ایلام بیدار08:44 - 1398/11/02
معضلات کتابفروشی‌ در ایران

دومینوی تعطیلی کتابفروشی‌ها/ چرخ کتابفروشی‌ها با چه می‌چرخد؟

با بسته شدن یکی از کتابفروشی‌های قدیمی تهران در روزهای اخیر موضوع مشکلات موجود در این صنف و وضعیت مالی کتابفروشی‌ها بار دیگر محل توجه قرار گرفته و لزوم توجه متولیان فرهنگی را می‌طلبد.

به گزارشايلام بيدار، یکی کافه می‌شود و دیگری فست‌فود یکی هم نمی‌فروشد و تنها تعطیل می‌شود که هزینه‌اضافی برای صاحبش به بار نیاورد. این یک خط فرجام تلخ کتابفروشی‌های تهران در سال‌های اخیر بوده است. کتاب‌فروشی‌هایی که اگر هنوز برپا مانده‌اند به قول مدیر یکی از آنها بر پایه عشق است و نه عقل.

با وجود اینکه حرفه کتابفروشی و تأسیس کتابفروشی به معنی اختصاصی آن به ظاهر جذاب و پرزرق و برق و پرمخاطب خودش را نشان می‌دهد اما آمارهای واقعی حکایت از عسرت این حرفه در زمانه فعلی ما برای فعالان در این حرفه دارد و بسیاری از آنها اگر هم هنوز سقفی بر بالای سر خود دارند و چراغی روشن به زیر آن سقف به مدد فروش نه کتاب که اقلامی است که به بهانه کتاب پایشان را به کتابفروشی‌ها باز کرده‌اند؛ از لوازم التحریر تا فیلم. از صنایع دستی تا صنایع غیردستی.

روز گذشته چراغ یک کتابفروشی دیگر در تهران بسته شد. کتابفروشی با قدمت ۲۰ سال.

اعظم کیان افراز مدیر کتابفروشی فدک با انتشار این خبر در صفحه خود در اینستاگرامش و با درج تصویری از این کتابفروشی نوشت:

اینجا جایی که با مشقت، بیست سالی است راه‌اندازی‌اش کردم و چراغش را روشن نگه داشتم. مسئولیت اداره و اجاره و مدیریت و خرید و هر چیز دیگرش را، در کنار نشر افراز و دیگر کارهای فرهنگی و صنفی‌ام، به‌عهده داشته و انجام دادم و تمام این سال‌ها، دور از هر هیاهو و جنجالی، کارم را کرده‌ام. شما دوستان عزیز هم مثل من دستی بر آتش دارید و خوب می‌دانید این چند خطی که بالا خواندید یعنی چه و دشواری و مصائبش را می‌شناسید، به هر روی چند وقتی می‌شود که حس کردم با همه بردباری و سخت‌کوشی بی‌حد و حصرم کم آوردم و دیگر نمی‌توانم. به جمع کردن و تحویل دادنش فکر می‌کردم و درنهایت این ماه به نتیجه رسیدم. صحبت‌ها شد و تصمیمم را گرفتم، تا پایان همین دی‌ماه بارش را زمین می‌گذارم و جمعش می‌کنم؛ که این روزها همه‌چیز سخت و سخت‌تر از همیشه شده است، چه زندگی و چه کار و چه چه و چه هر چیز دیگری، آنقدر سخت که من هم کم آوردم! چه کنیم که دیگر کار و کتاب هم، مرهمی بر این زخم‌های ناسورمان نیست!

در همین حین روز گذشته مدیر کتابفروشی مشهور طهوری نیز به یکی از رسانه‌ها از تعطیلی این کتابفروشی مشهور تا حداکثر یک ماه آتی خبر داده و عنوان کرده بود که دیگر توان اداره آن از منظر اقتصادی را ندارد. وی که پیش از این در سال ۱۳۹۴ نیز خبر از تعطیلی این کتابفروشی را داده بود عنوان کرده که بعید می‌داند تا یک ماه دیگر بتواند این مرکز را اداره کند.

کتابفروشی افراز آخرین نمونه از دومینوی تعطیلی کتابفروشی‌های تهران در سال‌های اخیر است. آسیا، طهوری، ویستا، رود، مهرگان، ویستار، نی و مثلث نمونه‌های دیگری از کتابفروشی‌های تعطیل شده در تهران طی سال‌های اخیر است. خارج از تهران نیز وضعیت به شکل مناسبی نیست و در شهرستان‌ها و سایر استان‌ها نیز کتابفروشی‌های رفته رفته دامن از کنار مخاطبان بر می‌چینند و تنها در صورتی که مخاطبان کتاب در آن استان و یا شهرستان خوش شانس باشند و آدمی عاشق گذرش به آن دیار افتاده باشد مجموعه‌ای بزرگ که کتاب هم جزئی از آن است و نه همه آن در آنجا سر برمی‌آورد؛ مجموعه‌هایی که نه برای کتاب و نه با دغدغه کتاب شکل می‌گیرند. آمارهای پایگاه اینترنتی خانه کتاب موید این مساله است که در حال حاضر کمی بیش از ۱۷۰ کتابفروشی در تهران در حال فعالیت است در حالی که همین عدد در سال ۱۳۹۶ بیش از ۲۰۰ کتابفروشی اعلام شده بود.

گفتنی‌ها کم نیست…

اما چه مشکلاتی کتابفروشی‌ها را در معرض تعطیلی و عدم کسب سود مناسب از این حرفه قرار داده است که در نهایت تعطیلی را به فعالیت ترجیح داده‌اند؟

طی روزها و ماه‌های اخیر در سلسله اخبار و گزارش‌هایی درباره یک حرکت عجیب در شهر تهران صحبت به میان آورد که طی آن در فروشگاه‌ها و نمایشگاه‌هایی موقت در اماکن عمومی شهر تهران کتاب با تخفیف ۵۰ درصد به فروش می‌رسد. این اتفاق در حالی شکل می‌گیرد که حاشیه سود فروش کتاب در کتابفروشی‌های معتبر تهران و حتی سراسر ایران چیزی در حدود ۲۰ درصد است و این به معنای آن است که تخفیف برای فروش کتاب باید حداکثر نیمی از این عدد را در بر بگیرد.

فروشگاه‌های موقت اما چه شگردهایی برای عرضه و فروش کتاب دارند؟. آثار عرضه شده در این فروشگاه‌ها آثار غیر اورژینال کپی‌شده از آثار ناشران معتبر است که گاه عین به عین و کاه با دستکاری‌های ناشیانه و با تغییر نام مؤلف و مترجم و درج نام ناشری جعلی و یا حتی مجوز دار که برای همین مساله تأسیس شده است اقدام به تولید و عرضه محصول می‌کنند. محصولی که جز هزینه چاپ برای تولید آن هیچ هزینه دیگری نمی‌دهند و حاصلش را به بهایی اندک‌تر از آنچه عرف بازار است به مخاطب می‌رسانند. عرضه این محصولات که برخی از آنها در زمره تولیدات قاچاق و بدون اجازه ناشر به شمار می‌روند و برخی نیز سرقت عینی از حاصل کار ناشران دیگر تاکنون با مشکلی جدی روبرو نبوده است. اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گرچه در دوره‌ای موفق شده این فروشگاه‌های موقت و به اصطلاح کنار خیابانی را از راسته خیابان انقلاب تا اندازه‌ای برچیند اما در جای جای شهر تهران به سادگی می‌توان حیات این گروه‌ها را که مشکلات زیادی را برای چرخه اقتصادی صنف کتابفروش ایجاد کرده است مشاهده کرد.

اسفند ماه سال گذشته پلیس تهران در اقدامی در خیابان انقلاب اجازه برپایی بساط‌های فروش کتاب را نداد و با فعالان در این بخش برخورد کرد. این اقدام اما گرچه با استقبال فروشگاه‌داران راسته انقلاب روبرو شد اما پای فعالان در این زمینه را به بخش‌های دیگر شهر از جمله ایستگاه‌های مترو و کنارگذرهای امن و پرمخاطب تهران مانند چهارراه‌ولی عصر یا میدان فردوسی باز کرد تا با فراغ بال به کار خود و تضعیف صنف کتابفروش مشغول شوند.

اما با این همه مشکلات اقتصادی صنف نشر و به ویژه کتابفروشان به این مساله خلاصه نمی‌شود و برخی مشکلات صنفی و قانونی را نیز باید به آن افزود.

درآمد کتابفروشان از پشت جلد کتاب منصفانه نیست

محمود آموزگار مدیر کتابفروشی آمه و نایب رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درباره علت این پدیده که چند سالی است شاهد افزایش آن در فضای فرهنگی ایران هستیم می‌گوید: دلایل مختلفی دست در دست هم داده است تا اقتصاد کتابفروشی‌ها ضعیف و غیر سود ده باشد. یکی از آنها سهم اندک آنها از قیمت پشت جلد کتاب است. با باور من باید سهم کتابفروش از قیمت پشت جلد در ایران حداقل به استانداردهای بین‌المللی که ۳۳ درصد است برسد اما این اتفاق در کشور ما رخ نداده است.

وی در ادامه به موضوع افزایش رقبای صنف کتابفروش در فضای اقتصادی کشور اشاره کرده و می‌گوید: از ناشرانی که در سایت خود فروش مستقیم دارند تا نمایشگاه‌های مختلف استانی و غیراستانی با تخفیف‌های عجیب همه مبدل به رقیب صنف کتابفروش و کاهش درآمد اقتصادی آنها شده‌اند.

آموزگار در ادامه به معضل نبود قیمت ثابت فروش کتاب در ایران اشاره کرده و می‌گوید: این قانون در بسیاری از کشورهای اروپایی در حال حاضر در دست اجراست و بر اساس آن قیمت کتاب در همه نوع فروشگاه کتاب یکسان است. جالب اینکه بدانید انگلستان در سال ۱۹۹۶ از این قانون بیرون رفت و آمارهای رسمی نشان داد که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ بیش از هزار کتابفروشی در این کشور تعطیل شد و یا در ایالات متحده آمریکا که عضو این قانون نیست وضعیت به شکلی پیش رفته است که الان بنا بر کزارش اتحادیه بین‌المللی ناشران تعداد کتابفروشی‌های شهر پاریس بیش از کل کتابفروشی‌های ایالات متحده است.

فروش نسخه‌های قاچاق حتی در وب

آموزگار در ادامه با تاکید بر اینکه ایران در این قانون عضویت ندارد تاکید کرد: قانون در این زمینه در ایران ضعف‌های بسیاری دارد. مثلاً طبق قانون نظام صنفی تولید کننده می‌تواند سالانه سه بار حراج برگزار کند که این به ضرر فروشنده و صنف فروش است. از سوی دیگر ما در سال‌های قبل به این سمت پیش رفتیم که در حوزه فروش الکترونیکی کتاب نیز اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران بتواند نظارتی را داشته باشد. این موضوع با وجود تصویب در اتاق اصناف در هیأت نظارت وزارت صمت تأیید نشد و آن را مربوط به حیطه کاری اتحادیه کسب و کارهای اینترنتی دانستند در حالی که آنها اساساً به حوزه کتاب ورودی ندارند و جالب‌تر اینکه در این سال‌ها از سایت‌های معتبر و رسمی خرده‌فروشی در ایران نسخه‌های قاچاق کتابهای ناشران رسمی فروخته شده است. همه اینها خرده مسائلی است که بی‌اعتنایی به آنها معیشت این صنف را به خطر انداخته است.

وی در پایان به این مساله تاکید دارد که اگر دولت به این نتیجه برسد که کتابفروشی‌ها مهم هستند و مجاری تنفسی جامعه به شمار می‌روند به فکر حمایت از آنها می‌افتند اما گویا هنوز این باور وجود ندارد.

معافیت‌ها اسمی است نه رسمی

محمد علی جعفریه مدیر مؤسسه نشر و کتابفروشی ثالث نیز در این زمینه به مهر می‌گوید: کتابفروشی‌ها فقط به صورت اسمی از مالیات معاف هستند اما رسماً در ادارات مالیات و به بهانه‌های مختلف از آنها مالیات اخذ می‌شود و هر چقدر من و همکاران و صنف ما در این زمینه تلاش و مذاکره می‌کند باز هم در به همان پاشنه می‌چرخد

وی در عین حال به معضل عدم صرفه اقتصادی فروش کتاب نیز اشاره کرده و می‌گوید: در بسیاری از کتابفروشی‌ها آثار با قیمت هفت هشت سال قبل وجود دارد و عرضه می‌شود اما آیا هزینه‌ها نسبت به آن زمان تغییر نکرده است؟ مگر درآمد کتابفروش از پشت جلد کتاب چقدر است؟ مشکل به روز نشدن قیمت کتاب در معیشت کتابفروشی‌های ایران تأثیر زیادی گذاشته و نمی‌شود به سادگی از آن گذشت.

وی با تاکید بر اینکه کتابفروشی های تهران با عشق اداره می‌شود نه با منطق اقتصادی می‌گوید: صنف ما رقیب کم ندارد. مثلاً مجموعه‌هایی مانند شهرکتاب که با بودجه‌های دولتی هر کاری و هر کتابفروشی که در هر نقطه‌ای می‌خواهند ایجاد می‌کنند را در نظر بگیرید؟ چطور می‌شود یک کتابفروش محلی بتواند با آنها رقابت کند؟ در کنارش این را هم در نظر بگیرید که اگر کتابفروشی‌های بزرگ می‌توانند روی پای خود بایستند به خاطر درآمدشان از محل نشر یا کافه و…است وگرنه کتابفروشی‌ها در وضعیت فعلی امیدی برای باقی ماندن و فعالیت ندارند.

متروی تهران در صف فروش نسخه‌های قاچاق کتاب

با این همه و طی روزهای گذشته هومان حسن‌پور رئیس فعلی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز از مذاکره با شرکت متروی تهران برای ساماندهی فروش کتاب در ایستگاه‌های مترو و ایجاد کتابفروشی در آن خبر داده است. کتابفروشی‌هایی که به گفته حسن‌پور تا کنون به صورت بساطی و بدون مجوز و به صورت ارائه تخفیف ۵۰ درصدی به فعالیت مشغول بوده و جدای از فروش محصولات غیر اصل و کپی‌شده از آثار ناشران مشهور، بدون جواز کسب صنفی به فعالیت مشغول هستند.

حسن پور در این زمینه عنوان داشت: پیشنهاد شده فضا و مکان را برای این‌افراد مترو تأمین کند اما فعالیت آنها منوط به دریافت مجوز از اتحادیه شود؛ مجوزی که می‌تواند کوتاه مدت یعنی شش‌ماهه یا یک‌ساله باشد. همچنین خواسته‌ایم که فراخوان‌هایی که برای ایجاد این کتاب‌فروشی‌ها صادر می‌شود، از کانال اتحادیه منتشر شود تا افراد بیشتر و متخصص‌تر بتوانند این امکان شغلی را در اختیار بگیرند.

وی گفت: نگاه ما بر استانداردسازی این مکان است و بر این اساس فکر می‌کنیم که باید کتاب‌فروشی‌های مترو یک شمایل استاندارد را به خود بگیرند و ساماندهی شوند و با جواز رسمی صنف به فروش کتاب بپردازند. این شکل از ساماندهی باعث می‌شود هر کتاب دیگری در این فروشگاه‌ها فروخته نشود و چرخه نشر به درستی در مسیر خود به حرکتش ادامه دهد و معیشت کل صنف نشر تأمین شود.

اپلیکیشن‌های غیرقانونی به جان کتاب افتاده‌اند

با این همه به این موضوع باید مشکلات موجود در تخصیص و پرداخت مالیات و نوع نگاه شهرداری به این حرفه را نیز افزود. در حوزه مالیات با وجود اختصاص معافیت مالیاتی طی سال‌های گذشته بسیاری از ناشران و کتابفروشان با عدم رعایت این مساله از سوی شعب مالیاتی و در نتیجه تنظیم شکایت و امید به شورای حل اختلاف با حضور نماینده صنف خود دارند که بسیار فرسایشی است و در حوزه عوارض نیز با وجود مصوبه‌های موجود در شورای شهر، کماکان حوزه عمل با حوزه قانون فاصله بسیاری دارد.

به این مساله می‌توان ظهور قارچ گونه اپلیکیشن‌های کتابخوانی که به صورت بعضاً رایگان آثار ناشران مختلف را برای خوانش در اختیار مخاطب قرار می‌دهند را نیز افزود که نمونه‌های متاخر آن سامانه عرضه کتاب به صورتی صوتی در صدا و سیما موسوم به «ایران صدا» و نیز اپلیکیشن اسپانسر یکی از برنامه‌های صدا و سیما در شب یلدا را نام برد که به تازگی تمامی کتاب‌های خود را به صورت رایگان در معرض استفاده قرار داده است.

این‌ها در کنار هم نشان از ظهور نوعی بی‌اعتنایی عمیق به موضوع کتاب و کتابفروشی و صنف آن در سپهر فرهنگی کشور دارد که گویا در غوغای مشکلات ریز و درشت کشور عظیم و اراده‌ای برای رفع آن وجود ندارد.

منبع: مهر

انتهای پیام/ر