ایلام بیدار08:19 - 1399/02/23

رئیس مجلس ایده‌آل

در شرایطی که مجلس دهم از ضعیف‌ترین مجالس بود می‌طلبد تا تحول و کارآمدی به‌عنوان انتظار جدی از مجلس یازدهم از انتخاب رئیس کلید بخورد. به واقع رئیس ایده آل کیست و چه کسی توانمندی نشستن بر چنین جایگاهی را دارد!؟

به گزارشايلام بيدار،یادداشت میهمان ـ امیر ابراهیم رسولی، کارشناس مسائل مجلس:اکنون زمان اندکی تا آغاز مجلس یازدهم باقی مانده و طبیعی است یکی از مهمترین مقاطعدر شروع، انتخاب رئیس توسط نمایندگان ملت است. گرچه برخی در این ایام به دلایل مختلف کناره گیری و یا اظهار تمایل کرده‌اند اما  تجربه ۴۰ساله پارلمان در جمهوری اسلامی آن‌هم در شرایطی که مجلس دهم از ضعیفترینمجالس بود می‌طلبد تا تحول و کارآمدی به عنوانانتظار جدیاز مجلس یازدهم از انتخاب رئیس کلید بخورد. به واقع رئیس ایده آل کیست و چه کسی توانمندی نشستن بر چنین جایگاهی را دارد!؟

۱) رئیس مجلس؛ رئیس همه نمایندگان

یکی از ویژگی‌های مهم در فردی که قرار است مجلس را مدیریت کند مقبولیت عمومی است. رئیس مجلس باید بتواند علیرغم داشتن مشی سیاسی شخصی و جریانی‌اش رئیس همه نمایندگان باشد.

رئیس همه نمایندگان بودن به معنی افول از اصول نیست بلکه مدیریت تمامی سلایق حاضر در خانه ملت است حتی کسانی که از نظر سیاسی در تضاد با او باشند.

رئیس مجلس در جایگاه دستوری نیست بلکه جایگاه مدیریت او تعاملی‌ست لذا باید بتواند با تعامل ۳۰۰ نفررا مدیریتکند تا اهداف قوه تامین و کارآمدی این نهاد لحاظ شود.

در این مورد به عنوان مثال فردی متعلق به قشر فرهنگیان؛ صنعت گران و یا از حزب خاصی است و در میان آنان پایگاهی دارد گرچه آن اقشار و گروهها موجه و محترم اما دلیل  مقبولیت سیاسی اجتماعی و جامعیت نیست بلکه رئیس باید کل نگر باشدتا محدودنشده و متهم به حمایت ازقشر خاصینیز نشود. این چنین است که مقبولیت عمومی حاصل می‌شود.

 ۲) چهره ملی

برخی چهره ملی‌اند؛ در ورزش؛ در علم؛ در هنر ... برخی وزیر بوده‌اند و برخی نماینده ادوار اما رئیس مجلس باید بتواند همه شناخت و شهرت و توانمندی‌اش شهره خواص و عوام باشد.

شناخت از او در کل کشور تراز مجلس و نمایندگان را بالا خواهد برد. چه بسا درسطح بین‌الملل این شناخت موثر است. چنین فردی از سیستان تا اردبیل؛ از مشهد تا اهواز و روستاهایش حداقل چهره و نام او را می‌شناسند و در کنار این شهرت سابقه اجرایی و مدیریتی را با خود دارد. لذا صرف سابقه وزارت یا وکالت ملاک چهره ملی بودن و شایستگی ریاست نیست.

شاهد مثال عملکرد شورای نگهبان در تایید یا ردصلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری ست. بوده اند افرادی که وزیر، نماینده،سفیر یاهمه اینها با هم را داشته‌اند اما رد صلاحیت شدند. در این فقره منظور مقایسه ریاست قوه مقننه و مجریه نیست اما آیا ریاست مجلس اهمیتی کمتر از ریاست قوه ای ست کهقرار استبر آن نظارت کنند؟

اگر فردی صلاحیتش در رسیدن به رئیس یک قوه با دلایلی رد شده می‌تواند رئیس قوه دیگر باشد؟ در نگاهی دیگر حداقل دچار تشکیک است.

لذا رئیس مجلس باید شأن ملی؛ اجرایی و مدیریتی قابل توجه داشته باشد تا عملکرد او مبتنی بر واقعیات رقم خورد نه رویاپردازی و وعده گذاری؛ درعین حال چنین شخصیتی‌ست که دستگاه ها و دیگر ارکان کشور خود را با او هماهنگ و تعامل بین او و دیگران برقرار میشود. و اگر چنین نباشد وزن سیاسی و اجتماعی او پایین بوده و دودش به چشم پارلمان میرود.

۳) اقتدار سیاسیو شخصیتی  در کنار سوابق

رییس مجلس باید کارنامه عملی او با شخصیت سیاسی‌اش متناسب و دارای اقتدار باشد. فردی که هر روز سیاستی مغایر بگیرد نمی‌تواند در مجلس نیز ثباتایجاد کند. با همه بودن و با هیچکس نبودن آفت رئیس مجلس است. مواضع صریح در بزنگاه های انقلاب به جای تغییر رنگ دادن برای گرفتن پست و میز نقطه ضعف کسی ست که میخواهد رئیس انقلابی و عملگرا در مجلس یازدهم باشد. به زبان ساده مواضع دو پهلو نمی‌تواند رئیس مجلس را در اهداف عالیه این قوه و در راس بودن رهنمون کند در عین حال استقلال مجلس در مقابل قوای دیگر و ایستادگی مستدل در مقابل دولتی که قانون را بر نمی‌تابد افول می‌کند.

شاید این مثال در ضعف سه دوره اخیر مجلس و مدیریت آن مشهود بود آنگاه که امروز کسی نمی‌داند مواضع علی لاریجانی دقیقا چیست؟ به ادعای خود در نطقی انقلابی است؟ برجام بیست دقیقه‌ای است؟ ضربه زننده به جریان اصولگرا در مجلس هشتم برای رسیدن به ریاست است؟ در انتخابات مجلس دهم مورد حمایت اصلاح طلبان قم است و یا سیمای لاریجانی در اواخر دهه هفتاد است؟

این سردرگمی؛ پارلمان و نمایندگان را نیز چند شاخه کرد تا دود آن به چشم کارآمدی مجلس رفت.

امروز نیز برخی کاندیداها گرچهدر کارنامهخود وزارت و نمایندگی رادارند اما عدم اقتدار و ثبات سیاسی و شخصیتی در سابقه کاری آنان موجبات تکرار گذشته خواهد شد.

در نهایت باید گفت رئیس مجلس؛ رئیس جمهور یا وزیر نیست که برنامه بدهد و دستور و بقیهاجرا کنندبلکه باید دارای ویژگی‌های فوق باشد تا مجلس بتواند با مشارکت همه نمایندگان دو وظیفه نظارتی و تقنین را مدبرانه و مقتدر انجام دهد؛ دولتپیر و خسته‌ای را وادار به حرکت نماید و با تلاشی جهادی مجلس به راس امور باز گرداند.

 انشالله

انتهایپیام/