به گزارشايلام بيدار، به طور قطع و یقین قرار گرفتن مردم یک جامعه در شرایط بحران، باید از قبل و توسط مسئولین برنامه ریزی شود. در اغلب کشورهای جهان نیز به همین صورت است که برای مواقع و شرایط بحرانهایشان برنامه ریزیهای از پیش تعیین شده دارند تا وقتی در این شرایط حساس قرار گرفتند تازه به فکر ارائه راه حل و القای آن به مردم نیفتند!
** عدم تصمیم گیری درست در شرایط بحران
زمانیکه شرایط هر جامعهای بحرانی میشود، همه افراد اعم از مسئولین و غیر مسئولین در وسط میدان بحران قرار میگیرند و فشار و استرس ناشی از شرایط بحرانی به طور ناخودآگاه به آنها اجازه تصمیم گیری درست را نمیدهد. به همین دلیل است که اغلب کشورهای پیشرفته ستادی برای مدیریت بحران شان دارند و در آن ساز و کار و اقدامات لازم را قبل از ورود به چنین شرایطی در نظر میگیرند.
اما در اینجا بهتر است نقش رسانه را در مواقعی که مردم و جامعه در شرایط بحران زدگی قرار میگیرند بررسی کنیم. بحرانهایی که در ماههای اخیر گریبان مردم را در اقصی نقاط کشور گرفت و وضعیتی ملتهب را برای آنها پدید آورد. شرایطی مثل گرانی بنزین، سقوط هواپیما، شیوع ویروس کرونا و ...
** رسانهها میتوانند به مردم جامعه آرامش تزریق کنند
به هر ترتیب رسانه در مواقع مورد نیاز باید کمک حال مردم باشد و بر اساس ارتباطهایی که میتواند با دکترها، مقامهای مسئول و مردم برقرار کند، راهکارهای علمی و موثقی را در اختیار مردم جامعه قرار دهد تا آنها نیز با شنیدن هر پیام جعلی و بدون تفکر کافی از محتویات آن پیام، آن را در صفحه خود انتشار ندهند.
با توجه به اینکه این روزها بعد از ماجرای گران شدن بنزین، سقوط هواپیما و شیوع بیماری کرونا مردم در فضای سلامتی از نظر روانی به سر نمیبرند، رسانهها نقش به سزایی در آرامش مردم دارند و میتوانند به راحتی و با استفاده از فرمولهای سادهای موجی از آرامش را به میان مردم بیاورند.
«گیتا علی آبادی» مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانهها اطلاعاتی را در این زمینه در اختیارمان قرار داد که در ادامه میخوانید:
** عملکرد رسانهها از خط مشی آنها نشات میگیرد
عملکرد رسانهها بر اساس سیاست گذاری و خط مشی هر رسانه مشخص میشود. یعنی آنهایی که مدیر مسئول یا سردبیر هستند سیاستگذاریها را انجام میدهند و خط مشی خود را از طریق مواردی که در رسانه و روزنامه منتشر میشود نشان میدهند. مسئله ای که اینا پیش میآید اشتباه نیست بلکه سلیقه است. شما خیلی اوقات میبینید که سلیقه آدمها در انتخاب و ارائه مطالب فرق میکند و این به این معنی نیست که یکی دارد اشتباه میکند یا یکی راه را درست میرود و ما نمیتوانیم به رسانهای بگوییم که دارد اشتباه میکند یا راه را درست میرود و این کاملا سلیقهای است که خودش انتخاب کرده است.
چون به هر حال هر نشریهای که می خواهد کار خود را آغاز کند باید در ابتدا مخاطب هدفش را مشخص کند و زمانی که احساس میکند مخاطب هدفش چه کسانی هستند و برای چه کسانی دارد این کار را انجام می دهد ناخودآگاه سعی میکند بر اساس مخاطبان خود این هدفگذاری را انجام دهد. در اینجا میتواند مخالفت یا موافقت با یک وضعیت را در پی داشته باشد که ممکن است یک نفر این را دوست داشته باشد و یک نفر دوست نداشته باشد.
** تشویق مردم به وحدت در شرایط بحرانی
در مواقع بحران از جمله شرایطی که در حال حاضر جامعه ما در آن به سر میبرد، میشود کاری انجام داد که وحدت بین مردمی شکل بگیرد و این همان انسجامی است که درباره آن صحبت شد. در واقع سرمایه اجتماعی مردم نیاز به همدلی، هم پنداری دارند و نیاز دارند تا در جامعه منسجم باشند و نسبت به وقایعی اطلاعات لازم را داشته باشند تا بتوانند یکدست رفتار کنند نه اینکه کلیشه شوند چراکه قرار نیست همه شبیه به هم رفتار کنند و کلیشه شوند.
اما انسجام میتواند به نوعی قطب بندی هایی را که مطرح شد را مشخص کند. این قطب بندیها یک وقت هایی باعث میشود که رسانهها از جایگاهی که هستند و کاری که میتوانند انجام دهند و وظیفهای که دارند، کمی دور شوند و برایشان در رسیدن به رسالتی که دارند مشکل بوجود آید و نتوانند رسالت خود را به درستی به انجام برسانند.
** ضرورت سواد رسانهای در مواقع بحرانی
اصطلاح سواد رسانه ای مدتی است که دارد به کار برده میشود و حتی کتابهایی در دوره دبیرستان در این باره طراحی و چاپ شده است. کمی سخت است چراکه به هر حال نگاه و دیدگاهی که هر فردی نسبت به محیط دارد با دیگری فرق دارد و نگاه و برداشت خودش است و اگر واقعا قرار باشد همه شبیه به هم فکر کنند و شبیه به هم به یک موضوع بپردازند و نگاه کنند، ماجرا خیلی فرق میکند و دوباره همان کلیشه میشود.
در واقع اگر منظورمان این است که جامعه را به سمت کلیشه ببریم تا همه به محض دیدن علامتی، یک تفکر از خود بروز دهند، اصلا خوب نیست. در نتیجه باید برداشتها و نگاههای مختلف باشد و بر اساس آن نگاهها هست که آدمها میتوانند بیایند و برداشتهایی از رسانهها داشته باشند.
سواد رسانهای تا حد زیادی به پیشینه و ذهنیت افراد برمیگردد یعنی وقتی فردی مذاحی، تصویری، طنزی را مینویسد، شما باید قبلش را بدانید و از موضوع مربوطه آگاهی کامل داشته باشید تا آن مذاح و تصویر را متوجه شوید. این نیازمند سواد، داشتن اطلاعات زیاد و ذهنیت است، چونکه وقتی ما اطلاعات افراد را بالا ببریم و نقش اطلاع رسانی را به خوبی انجام دهیم، همه مردم هم میتوانند درک درستی از یک اتفاق یا حادثهای که میافتد داشته باشند و در نتیجه اینکه داشتن سواد رسانهای میتواند در تشخیص خبر درست از غلط و خبر جعلی آنهم در مواقع بحران موثر باشد.
** باید اعتماد مردم را جلب کنیم
مولفههایی که در مرجعیت رسانهای نقش دارند، عبارتند از: اعتماد و جلب اعتماد، استقلال، تولید محتوا، مقررات موجود در روزنامه نگاری، سیاستهای رسانهای، رقابت و ... که میتوانند باعث تغییر در مرجعیت رسانهها شوند. ما نمیتوانیم در مورد صداوسیما به عنوان یک رسانه تصمیم گیری کنیم چون ما معاونت مطبوعاتی، خبرگزاری ها و رسانه ها و پایگاه های خبری و ... را در زیر مجموعه داریم و در حوزه اختیارات ما هستند که میتوانیم درباره صداوسیما نظری دهیم. صداوسیما جایگاه جدایی دارد و مدیریت و نگاهش متفاوت است و در کل نمیتوانیم ورودی به آن حوزه داشته باشیم.
** تغییر ساختار حرفهای روزنامهها
اما در ارتباط با مواردی که وجود دارد به نظرم باید مقداری ساختار حرفهای روزنامهها درست شود، یعنی دوباره ساختار حرفهای برای آن تعریف شده و به موضوع صحت، دقت، امانت داری و رعایت کردن اخلاق حرفه ای در حوزه روزنامه نگاری و همچنین پذیرفتن مسئولیت اجتماعی و ... نیز توجه ویژهای شود. تمامی این موارد میتواند کمک کند تا رسانه ها به ویژه مطبوعات جایگاه خودشان را در این زمینه پیدا کنند.
** آموزش؛ یکی از راهکارهای مهم است
یکی از مهمترین بخشها در این زمینه آموزش و مهارت اندوزی است. همین الان در دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانهها برای روزنامه نگاری، گرافیک مطبوعاتی، عکاسی و ... آموزش هایی را برگزار می کند و به جرات میتوانم بگویم که به خبرنگارها و روزنامهها سوبسید میدهیم که بیایند اینجا. به این دلیل که هم تخفیف دارند وهم قیمت پایینتری برای این عزیزان در نظر گرفته میشود و واقعا اگر فردی بخواهد ۱۶ هفته به کلاس خصوصی برود برای هر درسی باید ۶۰۰ هزار تومان هزینه کند در صورتیکه ما همین ۱۶ جلسه را با ۲۰۰ هزار تومان برگزار میکنیم.
دوستان میتوانند از آموزشها، حضور در کارگاهها و ... استفاده خوبی داشته باشند، اما متاسفانه این بخش آموزشی مغفول مانده است و اغلب افراد بحث آموزش را به شدت دوست دارند و در این بخش تبلیغ هم میکنند، از طرفی باید گفت با شرکت در مهارت آموزی و حضور در چنین کارگاههایی میتوان کاری کرد تا به ساختار حرفهای روزنامه نگاری دقت بیشتری شده و تغییر بیشتری در این بخش اعمال شود تا همانطور که اشاره شد در گذشته نمانیم.
** باید با تکنولوژی روز همراه شویم
به هر حال ما وارد جهان جدیدی شدیم و تکنولوژی پیشرفت کرده است و ما هم به نوعی باید خودمان را به روز کنیم تا بتوانیم با آن موارد در کنار آنها کار کنیم. در حال حاضر این ماجرا رقابتی شده و خیلی ها علاقه دارند که مسئله رقابت را مطرح کنیم، اما اگر واقعا قالب رقابت را در نظر بگیریم، میتوانیم در کنار هم به صورت موازی حرکت کنیم و الزامی نیست که برای رقابت، حتما یکی را از دور خارج کنیم و به او بگوییم تو اصلا نیا که من دارم حرکت میکنم و رشد میکنم.
انتهای پیام/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد