ایلام بیدار07:55 - 1399/04/29

ناهنجاری هایی که موجب استحاله فرهنگی میشوند

مسائل و ناهنجاریهای فرهنگی از جمله مسئله بدحجابی منجر به استحاله فرهنگی میشوند که در جمهوری اسلامی استحاله فرهنگی با فروپاشی سیاسی چندان تفاوتی نمی کند.

به گزارشايلام بيدار،مهری طالبی دارستانی، کارشناس مسائل زن و خانواده طی یادداشتی نوشت: از منظر اندیشه سیاسی مبتنی بر قرآن و مکتب اهل بیت(ع) نظام اسلامی، نظامی است که به دنبال اجرای تمام احکام و موازین الهی سعادت انسان و سربلندی ملتها و کشورها است.

اجرای این حدود که بر مبنای حکمت واسعه الهی و درک ویژگیهای فطری و ذاتی زن و مرد تدوین شده اند باید مبنای عمل همه مردم، مدیران و تعاملات اجتماعی قرار گیرد تا جامعه اصیل انسانی بر فطرت الهی و به دور از آسیبهای شیطانی شکل گیرد. یکی از این موازین حکیمانه اسلام، حدود مرتبط با حفظ عفاف در اختلاط زن و مرد در جامعه است. عفاف و حجاب در جامعه اسلامی مایه عزت و دستیابی زن به شان جایگاه والای انسانی خود است که موجب تحکیم بنیان خانواده و تأمین امنیت روحی، معنوی و جسمی زن، مرد و به تبع آن خانواده و جامعه می گردد.

بر مبنای درک این واقعیت، از ابتدای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، مردم و مسئولین این فریضه الهی را پذیرفته و سرلوحه تمام فعالیت های اجتماعی و سیاستگذاری ها قرار داده اند و در این راستا در قوانین موضوعه جمهوری اسلامی ایران و اسناد بالادستی نظام، تدابیر جدی در خصوص نهادینه سازی و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در نظر گرفته شد.

اما با همه این تدابیر، امروز که چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته است میتوان عنوان کرد که بی‌شک مسئله حجاب و چگونگی مواجهه با پدیده بدحجابی و مشکلات ناشی از آن یکی از مهمترین مسائل مدیریت فرهنگی نظام جمهوری اسلامی است و همه دست اندرکاران امر فرهنگ بر این نکته اتفاق نظر دارند که  در صورتی که پیشنهادهای اجرایی و راهکارهای اصولی و علمی دقیق مبتنی بر شرایط و مقتضیات روزجامعه در ارتباط  با شکسته شدن حریم های اجتماعی و ایجاد فضای ضدارزشی ظاهری در سطح کشور اندیشیده و طراحی نشود موضوع بدحجابی و کشف حجاب به عنوان معضلی جدی در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی اثرات منفی خود را بر نظام جمهوری اسلامی ایران بار خواهد کرد.

 مشکل بدحجابی جزو قدیمی ترین مسائل فرهنگی نظام جمهوری اسلامی است. عقب نشینی مستمر و گام به گام نظام اسلامی در قبال این پدیده نه تنها به شکل گیری انگاره ای جبرا پیش رونده و غیر قابل کنترل از آن انجامیده که آثار منفی بسیاری را بر فضا و فرهنگ عمومی و خانوادگی و ایمانی کشور برجا گذاشته است و در عین حال مانع از شکل گیری و یا تقویت اعتماد به نفس فرهنگی مسئولان نظام و هواداران جدی انقلاب اسلامی در پیشبرد و عملیاتی کردن اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی شده است.

به این ترتیب که به نظر می رسد هم اصلاح فضای عمومی فرهنگ کشور و هم بازیابی اعتماد به نفس فرهنگی بدنه های فعال ملت، عناصر و جریان های فرهنگی انقلاب تا اندازه بسیار زیادی منوط به واپایش و عقب رانی این متغیر اجتماعی به ظاهر جبرآلود و مخرب است. نظام اسلامی با وجود اینکه در پیشبرد برنامه های عفاف اجتماعی خود در سطح تثبیت اصل حجاب موفقیت نسبی داشته و اغلب قریب به اتفاق افراد جامعه به این اصل معتقدند اما با وجود این توفیق در مدیریت و کنترل پدیده بدحجابی در شیوه انتخاب عملی افراد  بی توفیق و یا حداقل کم توفیق بوده است.

ادامه وضعیت کنونی در حال تقویت بی تفاوتی ارکان مختلف حاکمیت نسبت به این متغیر منفی در مقام عمل و نیز در حال تقویت رویکردهای نظری توجیه کننده و نیز مشروعیت بخش به آن در مقام نظری است. و همه ابنها ناشی از دیدگاه غلط رویکردی از سمت فرهنگسازان جامعه است که صرفا ناظر و معطوف به عوام جامعه بدون در نظر گرفتن گام اول است. و دقیقا بر همین مبنا در سال گذشته شاهد تاکید مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیات دولت بر رعایت موازین دینی و ظواهر مذهبی از جانب مدیران در بدنه دستگاهها در درجه اول مراقبت از اصل عفاف و حجاب بودیم. در حالی که اغلب شاهدیم این گام اول رها شده و سرمایه گذاریهای علمی و عملی صرفا ناظر بر مردم صورت می پذیرد. در حالی که اگر متولیان امر خود را موظف به رعایت قانون ندانند برنامه های فرهنگی و طرح های ذیل قانون قطعا اثربخش نخواهد بود مسئله ای که ما هم اکنون با آن روبرو هستیم.

بحث دیگری که در مسئله حجاب مهم و غیر قابل انکار است، تاثیر آن بر زیرساخت های امنیت ملی است. این نکته که هسته اصلی فرهنگ از حوزه زیر ساخت های امنیت ملی بر خلاف برخی کشورها جدا نیست یک نکته کلیدی در این بحث است. یعنی دراغلب کشورها حفظ امنیت ملی به فرهنگ ربطی ندارد و بدون توجه به آن حفظ امنیت ملی امکان پذیر است. اما بر خلاف دیگر کشورها جمهوری اسلامی ایران یک حکومت دینی برخاسته از هسته اصلی فرهنگ است که یکی از اصلی ترین زیر ساخت های امنیت ملی در آن فرهنگ و امنیت فرهنگی می باشد. پس حفاظت از فرهنگ حفاظت از امنیت ملی محسوب میشود و تهدیدهای آن متوجه امنیت ملی نیز می گردد. به عبارت دیگر در همه نظام های سیاسی این گونه نیست که امنیت ملی نسبت تنگاتنگی با امنیت فرهنگی پیدا کند اما در جمهوری اسلامی به علت آنکه حکومت بر شاکله دین بنا شده است این ارتباط بسیار معنادار است. که این مورد در تحقیقات علمی در این زمینه به اثبات رسیده است.

بر این اساس تهدیدهایی که متوجه هسته اصلی فرهنگ می شود فقط متوجه فرهنگ نیست بلکه در صورت آسیب به امنیت فرهنگی هم امنیت ملی کشور و هم امنیت سیاسی حاکمیت را تحت تاثیر قرار می دهد. میتوان گفت از این لحاظ جمهوری اسلامی در دنیا یک کشور بی نظیر است. یعنی در دنیا فقط زمانی که تهدیدهای امنیتی در حوزه فرهنگ متوجه فرهنگ عمومی شود پیامدهای غلیظی در حوزه امنیت ملی ایجاد می کند اما در جمهوری اسلامی چنین نیست، به لحاظ اینکه بدحجابی هم به عنوان مسئله امنیت فرهنگی در ساحت عمومی فرهنگ و هم به عنوان مسئله امنیت فرهنگی در ساحت امنیت ملی باز تعریف شده است.

در بسیاری از کشورهای دنیا وقتی دولت در حوزه امنیت ملی می خواهد امنیت خودش را تضمین کند تنها امنیت ملی را مسئله می کند و به این صورت امنیت ملی پایدار می ماند. اما برای حفظ امنیت ملی در جمهوری اسلامی هم محافظت از هسته دولت لازم است، هم محافظت از فرهنگ ملی یعنی اگر محافظت از آن هسته اصلی صورت نگیرد، امنیت ملی دچار خدشه می شود. پس چه بخواهیم و چه نخواهیم مسئله بدحجابی در جمهوری اسلامی ایران یک مسئله امنیت ملی است. همانگونه که در اعلام نظرات دشمنان این عرصه  گاه به وضوح این مطلب عنوان میشود که حجاب به عنوان نمودارترین نشانه اسلام در گام اول مبارزه با کلیت جمهوری اسلامی ایران باید حذف شود. و با شکستن این دیوار و با همین تعبیر به دنبال رسیدن به سایر اهداف خود هستند.

به هر روی مسائل و ناهنجاریهای فرهنگی از جمله مسئله بدحجابی منجر به استحاله فرهنگی میشوند که در جمهوری اسلامی استحاله فرهنگی با فروپاشی سیاسی چندان تفاوتی نمی کند.

بر همین مبنا شاهدیم که در این مسیر همواره دستگاه تبلیغاتی غرب با درک جایگاه رفیع این حکم الهی، در عزت و استقلال مسلمین، با تهاجم و شبیخون فرهنگی سعی در سست کردن این عقیده و تقابل با قوانین مرتبط با آن داشته تا از این طریق امیال نظام استثمار بین الملل را در جامعه ایرانی رسوخ داده و با انحراف زندگی فردی و خانوادگی از مسیر الهی و سعادت انسانی، زمینه های ساخت برده های اقتصادی و جنسی تحت کنترل نظام فکری لیبرال را با عنوان عوام فریب "شهروند جهانی" فراهم آورد. در نتیجه این تلاشها اکنون در گام دوم انقلاب اسلامی، میبینیم که علی رغم همه قوانین و اسناد بالادستی و راهبردهای خرد و کلان مدون در زمینه نهادینه سازی و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و برخلاف اعتقاد پابرجای حدود90 درصد زنان ایرانی به اصل حجاب، پس از دسیسه های پرقدرت دشمنان جهت کمرنگ کردن و حذف این اعتقاد، مظاهر عدم رعایت اصول عفت و حدود حجاب قانونی و شرعی، درحد غیرقابل اغماض و انکار و به صورت آزاردهنده ای به عنوان آسیب اجتماعی و فرهنگی نمود عینی پیدا کرده است.

بنابراین با توجه به اهمیت موضوع از نظر شارع مقدس و تاکیدات مکرر امامین انقلاب به علاوه تأثیرات جدی و مخرب عدم رعایت مسئله عفاف و حجاب به عنوان یکی از مظاهر اصلی نظام فکری اسلام بر ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی و امنیتی حکومت اسلامی؛ لزوم بررسی دقیق عملکردها در این حوزه ناظر به سنجش نقاط قوت و ضعف و حتی آسیب زا بیشتر از پیش نمود یافته است. فلذا لازم است با تبیین عالمانه راههای برون رفت از وضعیت موجود با دقت نظر برمصوبات این حوزه و رهنمودها و بیانات مقام معظم رهبری علی الخصوص تاکید ایشان بر اولویت رعایت مدیران و مسئولان، برنامه های عملی جدید ناظر به دستور العملهای اسناد بالادستی تدوین و در دست اجرا قرار گیرد.
انتهای پیام/