ایلام بیدار13:14 - 1398/11/20
یادداشت؛

بررسی تطبیقی عناصر قدرت در جمهوری اسلامی و دوره پهلوی

انقلاب اسلامی با سه مؤلفه قدرت (انسجام ملی، انرژی، ژئوپولتیک) حرکت خود را ادامه داد و در طی این طریق عناصر جدیدی از قدرت را تولید نمود.

ایلام بیدار، حیدر حسین نیا:بعد از پایان جنگ دوم جهانی و اشغال ایران توسط نیروهای روس و انگلیس از شمال و جنوب و تبعید رضاشاه، با هماهنگی سران کشورهای انگلیس و آمریکا و روسیه و بخصوص با نقش آفرینی آمریکا و انگلیس، محمدرضا پهلوی با تضمین اطاعت پذیری از آنها به اریکهء قدرت رسید.

ایران در زمان رژیم پهلوی کاملا به ابزار دست رژیم ایالات متحدهء آمریکا تبدیل شده بود واز آن به عنوان ژاندارم منطقه یادمیشد . یک کشور مصرف کنندهء کالاهای غربی و فروشندهء عمدهء نفت خام در منطقه و جهان که از انواع حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی و نظامی و فکری غرب بهره مند بود.

با یک نگاه اجمالی میتوان مؤلفه های قدرت ایران در زمان پهلوی را در چهار عنصر مهم دانست که این مؤلفه ها عبارتند از:۱-انرژی ۲-موقعیت ژئوپولتیک ۳-قدرت نظامی ۴-عقبهء بین المللی آنطور که در ابتدا نیز اشاره شد ایران با داشتن یکی از بزرگترین ذخایر نفتی و گازی در جهان به یکی از عمده ترین صادر کنندگان انرژی در دنیا تبدیل شده بود و نقش بارزی در افزایش یا کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی داشت و این مسئله را به یک مؤلفهء قدرت برای خود تبدیل کرده بود.

در مورد شرایط ژئوپولتیک کشور نیز ایران از دیرباز به عنوان شاهراه ارتباطی دنیا و نقطه اتصال آسیا و اروپا به حساب آمده است و از طرفی به دلیل تعدد همسایگان و دسترسی به آبهای آزاد ،در اندیشهء زمین محور تئوریسینهای غربی،از آن به عنوان هارتلندیاد میشد که این شرایط خاص به عنوان یکی از عناصر اصلی قدرت ایران در زمان رژیم شاه محسوب میگردد.

سومین مؤلفهء قدرت ایران عصر پهلوی قدرت نظامی بود. رژیم شاه با عقد قراردهای نجومی با ایالات متحده و دیگر دوول غربی اقدام به خرید به روز ترین تجهیزات نظامی زمینی و دریایی و هوایی نمود و با بسط و گسترش ارتش و تشکیل سپاه دانش و سپاه ترویج و... سعی داشت که از قدرت نظامی ارتش در دیگر عرصه ها نیز استفاده کند.

به علاوه با تشکیل سازمان مخوف ساواک و همچنین کمیتهء مشترک ضد خرابکاری اقدامات کنترلی لازم در راستای مقابله با مخالفتهای داخلی را اِعمال نمود.

قدرت نظامی ارتش ایران در زمان پهلوی به جهت تجهیزات و نیروی آموزش دیده،ارتش شاه را به ژاندارم قدرتمند و البته فرمانبردار آمریکاییها در منطقه تبدیل کرد. از نظر سیاسی نیز رژیم شاه بزرگترین متحد اسرائیل و دولت آمریکا به حساب می آمد و از تمام حمایتهای سیاسی و حقوقی ایالات متحده در مجامع بین المللی برخوردار بود و همین عقبهء بین المللی، جسارت رژیم شاه در برخورد با دیگر بازیگران منطقه ای و جهانی را افزایش داد بطوریکه وی پا را از شاه بودن فراتر نهاد و خود را شاهنشاه نامید و با این عنوان برای دیگر رقیبان احتمالی خود در منطقه، خط و نشان کشید و از حمایت ایالات متحده و به تبع آن از حمایت مجامع بین المللی که تحت نفوذ دولت آمریکا بودند برخوردار بود.

با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و با توجه به ایجاد تغییرات ساختاری بنیادین در کشور به فراخور انقلاب، عناصر قدرت در جمهوری اسلامی نیز دستخوش تغییر شد.با فرار خائنین ارتش که بسیاری از آنان از طرفداران و سرسپردگان رژیم پهلوی بودند،یک آشفتگی آشکار در ارتش ایران پدیدار شد و با وقوع جنگ تحمیلی بخش اعظم تجهیزات نظامی ارتش هزینه شدو تحریمهای نظامی شدیدی نیز در این حوزه علیه ما اِعمال گردید.

از طرفی انقلاب اسلامی که یک انقلاب تجدیدنظرخواه در عرصهء ملی و منطقه ای و جهانی بود و نظم جهانی را به چالش کشید ، به عنوان بزرگترین مانع استعمار و استثمار ابرقدرتها به الگویی برای دیگر ملتهای آزادیخواه بدل شده بود و امت محوری را به جای ملت محوری درمناسبات بین المللی مطرح نمودلذا با موضع خصمانه قدرتهای شرق و غرب مواجه شد و عقبهء بین المللی به تهدید بین المللی بدل گشت. بنابراین از چهار مؤلفهء قدرت ایران در زمان پهلوی فقط انرژی و شرایط ژئو پولتیک باقی مانده بود.

اما انقلاب اسلامی یک عنصر جدید قدرت ایجاد نمود و آن هم" انسجام ملی" بود.

انسجام ملی بر سه پایه استوار است که عبارتند از:۱-رهبری۲-مردم۳-رویکرد انقلابی بنابراین انقلاب اسلامی با سه مؤلفهء قدرت (انسجام ملی،انرژی،ژئوپولتیک) حرکت خود را ادامه داد و در طی این طریق عناصر جدیدی از قدرت را تولید نمود.

با بومی سازی انواع تجهیزات و ادوات نظامی مجددا قدرت نظامی متکی به دانش بومی تولید کرد و قدرت نظامی ایران نه تنها دوبار احیا گردید بلکه متکی به دانش و توانمندی بومی و داخلی استوار شد. با گذشت بیش از ۴ دهه از عمر انقلاب اسلامی دو عنصر دیگر به عناصر قدرت جمهوری اسلامی اضافه شد که عبارتند از:

۱-تاثیرگذاری منطقه ای:که برپایهء حمایت جمهوری اسلامی از جنبشهای مبارز منطقه شکل گرفت که امروز ثمرهءآن تشکیل جبهه مقاومت در عراق و یمن و سوریه و لبنان است که توان چانه زنی ایران را درمعاد لات منطقه ای افزایش داده است.

۲-قدرت علمی متکی به توانمندی داخلی: در حوزه های نانو تکنولوژی،انرژی هسته ای،پزشکی، هوافضا ودیگر عرصه های نوین علمی، پیشرفتهای چشمگیری حاصل شده است که به عنوان جزئی از قدرت ایران امروز به حساب می آیند.

بنا براین انرژی،ژئوپولتیک،انسجام ملی،قدرت نظامی،تاثیرگذاری منطقه ای و قدرت علمی مولفه های قدرت در جمهوری اسلامی به حساب می آیند.

نکتهء قابل تأمل که بایستی به آن اشاره کرد این است که مهمترین مؤلفهء قدرت در جمهوری اسلامی " انسجام ملی " است.

از این رو است که دشمن تمام توان خود را برای ضربه زدن به این عنصر اساسی به کار گرفته و سیاستهای خود را در راستای ایجاد انشقاق در جامعه ایران تنظیم نموده است.

ایجاد انشقاق بین مردم و مسئولان، بین اقوام مختلف،بین جریانات و طیف‌های سیاسی و...در دستورکار جبهه استکبار قرار دارد.

یکی از نمودهای انسجام ملی در جامعه، مبحث مربوط به مظاهر مردم سالاری اسلامی و در رأس آن انتخابات است که میزان مشارکت مردم در آن، به افزایش قدرت و باز تولید آن در جامعه کمک خواهد کرد.

انتهای پیام/ش