سرویس: جهاد و مقاومت
کد خبر: 46231
|
08:42 - 1399/05/08
نسخه چاپی

«مسعود رجوی» با چه تخیلاتی منافقین را به باتلاق «مرصاد» فرستاد؟

«مسعود رجوی» با چه تخیلاتی منافقین را به باتلاق «مرصاد» فرستاد؟
«مسعود» و «مریم» وارد سالن شدند تا در یک جلسه توجیهی، یاران خویش را که آکنده از جهل و غرور ابلهانه بودند، به باتلاق «مرصاد» بفرستند. «مسعود» شروع به سخنرانی کرد و بعد از حدود نیم ساعت حاشیه‌پردازی، عاقبت به اصل مطلب که عبارت از طرح و تشریح عملیاتی بزرگ و ترسیم دورنمای آن، یعنی فتح تهران بود، پرداخت که با استقبال حاضرین با شعار «امروز مهران، فردا تهران» حاضرین روبه‌رو شد.

به گزارشايلام بيدار، با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد از سوی جمهوری اسلامی ایران، در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷، چشم‌انداز نامعلومی بر روابط بین عراق و منافقین حاکم شده و حضور آن‌ها در عراق، با ابهاماتی روبه‌رو شد؛ بنابراین به خیالِ یکسره کردن کار نظام اسلامی، به فکر عملیات نظامی در مقیاس گسترده‌تری افتادند تا برای آخرین‌بار، بخت خود را بیازمایند؛ به‌همین خاطر، رایزنی‌های گسترده رجوی با سران نظامی عراق جهت اخذ موافقت آن‌ها برای انجام عملیات «فروغ جاویدان» صورت گرفت.

نگاهی به تخیلات ذهنی منافقین که منجر به «غروب جاویدان» آن‌ها شد

تمامی نیرو‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به حال آماده‌باش در آمدند تا تکلیف نهایی مشخص شود. پس از اخذ مُهر تأیید انجام عملیات «فروغ جاویدان»، ساعت شش بعدازظهر روز جمعه ۳۱ تیر سال ۱۳۶۷ به قسمت‌های مختلف مستقر در قرارگاه اشرف و اردوگاه‌های دیگر ابلاغ می‌شود که همه برای سخنرانی رجوی رأس ساعت هشت در سالن عمومی حضور داشته باشند.

ساعت حدود ۱۱:۳۰ شب بود که مسعود و مریم وارد سالن شدند تا در یک جلسه توجیهی، یاران خویش را که آکنده از جهل و غرور ابلهانه بودند، به باتلاق «مرصاد» بفرستند و وطن‌فروشی خود را به اثبات برسانند. رجوی شروع به سخنرانی کرد و بعد از حدود نیم ساعت حاشیه‌پردازی، عاقبت به اصل مطلب که عبارت از طرح و تشریح عملیاتی بزرگ و ترسیم دورنمای آن، یعنی فتح تهران است، پرداخت که با استقبال حاضرین با شعار «امروز مهران، فردا تهران» حاضرین روبه‌رو شد.

نگاهی به تخیلات ذهنی منافقین که منجر به «غروب جاویدان» آن‌ها شد

رجوی گفت: «کار‌های بزرگی در پیش داریم. مگر ما نگفته بودیم که اول مهران، بعداً تهران؟ باید بدانید که ما از قبل تصمیم به انجام این عملیات بزرگ را داشتیم و می‌خواستیم آن را دیرتر انجام دهیم؛ اما پذیرش قطعنامه کار ما را تسریع کرد؛ یعنی به دلیل شرایط سیاسی جدید، مجبوریم یکی دو ماه آن را زودتر انجام دهیم. تصمیمی که ما گرفتیم تصمیم بسیار حساس و مشکلی بود و ما چار‌های جز عمل نداریم و اگر الآن اقدام نکنیم؛ فرصت از دست خواهد رفت؛ زیرا بعد از اینکه بین ایران و عراق صلح شود، ما در اینجا قفل می‌شویم و دیگر نمی‌توانیم کاری انجام دهیم و از لحاظ سیاسی تبدیل به فسیل می‌شویم. پس بایستی آخرین تلاش خودمان را هم بکنیم و یک بار دیگر، کل سازمان را به صحنه بفرستیم و مطمئن هستیم که پیروزیم و از هم اکنون، من این پیروزی را به شما و خلق قهرمان ایران تبریک می‌گویم».

رجوی همچنین ادامه داد: «دیگر وقت آن رسیده است که به ایران برویم. طرح عملیات بزرگی را کشیده‌ایم که در نهایت، منجر به فتح تهران و سقوط رژیم می‌شود. (هورای جمعیت) این عملیات باید در عرض ۲ یا ۳ روز انجام شود؛ چون فقط اگر عملیات با این سرعت انجام شود، رژیم فرصت بسیج نیرو پیدا نخواهد کرد؛ چراکه اصلاً به فکرش هم نمی‌رسد که ما بتوانیم در عرض این مدت به تهران برسیم و احتمالاً نمی‌تواند هیچ عکس‌العمل مؤثری انجام دهد». در ادامه جلسه، مسیر حرکت، محور‌های عملیاتی، میزان آمادگی تیپ‌ها و لشکر‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد و چگونگی تصرف شهر‌های مسیر و اهداف معین می‌شود».

از دیگر مسائلی که در طرح‌ریزی سازمان مجاهدین خلق برای عملیات «فروغ جاویدان» به آن‌ها توجه شده بود؛ عبارت بودند از:

۱ ـ بمباران مناطق حساس نظامی در خاک ایران که روی آن حساب ویژه‌ای باز شده بود. مانند: فرودگاه‌های کرمانشاه، پایگاه هوایی تبریز و همچنین پوشش هوایی مناسب جهت جلوگیری از حمله هواپیما‌ها و هلی‌کوپتر‌های ایرانی و نیز پشتیبانی هلی‌کوپتری جهت انتقال زخمی‌های منافقین به عقب که بایستی تمامی این موارد، توسط رژیم عراق صورت می‌گرفت. رجوی در این باره گفته بود: «هر سه ساعت به سه ساعت، دستور می‌دهم هواپیما‌های عراقی بیایند و آ‌ن‌جا (فرودگاه‌های کرمانشاه و تبریز) را بمباران کنند و طبق هماهنگی به عمل آمده، هوانیروز عراق تا سرپل‌ذهاب به همراه ستون ما خواهند بود»

۲- حمایت‌های ۹۰ درصدی مردم خصوصاً زندانیان آنان در ایران و اسرای دربند ایرانی در زندان‌های منافقین و اردوگاه‌های رژیم بعثی عراق که به‌عنوان نقطه سرنوشت‌ساز برای سازمان به شمار می‌رفت و بیانگر عمق خوش‌باوری و افکار خیال‌پردازانه رهبری سازمان بود.

نگاهی به تخیلات ذهنی منافقین که منجر به «غروب جاویدان» آن‌ها شد

۳ ـ برنامه‌های تبلیغاتی و روانی که قرار بود برنامه‌های رادیو تلویزیونی به‌طور ۲۴ ساعته تهیه شده تا بعد از فتح شهر‌ها خاصه کرمانشاه و تهران پخش شود. بدین منظور برای ثبت تمام لحظات عملیات، قبل از شروع تا پایان دو فیلمبردار به هر تیپ مأمور شدند. مسؤولیت برنامه‌های روانی و تبلیغاتی به عهده شخصی به نام «محمّدعلی توحیدی» با نام مستعار «فرید» بود که «رجوی» رو به وی کرد و پرسید: «خوب فرید، شما چه کار می‌کنید؟ در اولین روزی که نیرو‌ها به مقصد رسیدند، باید ۲۴ ساعته برنامه داشته باشید و مسأله را به گوش همه ملت ایران برسانید. کارتان جفت و جور هست؟ برنامه‌تان تنظیم شده است؟». فرید هم گفت: «ما ۲۴ ساعته برنامه خواهیم داشت».

۴ ـ به کارگیری تانک «نفربر زرهی برزیلی کاسکاول» ۶ چرخ، موشک‌های سام ۷ و ضدهوایی.

مجاهدین خلق (منافقین) در این عملیات، برای ضربه زدن و یکسره کردن کار نظام اسلامی، از جدیدترین سلاح‌های اهدایی آمریکا و عراق استفاده کرده و با کمک نیرو‌های نظامی ارتش عراق به آموزش فشرده نیروهای‌شان پرداختند. رجوی هدف از به کارگیری این سلاح‌ها را این‌گونه بیان کرده است:

«تانک‌های شش‌چرخ، سرعت‌شان زیاد است و هر سه تا از آن‌ها که وارد یک شهر شود، همان رژه‌اش، جو وحشت را حاکم می‌کند. ما برای همین از این تانک‌ها استفاده می‌کنیم».

 انتهای پیام/ 113

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب