به گزارشايلام بيدار،امروزه رهیافت تقایل گرایی و سخت افزارانه با محوریت اقدامات نظامی در نظام بین الملل جای خود را به رویکرد نرم افزاری و جنگ نرم داده است. این رهیافت از سوی مراکز مطالعاتی، کانونهای تفکر و مؤسسات وابسته به بنیادهای غرب اشاعه یافته و توسط مؤسساتی چون کمیته خطر کنونی، بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، مؤسسه هوور و بنیاد دفاع از دموکراسیها ترویج شده است.
در دنیای امروز ، جنگهای روانی به عنوان حربهای برای تسلط بر افکار عمومی به کار میرود، هرچند که این نوع جنگها به عواملی بستگی دارد و تا کشور یا ملتی آمادگی پذیرش بحران را نداشته باشد، تحت تأثیر آن قرار نمیگیرد ولی اقدامات سایر دولت ها در بروز این بحرانها را نباید نادیده گرفت.
وقتی جامعهای بیثبات شده و انسجام اجتماعی در آن ضعیف گردید، میل به تغییر در آن تشدید میشود و همین وضع فرصتی پیش میآورد تا افکار تازه درآن جامعه تقویت شود.
جنگ روانی که بر پایه تبلیغات استوار است، از خطرناکترین و مخرب ترین نوع جنگهاست . چرا که اندیشه، بینش، عقل و در نهایت رفتار نیروهای درگیر و یا مخاطبان را مورد هدف قرار میدهد. جنگ روانی در جهان امروز چهرهای بسیار پیچیده به خود گرفته، به گونهای که جزئی از فعالیتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای مختلف گشته و سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی با استفاده از شیوههای روانی گوناگون نقش اساسی در هدایت و کنترل آن به عهده دارند.
دوقطبی سازی بستر نفوذ جنگ روانی
جنگ روانی یا جنگ نرم بسترهای وقوع مختلفی دارد. هدف دشمن از جنگ نرم تغییر محاسبات طرف مقابل است. یکی از طرح هایی که دشمن برای جنگ روانی انجام می دهد دوقطبی سازی کاذب است. دوقطبی سازی کاذب ایجاد دوگانه ای جعلی است که بر اساس آن در جامعه انشقاق ایجاد کند و از طریق این انشقاق و جدایی به اهداف خود دست یابد.
دوقطبی سازی دارای ظریفت های مختلفی برای دشمنان است. از یک سو فضایی برای ورود و نفوذ ایجاد می کنند. باعث شرطی سازی افراد و رویه رفتاری در آنها می شوند که قوه تبیین و تفکر آنها غیر از شالوده و چارچوبی که در قطب خود ساخته اند به سختی قادر به خروج هستند.
فضای احساسی و عصبیت را به جای تفکر و تعقل ایجاد می کنند. درواقع در این دوقطبی سازی افراد به سبب عصبیتی که به قطب های خود دارند بازی زمین دشمن را ایجاد می کنند. در این زمینه است که نیروهای نفوذی دشمن وارد میدان می شوند و با بازی در دوقطبی هایی که ایجاد کرده اند اهداف خود را تامین می کنند. جالب اینجاست که در این ماجرا نیروهای دشمن گاه به خبرسازی های مختلف با پایه و اساس قطب ها می پردازند و سعی می کنند این دوقطبی را تا آنجا که می توانند زنده نگاه دارند.
اما زمین بازی دشمن زمانی شکل عملیاتی به خود می گیرد که در بستر ناآرامی و اغتشاشات خیابانی قرار می گیرد. دوقطبی سازی در کشور باعث ایجاد فضای پیچیده روانی می شود که در بطن خود آنارشیسم و بهم ریختگی و آشفتگی درونی دارد و در فضای ناآرامی ها این آشفتگی بیرون می زند. افراد در این دوقطبی ها از لحاظ روانی بیشتر از اینکه کار و فعالیت برای رشد و پیشرفت کشور را بپرورانند، بیشتر همین انرژی را صرف زد و خوردهای سیاسی و جناحی و قطب های خود می کنند.
جالب اینجاست که اگر به طور کلی به نظرات و روش های دوقطبی ها نگاه کنیم عمیقا در می یابیم که اغلب افکار افراد در این قطب های متفاوت بسیار به هم نزدیک است و بیشتر در روش ها با هم اختلاف دارند و درواقع بیشتر اختلاف سلیقه در این موارد وجود دارد تا اختلاف عقاید. اما کارکرد دوقطبی های جعلی سبب شده است تا افراد نسبت به عقاید طرف مقابل شرطی شده و نوعی جزم اندیشی و نگاه یکسویه را در کار خود ببیند. بنابراین جامعه فرصت گفتگو مسالمت آمیز برای حل و فصل مشکلات جمعی خود را از دست می دهد. آنچه جامعه امروز نیازمند آن است تفکر باز و تبیین و بینش افکار و عقاید مختلف در چارچوب های عقلانی است. هر چقدر دوقطبی های کاذب افزایش یابد افراد جامعه از این فضای عقلانی دور می شوند و به فضای عصبی و احساسی روی می آورند و همین زمینه ورود دشمن را بوجود می آورد.
چه اینکه برخی از دشمنان از دیرباز سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را در دستور کار خود قرار دادند و همین موضوع دوقطبی سازی کاذب سبب شده تا آنها به بسیاری از اهداف شوم خود برسند. افراد در قبال جنگ نرم امروز وظیفه دارند با شناسایی این کانون های اختلاف نسبت به شکل گیری افتراق عمومی جلوگیری و فضای بحث و تبادل نظر عقلانی را راه بیندازند. رهبر معظم انقلاب هم بر همین اساس «کرسی های آزاد اندیشی» در دانشگاهها را مطرح کردند و جوانان نیز می توانند با همین راه حل ها نسبت به همبستگی و انسجام اجتماعی اقدام نمایند.
دانا
انتهای پیام/
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد