به گزارشايلام بيدار، با پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن نظام مردمسالار جمهوری اسلامی،کشورهای متخاصمی که تا سال 56 خود را شریک استراتژیک ایران میدانستند به واقع صورت واقعی خود را نشان دادند.
امریکاییها حد فاصل تیر ماه تا شهریور 59 برنامهای مدون را برای حمله نظامی به ایران با عاملیت رژیم بعث و شخص صدام برنامهریزی کردند و نتیجه آن آغاز جنگ تحمیلی از تاریخ 31 شهریور 59 بود.
امریکاییها که به خیال خام خودشان فکر میکردند، میتوانند نهایت در کمتر از 10 روز جمهوری اسلامی را سرنگون کنند از هیچ کمکی به صدام دریغ نکردند.
آنهایی که ادعای حقوق بشرشان گوش فلک را کر میکرد در 31 شهریور و زمان حمله صدام به ایران و انجام جنایتهای گسترده لال شده بودند.
سرانجام صدام با انبوهی از تجهیزات نظامی در تاریخ 31 شهریور 59 با هدف از بین بردن دموکراسی در ایران و تجزیه خوزستان، جنگی خونین را آغاز کرد.
در آن زمان حمایت لجستیکی از ارتش رژیم بعث عراق بر عهده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی و حمایت مالی بر عهده خاندان خبیث و شکمباره سعودی بود.
صدام قول داده بود که در کمتر از یک هفته کار ایران را یکسره کند، حتی صدامیان زمان اشغال خرمشهر بر روی دیوارها نوشته بودند که آمدهایم تا بمانیم اما زمانی که شهر آزاد شد رزمندگان اسلام نوشتند؛ « آمدیم، نبودید».
مجموعا جنگی که به خیال خام صدام نهایتا یک هفته طول میکشید، 8 سال ادامه پیدا کرد و نتیجه آن پیروزی حق بر باطل بود. البته دو سال اول جنگ تحمیلی کمی تلخ بود، اما آزاد سازی خرمشهر نقطه عطفی بر این اتفاقات تلخ 700 روز اول جنگ بود.
پس از پیروزی در خرمشهر عملیات فتح المبین، والفجر و کربلا ضربات سختی به دشمن وارد کرد و نتیجتا صدام روی به حملات شیمیایی آورد. شکست های میدانی صدامیان در میادین نبرد آنها را بر آن داشت تا با حملات شیمیایی از ملت ایران و حتی ملت عراق انتقام بگیرند که حادثه سردشت و حلبچه نمونهای از آن بود.
اما پس از 8 سال جنگ نهایتا شرایط به شکلی رقم خورد که قطعنامه 598 امضا شود.
27 تیر البته روزی نیست که مانند فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 جشن گرفته شود، اما روز حقارت و شکست هم نیست، بیگمان 27 تیر «روز شجاعت امام خمینی(ره)» است. روز دیگری در توصیف شجاعتهای او و این بار بر پایه «مصلحت».
قطعنامه 598 سازمان ملل متحد در تیرماه 66 از سوی شورای امنیت تصویب شد. این قطعنامه که با هدف کمک به عراق امضا شده بود نکات قابل تاملی داشت که هدف از آن حمایت از رژیم صدام بود.
عملکرد سازمان ملل در جنگ تحمیلی
شورای امنیت سازمان ملل متحد، یک روز پس از حمله سراسری عراق علیه ایران، اولین اقدامش را در قبال جنگ، با صدور بیانیه 23 سپتامبر 1980 ( 1 مهر 1359) به انجام رسانید و 5 روز بعد از آن، نخستین قطعنامه خود را صادر کرد. این روند با صدور هشت قطعنامه و بیش از 15 بیانیه دیگر ادامه یافت. عمده این قطعنامه ها و بیانیه ها، صرفا جنبه توصیه داشت، ولی قطعنامه 598 یک استثنا در این مورد است؛ زیرا این قطعنامه، یک تصمیم با پیشنهادهای اجرایی برای پایان دادن به جنگ 2887 روزه عراق علیه ایران به شمار می رود.
امریکا که دید صدامیان در عرصه میدانی توفیقاتی کسب نمیکنند، تلاش کرد تا با این قطعنامه از اضمحلال رژیم بعث جلوگیری کند.
متن قطعنامه 598
بنابر گزارش آسوشیتدپرس از مقرّ سازمان ملل، متن قطعنامه آتش بس ایران و عراق که روز دوشنبه 29/4/1366 از سوی شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد، از این قرار است: «شورای امنیت قطعنامه 582 خود ـ 1986 ـ را مورد تأیید قرار می دهد. و در رابطه با اینکه علیرغم دعوت شورا به برقراری آتش بس، جنگ بین ایران و عراق بدون اینکه فروکش کند، همچنان ادامه دارد و تلفات و خسارات زیادی وارد آورده است، عمیقا نگران است. این شورا از آغاز و ادامه این درگیری متأسف است. همچنین از بمباران مراکز کاملاً غیرنظامی، حمله به کشتیهای بی طرف و هواپیماهای غیرنظامی، نقض مقررات بین المللی، نوع دوستی و سایر قوانین مربوط به درگیریهای مسلّح به ویژه استفاده از سلاح شیمیایی که مغایر با تعهدات مندرجه در پروتکل 1925 ژنو می باشد، اظهار تأسف می کند. شورای امنیت به طور عمیق نگران اوج گیری احتمالی و توسعه این درگیری است و مصمم است به تمام عملیات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بدهد.
این شورا متقاعد است که یک راه حلّ جامع، عادلانه، شرافتمندانه و بادوام باید بین ایران و عراق به وجود بیاید.
شورای امنیت مواد منشور سازمان ملل متحد به ویژه تعهد تمام کشورهای عضو به پایان دادن اختلافات بین المللی خود از طریق صلح آمیز، به طوری که صلح و امنیت بین المللی و عدالت به مخاطره نیفتد را گوشزد می کند..
پذیرش قطعنامه ، جام زهر
مقاومت، ایستادگی و پیروزیهای مکرر ایران در جبهه های نبرد، در طول سالهای جنگ، به هیچ وجه خوشایند استکبار جهانی نبود. از این رو، در ماههای آخر جنگ، حمایت جهانی از عراق به اوج رسید و آمریکاییها عملا و به طور مستقیم، وارد صحنه شدند. سکوهای نفتی ما را بمباران میکردند و با هدایت هواپیماهای عراقی بمباران نفتکشها را تسهیل میکردند و هواپیمای مسافربری ایران را مستقیما منهدم کردند. فرانسویها نیز هواپیماهای پیشرفته سوپر اتاندارد و میراژ 2000 در اختیار عراق گذاشتند و روسها نیز مدرنترین هواپیماهای جنگنده و دورپرداز و بلند پرواز و ... را به عراق ارسال کردند. کویت و عربستان، سیل دلارهای خود را به عراق روانه ساختند. آلمانیها مواد لازم برای سلاح شیمیایی در اخیتار عراق میگذاشتند. با این امکانات، عراق به طور وسیع، مناطق مسکونی و جبهه ها را بمباران شیمیایی میکرد و مجامع بینالمللی، با سکوت خود، این جنایات را تأیید میکردند.
در نتیجه، جنگ از حالت طبیعی خود خارج و به یک نسلکُشی گسترده و بدون هیچ گونه ملاحظات اخلاقی، انسانی، حقوقی و... تبدیل شده بود. از سوی دیگر، تحریمهای همه جانبه و شدید بینالمللی، فشارهای بسیار زیادی در زمینه اقتصادی، نظامی و ... بر مردم و مسئولین ایران وارد میکرد:
در چنین شرایطی، حضرت امام(ره) با مشورت مسئولین نظام و کارشناسان، مصلحت نظام اسلامی را در پذیرش قطعنامه 598 و قبول آتش بس دید. از این رو، با وجود آرمانها و اهداف کلان و بلند مدتی که از تداوم دفاع مقدس داشت، قطعنامه را پذیرفت.
پیام امام خمینی ره هنگام پذیرش قطعنامه 598
«... قبول این مسئله برای من، از زهر کشنده تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او، این جرعه را نوشیدم. در شرایط کنونی، آن چه موجب این امر شد، تکلیف الهی ام بود. شما میدانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز، فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او، از هر آن چه گفتم، گذشته و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کرده ام».
پس از پذیرش قطعنامه
پذیرش این قطعنامه هر چند به معنای پذیرش آتشبس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما متحمل شکست مفتضحانهای در میدان نبرد شد و نهایتاً جنگ در 29 مرداد 1367 پایان یافت.
در حقیقت صدامیان مجددا در یک برهه در اواخر جنگ تحمیلی مجددا با کمک منافقین به خاک ایران طمع ورزی کردند که با شکست سنگین مجبور به عقبنشینی شد.
عراق طی یک ماه آخر (از زمان پذیرش قطع نامه توسط ایران تا زمان برگزاری آتش بس در جبهه ها)، حملاتی را با هدف کسب امتیاز از ایران برای استفاده از آن در جلسات مذاکرات صلح انجام داد. سازمان مجاهدین خلق نیز با حمایت و تحریک رژیم بغداد، عملیات نظامی عمده ی خود را به نام فروغ جاویدان در مرزهای غربی کشور آغاز کرد که چهار هزار نفر از نیروهای سازمان در آن شرکت داشتند.
این نیروها، حمله را با ادوات نظامی سبک و سنگینی که صدام در اختیارشان گذاشته بود و با استفاده از صدها خودروی صفر کیلومتر اهدایی کشورهای عربی، از «سرپل ذهاب» و «اسلام آباد غرب» آغاز کردند. پذیرش قطع نامه ی 598 از سوی ایران و نیز تعرّض عراق به پذیرش قطع نامه و پشتیبانی علنی آمریکا از عراق، این تصور را در سازمان مجاهدین خلق به وجود آورده بود که می توانند با یک حمله ی بزرگ کار را تمام کنند و نتیجه ی مطلوب را بگیرند.
قرار بود نیروهای سازمان به زعم خود از مسیر همدان و قزوین وارد تهران شوند. به همین دلیل رهبر سازمان، از این عملیات با شعار خام «از مهران تا تهران» یاد می کرد.
این نیروها که از نقاط مختلف جهان برای اعزام به ایران، در عراق گرد آمده بودند، قصد داشتند بر اساس زمان بندی 33 ساعته، طی پنج مرحله، خود را به تهران برسانند. این پنج مرحله عبارت بودند از: سرپل ذهاب، اسلام آباد، باختران، همدان، قزوین و تهران.
معرفی متجاوز و آغازگر جنگ
پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، دبیر کل گزارشی به شورای امنیت تسلیم کرد که منجر به صدور قطعنامه شماره 619 گردید. این قطعنامه که در 18 مرداد 1367، به اتفاق آرا به تصویب رسید؛ مبنای تأسیس اعزام گروه های ناظر نظامی ایران و عراق گردید.
سرانجام یازده سال پس از آغاز جنگ 8 ساله تحمیلی عراق علیه ایران و سه سال پس از صدور قطعنامه 598 و تلاش های پی گیر سیاسی مسئولان ایرانی، حقانیت ایران در دفاع به اثبات رسید و خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370، طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در 31 شهریور 1359 متجاوزانه به ایران حمله کرده است.
انتهای پیام/الف