به گزارشايلام بيدار،محمدرضا باهنر نماینده هفت دوره مجلس شورای اسلامی گفته است: «برخی از مدیران دولت عنوان کردهاند که ما مدیر زمان بحران نیستیم، بلکه مدیر زمان عادی هستیم. به نظر من آقای روحانی نباید یک روز همچنین مدیرانی را در دولت نگه دارد و اجازه بدهد دولت را ترک کنند.» همچنین باهنر معتقد است که دولت روحانی تدبیر لازم را دارد اما شجاعت کافی را ندارد.
در ادامه اهم محورهای گفتگوی روزنامه اصلاح طلب آرمان را با محمدرضا باهنر را خواهید خواند:
*در مجلس سوم که اکثریت در اختیار اصلاحطلبان بود بنده در ابتدای مجلس در حدود شش ماه در هیچ کمیسیونی حضور نداشتم. به همین دلیل نیز پیش آقای کروبی به عنوان رئیس مجلس رفتم و مسأله را با ایشان در میان گذاشتم. آقای کروبی از من پرسید علاقه دارید در کدام کمیسیون فعالیت کنید که بنده گفتم دوست دارم عضو کمیسیون اقتصاد باشم. آقای کروبی بلافاصله گفتند اصلا به این کمیسیون فکر نکنید که آقای هادی خامنهای رئیس این کمیسیون است و اصلا شما را در این کمیسیون نمیپذیرند.
*در ماههای گذشته یک تریبون علیه دولت کار کرده، یک تریبون علیه قوه قضائیه و یک تریبون نیز علیه سایر نهادهای نظام فعالیت کرده است. نتیجه چنین فضایی ناامیدی و از بین بردن انگیزه مردم بوده است. این مسأله نیز در نهایت به ضرر نظام تمام خواهد شد.
*بنده به عنوان فردی که هفت دوره به عنوان نماینده در مجلس حضور داشتهام امروز به این نتیجه رسیدهام که با یک مجلس نمیتوان کشور را اداره کرد و ما به دو مجلس نیاز داریم.
*در شرایط کنونی نمایندگان مجلس به دنبال مطالبات منطقهای، قومی، جنسیتی و قشری هستند و آنچه كمتر مورد توجه قرار میگیرد منافع ملی است. به همین دلیل نیز قانون اساسی باید اصلاح شود و دو مجلس سنا و شورای اسلامی در کنار هم تشکیل شود.
*در اسلام توجه کردن به مشورت وجود دارد ولی مجلس و دموکراسی وجود ندارد. دموکراسی و مجلس از غرب وارد ایران و اسلام شده است. بنده حتی معتقد هستم دو مجلس نیز نمیتواند به تنهايي مشکلات کشور را حل کند، بلکه مجلس نیز باید متکی بر نظام حزبی باشد. هنگامی که مجلس متکی بر نظام حزبی باشد. نماینده براساس سیاستهای حزب خود فعالیت میکند و از اقدامات سلیقهای و شخصی پرهیز میکند.
*در ایران هر رئیسجمهور شیوه خاص خود را دنبال میکند. به عنوان مثال آقای احمدینژاد تلاش کرد برنامههای دولت اصلاحات را تغییر بدهد و از سوی دیگر آقای روحانی برنامههایی متفاوت از دولت آقای احمدینژاد در پیش گرفت.
*در شرایط کنونی دولت آقای روحانی دارای تدبیر لازم است اما از شجاعت کافی برخوردار نیست. آقای روحانی گمان میکردند همه مشکلات کشور با برجام حل میشود. به همین دلیل نیز همه تخم مرغهای خود را در سبد برجام قرار دادند.
*بنده در دولت آقای احمدینژاد عنوان کردم تنها 30 درصد مشکلات کشور به تحریمهای بینالمللی ارتباط پیدا میکند و بقیه آن به ناکارآمدی داخلی مربوط است. نکته جالب اینکه آقای روحانی نیز در دوران ریاست جمهوری خود همین حرف را تکرار کردند و عنوان کردند که 70 درصد مشکلات کشور به ناکارآمدیهای داخلی باز میشود.
*در شرایط کنونی بحرانهای کشور با هم همزاد شدهاند. به عنوان مثال در یک سال گذشته برخی از موسسات مالی به دلایل مختلف ورشکسته شدند و سپردههای مردم وضعیت نامعلومی پیدا کرد. در چنین شرایطی برخی از نمایندگان مجلس عنوان میکردند که بازگشت سپردهها باید توسط دولت صورت بگیرد. بنده با این سخن مخالف هستم. چرا کسانی که سپردهگذاری میکردند در بانکهای معتبر سپردهگذاری نکردهاند تا به چنین سرانجامی دچار نشوند؟ نظام و دولت نباید هزینه تصمیم سپردهگذاران را بدهند.
*برخی از مدیران دولت عنوان کردهاند که ما مدیر زمان بحران نیستیم، بلکه مدیر زمان عادی هستیم. به نظر من آقای روحانی نباید یک روز همچنین مدیرانی را در دولت نگه دارد و اجازه بدهد دولت را ترک کنند.
*ما در گذشته هم با چنین بحرانهایی مواجه بودهایم. با این وجود به نظر میرسد برخی از مدیران علاقه زیادی به کار کردن ندارند، به همین دلیل دولت آقای روحانی باری به هر جهت شده است، با این حال و قطعا قوای دیگر باید به دولت کمک کنند. در شرایط کنونی جلسات خوبی بین سران قوا برگزار میشود که خبرهای امیدبخش از آن به گوش میرسد. در گذشته برخی کدورتها وجود داشته که در شرایط کنونی با تدبیر مقام معظم رهبری برطرف شده است.
*مقام معظم رهبری در حکم اخیر خود به مجمع تشخیص مصلحت نظام مطالبات اساسی را در رویکرد مجمع مطالبه کردهاند. به همین دلیل در شرایط کنونی مجمع در حال انجام تحولات مورد نظر مقام معظم رهبری است. به عنوان مثال در گذشته نظارت بر اجرای سیاستها برعهده کل مجمع بوده است. با این وجود در شرایط کنونی یک هیأت راهبردی انتخاب شده که نقش نظارتی گذشته را انجام میدهند. نکته دیگر اینکه در گذشته بسیاری از سیاستگذاریها شکل سیاست نویسی داشت، اما در شرایط کنونی تأکید زیادی روی سیاستگذاری و پیگیری اهداف سیاستگذاریها انجام میشود.
*من آقای احمدینژاد را در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام میبینم و مراودات ما تنها به صورت سلام و علیک است و به تازگی صحبت جدی و دونفره با ایشان نداشتهام.
*در شرایط کنونی زمزمه حضور بسیاری از افراد و از جمله آقای لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری شنیده میشود. کسانی که تمایل به حضور در انتخابات دارند هم برای انتخاب شدن با چالش مواجه خواهند شد و هم در صورتی که به عنوان رئیسجمهور انتخاب شوند با چالشهای بزرگی در مدیریت کشور مواجه خواهند بود. در نتیجه این افراد نباید تصور کنند وضعیت کشور گل و بلبل است.
*من هر کاری که باید انجام میدادم در این28 سال انجام دادهام و دلتنگ مجلس نیستم. با این وجود جلسات مجلس را پیگیری میکنم. در مواردی هم که احساس میکنم میتوانم کمک کنم نکات مورد نظر را به برخی از نمایندگان گوشزد میکنم. این در حالی است که با رئیس مجلس نیز در برخی زمینهها دیدار و گفتوگو میکنم.
*در مجلس سوم که اکثریت در اختیار اصلاحطلبان بود بنده در ابتدای مجلس در حدود شش ماه در هیچ کمیسیونی حضور نداشتم. به همین دلیل نیز پیش آقای کروبی به عنوان رئیس مجلس رفتم و مسأله را با ایشان در میان گذاشتم. آقای کروبی از من پرسید علاقه دارید در کدام کمیسیون فعالیت کنید که بنده گفتم دوست دارم عضو کمیسیون اقتصاد باشم. آقای کروبی بلافاصله گفتند اصلا به این کمیسیون فکر نکنید که آقای هادی خامنهای رئیس این کمیسیون است و اصلا شما را در این کمیسیون نمیپذیرند.
*در ماههای گذشته یک تریبون علیه دولت کار کرده، یک تریبون علیه قوه قضائیه و یک تریبون نیز علیه سایر نهادهای نظام فعالیت کرده است. نتیجه چنین فضایی ناامیدی و از بین بردن انگیزه مردم بوده است. این مسأله نیز در نهایت به ضرر نظام تمام خواهد شد.
*بنده به عنوان فردی که هفت دوره به عنوان نماینده در مجلس حضور داشتهام امروز به این نتیجه رسیدهام که با یک مجلس نمیتوان کشور را اداره کرد و ما به دو مجلس نیاز داریم.
*در شرایط کنونی نمایندگان مجلس به دنبال مطالبات منطقهای، قومی، جنسیتی و قشری هستند و آنچه كمتر مورد توجه قرار میگیرد منافع ملی است. به همین دلیل نیز قانون اساسی باید اصلاح شود و دو مجلس سنا و شورای اسلامی در کنار هم تشکیل شود.
*در اسلام توجه کردن به مشورت وجود دارد ولی مجلس و دموکراسی وجود ندارد. دموکراسی و مجلس از غرب وارد ایران و اسلام شده است. بنده حتی معتقد هستم دو مجلس نیز نمیتواند به تنهايي مشکلات کشور را حل کند، بلکه مجلس نیز باید متکی بر نظام حزبی باشد. هنگامی که مجلس متکی بر نظام حزبی باشد. نماینده براساس سیاستهای حزب خود فعالیت میکند و از اقدامات سلیقهای و شخصی پرهیز میکند.
*در ایران هر رئیسجمهور شیوه خاص خود را دنبال میکند. به عنوان مثال آقای احمدینژاد تلاش کرد برنامههای دولت اصلاحات را تغییر بدهد و از سوی دیگر آقای روحانی برنامههایی متفاوت از دولت آقای احمدینژاد در پیش گرفت.
*در شرایط کنونی دولت آقای روحانی دارای تدبیر لازم است اما از شجاعت کافی برخوردار نیست. آقای روحانی گمان میکردند همه مشکلات کشور با برجام حل میشود. به همین دلیل نیز همه تخم مرغهای خود را در سبد برجام قرار دادند.
*بنده در دولت آقای احمدینژاد عنوان کردم تنها 30 درصد مشکلات کشور به تحریمهای بینالمللی ارتباط پیدا میکند و بقیه آن به ناکارآمدی داخلی مربوط است. نکته جالب اینکه آقای روحانی نیز در دوران ریاست جمهوری خود همین حرف را تکرار کردند و عنوان کردند که 70 درصد مشکلات کشور به ناکارآمدیهای داخلی باز میشود.
*در شرایط کنونی بحرانهای کشور با هم همزاد شدهاند. به عنوان مثال در یک سال گذشته برخی از موسسات مالی به دلایل مختلف ورشکسته شدند و سپردههای مردم وضعیت نامعلومی پیدا کرد. در چنین شرایطی برخی از نمایندگان مجلس عنوان میکردند که بازگشت سپردهها باید توسط دولت صورت بگیرد. بنده با این سخن مخالف هستم. چرا کسانی که سپردهگذاری میکردند در بانکهای معتبر سپردهگذاری نکردهاند تا به چنین سرانجامی دچار نشوند؟ نظام و دولت نباید هزینه تصمیم سپردهگذاران را بدهند.
*برخی از مدیران دولت عنوان کردهاند که ما مدیر زمان بحران نیستیم، بلکه مدیر زمان عادی هستیم. به نظر من آقای روحانی نباید یک روز همچنین مدیرانی را در دولت نگه دارد و اجازه بدهد دولت را ترک کنند.
*ما در گذشته هم با چنین بحرانهایی مواجه بودهایم. با این وجود به نظر میرسد برخی از مدیران علاقه زیادی به کار کردن ندارند، به همین دلیل دولت آقای روحانی باری به هر جهت شده است، با این حال و قطعا قوای دیگر باید به دولت کمک کنند. در شرایط کنونی جلسات خوبی بین سران قوا برگزار میشود که خبرهای امیدبخش از آن به گوش میرسد. در گذشته برخی کدورتها وجود داشته که در شرایط کنونی با تدبیر مقام معظم رهبری برطرف شده است.
*مقام معظم رهبری در حکم اخیر خود به مجمع تشخیص مصلحت نظام مطالبات اساسی را در رویکرد مجمع مطالبه کردهاند. به همین دلیل در شرایط کنونی مجمع در حال انجام تحولات مورد نظر مقام معظم رهبری است. به عنوان مثال در گذشته نظارت بر اجرای سیاستها برعهده کل مجمع بوده است. با این وجود در شرایط کنونی یک هیأت راهبردی انتخاب شده که نقش نظارتی گذشته را انجام میدهند. نکته دیگر اینکه در گذشته بسیاری از سیاستگذاریها شکل سیاست نویسی داشت، اما در شرایط کنونی تأکید زیادی روی سیاستگذاری و پیگیری اهداف سیاستگذاریها انجام میشود.
*من آقای احمدینژاد را در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام میبینم و مراودات ما تنها به صورت سلام و علیک است و به تازگی صحبت جدی و دونفره با ایشان نداشتهام.
*در شرایط کنونی زمزمه حضور بسیاری از افراد و از جمله آقای لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری شنیده میشود. کسانی که تمایل به حضور در انتخابات دارند هم برای انتخاب شدن با چالش مواجه خواهند شد و هم در صورتی که به عنوان رئیسجمهور انتخاب شوند با چالشهای بزرگی در مدیریت کشور مواجه خواهند بود. در نتیجه این افراد نباید تصور کنند وضعیت کشور گل و بلبل است.
*من هر کاری که باید انجام میدادم در این28 سال انجام دادهام و دلتنگ مجلس نیستم. با این وجود جلسات مجلس را پیگیری میکنم. در مواردی هم که احساس میکنم میتوانم کمک کنم نکات مورد نظر را به برخی از نمایندگان گوشزد میکنم. این در حالی است که با رئیس مجلس نیز در برخی زمینهها دیدار و گفتوگو میکنم.
انتهای پیام/الف