سرویس: استان ایلام
کد خبر: 32420
|
13:33 - 1397/03/14
نسخه چاپی

یادداشت اختصاصی؛

امام خمینی، رهبری سیاسی با رسالتی الهی

امام خمینی، رهبری سیاسی با رسالتی الهی
سرنوشت یک ملت به مقدار زیادی متاثر از شاکله شخصیت رهبران آن است بخصوص اگر آن رهبر خود بنیانگذار فصل جدیدی در تاریخ آن ملت باشد.

حجت الاسلام علی اصغر بسطامی -معاون پژوهشی حوزه علمیه استان ایلام:: کسی که در جایگاه پیشوایی و رهبری ملتی قرار می گیرد خواه ناخواه جامعه را در مسیری پیش می برد که متناسب با مذاق روحی ، معرفتی و شخصیتی اوست. در واقع سرنوشت یک ملت به مقدار زیادی متاثر از شاکله شخصیت رهبران آن است بخصوص اگر آن رهبر خود بنیانگذار فصل جدیدی در تاریخ آن ملت باشد و مکتب تازه ای را عرضه کرده باشد.

چنین رهبرانی که می توان آنها را رهبران مکتب ساز نامید از چنان قدرت کاریزمایی برخوردارند که به راحتی جامعه را در تحقق آنچه که آنرا به صلاح می دانند به اشاره ای با خود همراه می کنند؛ بنابراین به هر میزان که رهبری از لحاظ ویژگی های شخصیتی دارای جامعیت باشد در هدایت جامعه موفق تر خواهد بود.

بدون تردید امام خمینی (ره) نمونه منحصر بفردی در این زمینه هستند، رهبری الهی که از یک طرف بصیرت و حکمت و شجاعت و معنویت، یکجا در شخصیتشان تجلی یافته است و از طرف دیگر بنیادهای معرفتی شان توامان بر فقه و فلسفه و عرفان استوار است.

شخصیتی با این ابعاد، آنگاه که در جایگاه رهبری ملتی قرار می گیرد پیداست که محصول آن انقلابی الهی می شود که متفاوت از انقلابهای مرسوم ،آمال و اهداف آن نه فقط جابجایی حاکمیت سیاسی بلکه استقرار ارزشهای الهی و سعادتمندی انسان و جامعه می باشد.

از این جهت باید امام خمینی را نعمتی الهی برای بشر معاصر دانست، در زمانه ایی که جهان از یک سو مفتون تفکر لیبرالیستی غرب بود و از سویی دیگر مبتلا به عقاید مارکسیستی شرق، امام خمینی منادی تفکری الهی بود که با به چالش کشیدن این ایدئولوژی ها افق تازه ای را پیش روی انسان گشود.

از این رو مواجهه امام خمینی با جهان، از جایگاه یک سیاستمدار نبود بلکه پیامبر گونه حاکمان و ملتها را به خداگرایی و پرهیز از ظلم و انحراف دعوت می کرد. نمونه بارز آن نامه ای بود که به میخائیل گورباچوف آخرین رییس جمهور شوروی نوشت.

امام در این نامه مشکل اصلی حکومت ها را دوری از خدا و معنویت دانسته اند در بخشی از این نامه آمده است: " جناب آقاي گورباچف، بايد به حقيقت رو آورد. مشكل اصلي كشور شما مسئله مالكيت و اقتصاد و آزادي نيست. مشكل شما عدم اعتقاد واقعي به خداست. همان مشكلي كه غرب را هم به ابتذال و بن‌بست كشيده و يا خواهند كشيد.مشكل اصلي شما مبارزه طولاني و بيهوده با خدا و مبدأ هستي و آفرينش است. جناب آقاي گورباچف، براي همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزه‌هاي تاريخ سياسي جهان جستجو كرد؛ چرا كه ماركسيسم جوابگوي هيچ نيازي از نيازهاي واقعي انسان نيست؛ چرا كه مكتبي است مادي، و با ماديت نمي‌توان بشريت را از بحران عدم اعتقاد به معنويت، كه اساسي‌ترين درد جامعه بشري در غرب و شرق است به در آورد".

امام خمینی (ره) در بخش دیگری از این نامه تاریخی با توصیه به آقای گورباچف به مطالعه آثار فلسفی عرفانی امثال سهروردی و ابن سینا و ملاصدرا او را دعوت به اسلام میکند : " از شما مي‌خواهم درباره اسلام به صورت جدي تحقيق و تفحص كنيد. و اين نه به خاطر نياز اسلام و مسلمين به شما، كه به جهت ارزشهاي والا و جهان شمول اسلام است كه مي‌تواند وسيله راحتي و نجات همه ملتها باشد و گره مشكلات اساسي بشريت را باز نمايد." اینگونه مسائل است که امام خمینی را به رهبری سیاسی معنوی با رسالتی الهی تبدیل کرده است.

 

انتهای پیام/س

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب