شاگردان عاشورا. جایی برای تمرین همدلی، برای پیوند دوباره انسان با حقیقت.
هر نگاه، نوحهای، و هر لبیک، تجدید عهدی با خون مقدس سیدالشهدا. در این راه، درد هست؛ اما دلزدگی نیست؛ خستگی هست؛ اما حسرت نیست؛ بلکه شوقی است که راه را روشن میکند، و عشقی است که انسان را از خاک جدا و به افلاک پیوند میدهد.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد