ایلام بیدار08:32 - 1399/04/15

ناگهان دیدیم در عملیات بیت‌المقدس است!

گفتند: «می‌خواهم بروم یزد و به جبهه هم بروم» که من به ایشان گفتم: «شما خوب است اگر جبهه می‌روید، به طرف غرب بروید که آنجا هوایش در فصل بهار و اردیبهشت خوب است و جنوب نروید، چون گرم است.» ایشان گفتند: «تا ببینیم چه می‌شود» و ناگهان دیدیم ایشان سر و کله‌اش از جنوب پیدا شد و در حمله بیت‌المقدس حاضر بود و همه مردم در تلویزیون دیدند که ایشان چه رزمنده خستگی‌ناپذیری بود

به گزارشايلام بيدار، یازدهم تیر ۱۳۶۱ بود که آیت‌الله شیخ‌محمد صدوقی از روحانیون انقلابی و مبارز کشورمان توسط منافقین ترور شد و به شهادت رسید. آیت‌الله صدوقی را باید از نسل روحانیون مقاومی بدانیم که چه به عنوان یک خطیب و عالم منبری و چه به عنوان یک مبارز نستوه و خستگی‌ناپذیر، در میدان‌های علمی و عملی توأمان حضور داشت و بار‌ها و بار‌ها برای دیدار با رزمنده‌ها، به مناطق عملیاتی دفاع مقدس رفته بود. صدوقی با بیش از هفتاد و اندی سال، حضور در جبهه‌های جنگ را وظیفه شرعی خود می‌دانست و به‌رغم توصیه‌هایی که جهت حفظ جانش می‌شد، در هر فرصتی به جبهه‌های جنگ می‌رفت. به قول مقام معظم رهبری، آیت‌الله صدوقی رزمنده‌ای خستگی‌ناپذیر بود که تا لحظه شهادتش تمام‌قد در مسیر جهاد و مبارزه ایستاد و قدمی پا پس نگذاشت. به مناسبت سالگرد شهادت این روحانی والامقام، مروری بر خاطرات و حضور ایشان در جبهه‌های جنگ داریم.


توجه به مسئله جنگ

توجه به مسئله جنگ و فراموش نکردن اولویت آن، یکی از دغدغه‌های حضرت امام خمینی (ره) بود. به تبع ایشان، آن دسته از روحانیونی که همواره در خط اسلام ناب محمدی حرکت می‌کردند نیز توجه و رسیدگی به موضوع جنگ را در رأس امور قرار می‌دادند.

از آیت‌الله صدوقی نقل می‌شود که در هیچ شرایطی اجازه نمی‌داد مسئله جنگ و دفاع، تحت‌الشعاع مسائل دیگر قرار گیرد و همواره به لزوم دفاع و پر بودن جبهه‌ها از نیرو تأکید می‌کرد. صرف‌نظر از حضور جوان‌تر‌ها در جبهه‌های جنگ، شهید صدوقی نقش تعیین‌کننده‌ای هم در ترغیب مردم به اهدای کمک‌های مالی، اعزام نیروی انسانی و فرستادن تجهیزات مورد نیاز به جبهه‌ها داشت. وی که روحانی سرشناسی در سطح کشور بود، همواره از توان و نفوذ خود در میان آحاد مردم برای جمع‌آوری کمک‌های اهدایی به جبهه‌ها بهره می‌برد و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نبود.

رزمنده خستگی‌ناپذیر

هنگامی که بعثی‌ها با تجاوز همه‌جانبه خود، جنگی خونین را به ملت ایران تحمیل کردند، آیت‌الله صدوقی حدود ۷۲ سال داشت، اما هرگز کهولت سن را دلیلی بر عدم حضور در جبهه‌ها ندانست و با روحیه خستگی‌ناپذیرش در هر فرصتی که به دست می‌آورد، شخصاً در جبهه‌ها حضور می‌یافت و با رزمنده‌ها دیدار می‌کرد.

از مقام معظم رهبری در خصوص ایشان نقل می‌شود: «هنگامی که عمل جراحی را روی چشم ایشان انجام داده بودند، ایشان از حالت بیماری در حقیقت از بیمارستان بیرون آمده بود. بنده روی علاقه‌ای که به ایشان داشتم، از ایشان خواهش کردم که چند وقتی در تهران بمانند. گفتم: «خوب است یزد نروید.» ته دلم این فکر بود که ممکن است یزد برای ایشان مسئله‌ای پیش بیاید و سوءقصدی بشود و گفتم: «مصلحت نیست شما بروید یزد، در تهران باشید و استراحت کنید.»

ایشان شاید خیلی استدلال هم نمی‌کردند، ولی قبول نکردند، گفتند: «می‌خواهم بروم یزد و به جبهه هم بروم» که من به ایشان گفتم: «شما خوب است اگر جبهه می‌روید، به طرف غرب بروید که آنجا هوایش در فصل بهار و اردیبهشت خوب است و جنوب نروید، چون گرم است.»

ایشان گفتند: «تا ببینیم چه می‌شود» و ناگهان دیدیم ایشان سر و کله‌اش از جنوب پیدا شد و در حمله بیت‌المقدس حاضر بود و همه مردم در تلویزیون دیدند که ایشان چه رزمنده خستگی‌ناپذیری بود و دنبال کار بود و خستگی نداشت.»

خدمتگزار متعهد اسلام

در دیدگاه آیت‌الله صدوقی، شاه‌کلید فتح در دفاع مقدس، حضور گسترده مردم در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها بود.

وی اعتقاد داشت یکی از عوامل پیروزی ایران در جنگ همین حضور مردمی در جبهه‌ها و پشتیبانی از آن است.

این عالم گرانقدر عاقبت در ۱۱ تیر ۱۳۶۱ در حالی که از اقامه نماز جمعه فارغ شده بود مورد سوءقصد یک عامل انتحاری از منافقین کوردل قرار گرفت و به شهادت رسید.

امام راحل در توصیف شهید صدوقی فرموده‌اند: «بیش از ۳۰ سال با او آشنا هستم و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم. پس از شهادت صدوقی، اسلام خدمتگزاری متعهد، ایران فقیهی فداکار و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد. او همواره در طول انقلاب شکوهمند اسلامی حضور فعال و چشمگیری داشت.»