سرویس: جهاد و مقاومت
کد خبر: 42489
|
08:52 - 1398/12/01
نسخه چاپی

گذری بر زندگی شهید محمد پورهنگ داماد خانواده شهید اصغر پاشاپور

ترور بیولوژیکی «چمران سوریه» را آسمانی کرد

ترور بیولوژیکی «چمران سوریه» را آسمانی کرد
فعالیت‌های چشمگیر شهید پورهنگ در لاذقیه سوریه باعث حساسیت تروریست‌ها در خصوص وی شد. شهید پورهنگ با یک لیوان آب که توسط یک عامل نفوذی به او داده شده بود، مسمومیت شدیدی یافت. وی به ایران منتقل شد، اما تلاش‌های پزشکان ایرانی نیز میسر واقع نشد و حاج‌محمد پورهنگ پس از چندین روز بستری در بیمارستان بقیه‌الله (عج) به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

به گزارشايلام بيدار، حجت‌الاسلام شهید محمد پورهنگ، داماد خانواده شهید حاج‌اصغر پاشاپور بود که با معرفی و آشنایی حاج‌اصغر با خواهر ایشان ازدواج کرد. اتفاق نادر در شهادت حاج‌محمد این نکته بود که وی با ترور بیولوژیک تروریست‌ها روبه‌رو شد و پس از طی یک دوره چند روزه بیماری، ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ به شهادت رسید. به بهانه گفتگو با مادر شهید حاج‌اصغر پاشاپور، گذری کوتاه به زندگی و مجاهدت‌های حجت‌الاسلام حاج‌محمد پورهنگ می‌اندازیم. 


۱۶ شهریور ۱۳۵۶ بود که محمد در یک خانواده مذهبی در شهرری متولد شد. خانواده پورهنگ از آن دست خانواده‌های انقلابی بودند که در دفاع مقدس یکی از فرزندان‌شان به شهادت رسید و دیگری سال‌ها در اسارت دشمن بعثی مقاومت کرد و به افتخار آزادگی نائل شد. حاج‌محمد جو چنین خانواده‌ای را درک کرده بود که از نوجوانی وارد فعالیت‌های بسیج شد و بعد از تحصیلات متوسطه، به حوزه علمیه رفت و کسوت طلبگی را در پیش گرفت. ازدواج با خواهر شهید حاج‌اصغر پاشاپور، نقطه عطف دیگری در زندگی شهید پورهنگ بود. همسر شهید می‌گوید: «برادرم واسطه ازدواج ما شد. ابتدا، چون فاصله سنی من و حاج‌ محمد ۱۰ سال بود، نپذیرفتم، اما سه سال بعد برادرم دوباره این موضوع را پیش کشید. من در هیئت نشسته بودم و سخنران داشت درباره یک زندگی موفق صحبت می‌کرد. وقتی به زندگی امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) اشاره کرد و فاصله سنی آن‌ها را مثال زد، انگار یک تلنگر به من وارد شد.»

شهید پورهنگ در زندگی مشترکش صاحب دو دختر دوقلو به نام‌های فاطمه و ریحانه شد، اما وجود این دو گل نورس و کار خوب و زندگی آرام در کنار همسر و فرزندان نیز باعث نشد تا احساس مسئولیتی که نسبت به جبهه مقاومت اسلامی داشت را کنار بگذارد و در موسم دفاع از حرم کاری انجام ندهد خصوصاً آنکه برادر همسرش، اصغر پاشاپور، پیش از او وارد جریان مقاومت و بار‌ها به جبهه سوریه اعزام شده بود.
مادر شهید پاشاپور در این خصوص می‌گوید: «نوه‌های دوقلویم دو ماهه بودند که دامادم حاج‌محمد آمد و گفت «می خواهم به سوریه بروم». پیش خودم گفتم اگر بگویم برو، بچه هایش دو ماهه هستند و سخت می‌شود. اگر هم بگویم نرو، می‌گوید پسرت را راهی کردی، دوست نداری من برای بی‌بی زینب (س) بروم؟ خلاصه راضی شدم و گفتم برو خدا به همراهت.»

سال ۱۳۹۴ شهید پورهنگ راهی سوریه شد. چون روحانی بود (بدون آنکه کسی از روحانی بودن وی اطلاع داشته باشد) علاوه بر فعالیت‌های نظامی در جبهه مقاومت اسلامی، به فعالیت‌های فرهنگی نیز می‌پرداخت. همسر شهید می‌گوید: «همسرم کاری شبیه کار شهید چمران در لبنان را در شهر لاذقیه سوریه شروع کرد. به مدارسی می‌رفت که افراد جنگ‌زده در آن تحصیل می‌کردند. در این مدارس دانش‌آموزان نیازمند را شناسایی می‌کرد و با برقراری ارتباط با آن‌ها به خانواده‌هایشان نزدیک می‌شد. از همین جا هم بحث تبلیغ دین شروع شد و هم بحث کمک به نیازمندان و رفع نیاز‌های بهداشتی، تحصیلی، خانوادگی و... آنها. لطف و عنایت خدا هم شامل حال آقامحمد شد و خیلی زود در لاذقیه شناخته شد.»

فعالیت‌های چشمگیر شهید پورهنگ در لاذقیه سوریه باعث حساسیت تروریست‌ها در خصوص وی شد؛ بنابراین یکی از افراد نفوذی خود را مأمور کردند تا حاج‌محمد را مسموم کند. این اتفاق در یکی از روز‌های گرم تابستان افتاد و شهید پورهنگ با یک لیوان آب که توسط آن عامل نفوذی به او داده شده بود، مسمومیت شدیدی یافت. از همان روز حادثه، حال وی رفته رفته به وخامت گرایید تا اینکه به ایران منتقل شد، اما چون مسمومیت در مرحله اولیه به شکل اساسی درمان نشده بود، تلاش‌های پزشکان ایرانی نیز میسر واقع نشد و حاج‌محمد پورهنگ پس از چندین روز بستری در بیمارستان بقیه‌الله (عج) به درجه رفیع شهادت نائل آمد. وی خطاب به دخترانش نوشته بود: «بدانید که شما را به اندازه تمام ستارگان دوست دارم. اگر شما را تنها گذاشتم برای این بود که فدای راه علی (ع) شوم. کودکانی مثل شما به دست کثیف‌ترین حیوانات انسان‌نما قطعه قطعه می‌شوند و به خدا من تحمل آن را ندارم.»

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب