ایلام بیدار10:06 - 1397/02/30
ریشه تحلیل‌های جدید تئوریسن اصلاحات چیست؟

هیچ وقت حجاریان را به این ناامیدی ندیده اید!/ چرا آقای تئوریسین نسخه پایان دولت روحانی را پیچید؟

سوابق امنیتی و تحلیلی حجاریان این فرضیه را نیز تقویت می کند که وی واقعا به این مساله اعتقاد دارد که دولت روحانی به علت ناکارآمدی و عبور مردم از آن به پایان خود نخواهد رسید و از هم اکنون تلاش می کنند که ناتمام ماندن دولت روحانی را با فرافکنی به سمت جریان راست در نظام منتصب کنند.

به گزارشايلام بيدار،گفتگوی اخیر سعید حجاریان به عنوان فردی که از او به عنوان تئوریسن اصلاحات یاد می شود، حاوی نظرات شاذی است که به خوبی پریشان حالی و افتادن اصلاح طلبان در چاله تحلیل های فضایی و سراسر ناامیدانه بعد از خروج آمریکا از برجام را نشان می‌دهد.

وی در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب اعتماد در اظهاراتی که سراسر ناامیدی از آینده دولت روحانی را نشان می دهد، گفته است: "فشار خارجي به‌حدي شدت خواهد گرفت كه دولت را كاملا دست‌و‌پا بسته خواهد كرد، به‌حدي كه نتواند پاسخگوي مايحتاج روزمره مردم باشد و هر روز در هر گوشه كشور شاهد غائله‌اي باشد. در اين صورت هم مردم و هم جناح راست به‌دنبال رييس‌جمهور مقتدري مي‌گردند كه بتواند به عنوان منجي در صحنه ظاهر شده و اوضاع را بسامان كند."
حجاریان در ادامه از عدم امیدواری به اروپایی ها در برجام و همراهی آنها با آمریکا نیز سخن گفته  و می افزاید: "شما يادتان هست كه در تبليغات انتخاباتي روحاني ‌گفت «من حقوقدان هستم» و ضمنا رقيب خود را سرهنگ خطاب كرد. در آن مقطع گمان مي‌رفت تسلط بر قانون‌، حقوق بين‌الملل و فنون ديپلماتيك حلال مشكلات است اما اگر كار به جايي برسد كه كليه مراودات حقوقي با غرب بسته شود، طبعا نظام براي پيشگيري از درگيري نظامي به سمت سرهنگ‌ها خواهد رفت. نمي‌خواهم از الان، آيه يأس بخوانم و اميدوارم اروپايي‌ها به‌دنبال امريكا نروند اما به ياد مي‌آورم در زمان حمله بوش به عراق نيز اروپايي‌ها ابتدا با وي همكاري نكردند و دولت بوش ادعا كرد اروپا به دو بخش پير و جوان تقسيم شده است و خاطرنشان كرد كه اميدش به اروپاي جوان است؛ يعني كشورهايي كه به‌تازگي از يوغ شوروي درآمده بودند. نتيجتا كشورهاي اروپاي جوان مانند لهستان و... با بوش همراه شدند و بعدا كشورهاي اروپاي پير براي آنكه از قافله عقب نمانند به جنگ ورود كردند."
وی همچنین از عبور مردم و احزاب اصلاح طلب از روحانی سخن گفته و تصریح می کند: "شايد مردم به نبود روحاني رضايت دهند چرا كه جايگاه رييس‌جمهور نزد حاميان خود به دليل تحقق نيافتن وعده‌هاي اقتصادي و همچنين عدم توانايي در رفع حصر و برخي ديگر از مسائل افول كرده است.از اين گذشته روحاني در مقابل مسائل جاري چون فيلترينگ تلگرام و افزايش نرخ دلار نيز واكنش مناسبي نداشته است. در ميان احزاب و چهره‌ها نيز عبور از روحاني محتمل است؛ چرا كه هر يك از متحدان امروزين وي تئوري بقاي خاص خود را دارند و ممكن است در يك نقطه عطف به موضع عدم دفاع برسند. بنابراين بعيد نيست در بزنگاه، روحاني بماند و يكي دو حزب اصلاح‌طلب!"
اما این در حالیست که برخی اصلاح طلبان تلاش کردند که با انتقاد از روحانی یواش یواش حساب خود را از دولت جدا کنند ولی وضعیت بوجود آمده برای برجام را نمی توانند از کارنامه اصلاحات پاک کنند.
اصلاح طلبان تا قبل از خروج از برجام بدون در نظر گرفتن نقش خود در دولت روحانی مدعی بودند که در همه زمینه ها منجمله اقتصادی و وعده های انتخاباتی همچون حصر نقد دارند الا برجام! چون کاملا مورد تایید آنها هست.
اصلاح طلبان حتی برجام را محصول فکر و سیاست های خود می دانستند و معتقد بودند که برجام به تنهایی کفایت می کند که تا آخر از روحانی حمایت کنند.
اما اینک که برجام به وضعیت فعلی دچار شده و ناکارآمدیش بیش از پیش نمایان شده اصلاح طلبان در مواجه با دولت و مردم گیج تر از گذشته شده اند.
اظهارات اخیر حجاریان را نیز باید در همین چارچوب تحلیل کرد. هرچند وی در بخشی از گفتگوی خود تلاش کرده یکبار دیگر بهانه های نخ نما شده گذشته همچون اینکه رئیس جمهور با مشکلاتی خارج از دولت در نظام روبه رو هست را مطرح کند؛ ولی در جای جای گفته های حجاریان روح ناامیدی از آینده را به خوبی می توان احساس کرد.
اما ناامیدی حجاریان درباره آینده دولت روحانی بقدری زیاد است که وی در ادامه گفتگوی خود حتی نسخه پایان دولت روحانی را نیز می پیچد!
وی البته در ادعای بدون سند معتقد است که جناح راست به دنبال حذف روحانی ریاست جمهوری می رود و حتی سناریوهای را نیز در اینباره بیان می کند: "راست‌ها چهار سناريو پيش روي دولت روحاني قرار خواهند داد. اولين آنها پيشنهاد استعفاست؛ يعني روحاني را به استعفا دلالت كنند. دومين سناريو، اِعمال فشار است؛ و بر سر مسائل شخصي رييس‌جمهور مانور دهند. سپس بر مبناي عكس‌العمل روحاني حملات را تشديد كرده و از رييس‌جمهور مشروعيت‌زدايي و نهايتا وي را وادار به كناره‌گيري كنند.
سناريوي سوم، طرح عدم كفايت روحاني است؛ به نظر اگر اكثريت مجلس تا پايان سال اوضاع را بحراني ببينند و نتوانند در برابر فشار مردم تاب بياورند و به اين جمع‌بندي برسند كه دولت توانايي حل بحران ندارد، لاجرم و شايد بنا به بعضي صحبت‌ها موضوع عدم كفايت را مطرح مي‌كنند.

آخرين سناريو از جنس پرونده‌سازي است؛ به اين نحو كه مجموعه عملكرد روحاني را رصد كنند و في‌المثل بگويند رييس‌جمهور با اصحاب فتنه سر‌ و ‌سرّي داشته يا در موضوع برجام دو و سه با خارجي‌ها ارتباطي برقرار كرده است، لذا نمي‌تواند سكاندار قوه مجريه باشد. پس در يك تقسيم‌بندي با دو سناريوي شبه قانوني و دو سناريوي قانوني مواجه هستيم."

نکته جالب این است که ناامیدی حجاریان از آینده دولت روحانی بقدری بغرنج است که درباره انتخابات زودرس پس از سقوط دولت حسن روحانی نیز اینگونه خیالبافی کرده است: "درباره برگزاري انتخابات زودرس نخستين پرسش موضع اصلاح‌طلبان است. آيا اصلاح‌طلبان كانديدا معرفي خواهند كرد؟ به اعتقاد من، اصلاح‌طلبان در آن انتخابات كانديدا نخواهند داشت لذا سكوت خواهند كرد و رقابت تنها ميان كانديداهاي جناح راست در مي‌گيرد.البته ممكن است بعضي «بدلي‌ها» از باب تقرب به انتخابات ورود كنند و شكاف سطحي ايجاد كن ند اما مشاركت در چنين انتخاباتي پايين خواهد بود بنابراين احتمالا راست پيروز انتخابات خواهد بود و اين يعني چشم‌پوشي از حضور حداكثري مردم."

خیال بافی و تحلیل های عجیب حجاریان در ادامه به حذف پست ریاست جمهوری و احیای نخست وزیری نیز رسیده است.

البته سوابق امنیتی و تحلیلی حجاریان این فرضیه را نیز تقویت می کند که وی واقعا به این مساله اعتقاد دارد که دولت روحانی به علت ناکارآمدی و عبور مردم از آن به پایان خود نخواهد رسید و از هم اکنون تلاش می کنند که ناتمام ماندن دولت روحانی را با فرافکنی به سمت جریان راست در نظام منتصب کنند.

حجاریان بیش از هر اصلاح طلب دیگری می داند که پایان دولت روحانی مترادف با پایان بخش زیادی از جریان اصلاحات نیز خواهد بود که در این سالها مردم آنها را شریک و هم کارنامه دولت روحانی می دانند.

 

انتهای پیام/الف