به گزارشايلام بيدار، شهریور که به روزهای پایانی خود می رسد و ماه مهر فرا می رسد، هفته دفاع مقدس بهانه ای می شود تا برگ برگ کتاب تاریخ روزهای خون و ایثار، فداکاری و اخلاص، مقاومت و پایداری مردان و زنانی را ورق بزنیم که در قاب دل و قلب خود یاد خدا را داشتند و آرزوی شهادت.
در این صفحات پرافتخار و ماندگار صحنه‌های تكان دهنده بمباران شهرهای مختلف ایران که اوج وقاحت دشمن را به تصویر می‌كشد هنوز با گذشت چندین سال دل و قلب آدمی را به درد می آورد و اشک را در چشم روان می کند.
امروز وقتی می خواهیم از آن روزهای پر آه و درد که شهرهای ایران یکی پس از دیگری در نهایت بی شرمی و گستاخی و به صورت ناجوانمرادنه آماج حملات موشکی و بمب های مختلف هواپیماهای دشمن قرار میگرفت یادی کنیم و از صحنه هایی که مظلومیت و تنهایی ملت ایران را در جهان جاودانه کرد سخنی بگویم باید از استرس و دلهره و ویرانی، آوار‌های فرو ریخته، جسدهای كنار خیابان، قطعات جدا گشته از بدن، گوشت های چسبیده به دیوار‌ها و پرپر شدن شقایق های بیشماری بگویی که شهر را با خون خویش رنگین ساختند سخن به میان اوریم.
تاریخ را که ورق می زنیم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که با نام های دفاع مقدس، جنگ تحمیلی و جنگ هشت‌ساله یاد می شود و در جوامع اعراب با نام‌های قادسیه صدام و جنگ اول خلیج فارس شناخته می‌شود، فراموش شدنی نیست.
این جنگ با دستور صدام حسین و حمله نیروهای نظامی عراق در شهریور ۱۳۵۹ به ایران آغاز شد و پس از هشت سال جنگ، بالاخره با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ به پایان رسید.
اما یکی از اقدامات وحشیانه و غیر انسانی رژیم بعثی ارتش عراق در طول هشت سال دفاع مقدس بمباران شهرهای مختلف ایران بود که در این میان آبدانان شهری دراستان ایلام واقع در غرب کشور و احاطه شده در میان رشته کوههای زاگرس و شناخته شده که بارها و بارها مورد آماج حملات وحشیانه جنگده های ارتش عراق قرار گرفت.
شهرستان آبدانان که در طول 8سال دفاع مقدس علاوه بر بمباران شدن میزبان آوارگان جنگی دیگر شهرستان ها و استان ها بود شهرو روستاها و بخش های آبدانان در طول هشت سال دفاع مقدس بارها مورد حمله هوایی و بمیاران جنگده های رژیم بعثی قرار گرفت خمپاره ها و راکت های غنیمت جنگی تا سال گذشته در روستاهایی چون سیاهگل و آب انار مشاهده شد.
برای شنیدن خاطرات روزهای خون و ایثار آبدانان در میان حملات جنگنده های عراقی پای صحبت ها و خاطرات سید اقبال حسینی یکی از کسانی که شاهد بمباران 26اسفند سال 66که روز خونین آبدانان بوده نشستیم .
وی به خبرنگار ما گفت:در حالی که مردم شهر در تکاپوی سالی نو بودند وبه نوعی در حال خانه تکانی چون فقط ۴روز مانده بود به جشن باستانی عید نوروز، البته قبل از بمباران عملیات سخت و نفس گیر شاخ شمیران به نوعی طعم شیرین روزگار بر مردم آبدانان تلخ گردانیده بود مردم از جای جای شهر و روستا پیر و جوان خرد و کلان خودشان یکی پس از دیگری برای وداع با فاتحان شاخ شمیران سواره و پیاده برای تشییع عزیزانشان به خیابان ۲۲بهمن امروزی جنب پارک شهر و درب بخشداری قدیم می رساندند.
حسینی با اشاره به اینکه انگار روز قیامت بود، بیان داشت:خیابان ۲۲ بهمن مملو از مادران و خواهرانی نگران و مضطرب و مویه و شیون کنان که هرکسی دنبال گم گشته اش بود بیشتر مادرانی بودند که دلبندشان درعملیات شاخ شمیران حضور داشت و در بی خبری به سر می بردند.
وی درباره زمان بمباران هوایی جنین گفت: ناگهان صدای غرش هواپیماها ی عراقی همانا، انفجار مهیب همان، دود غلیظی فضای آسمان آبدانان را در بر گرفت جمعیت پراکنده شد هرکسی به سمتی میرفت من سمت محل بمباران رفتم دود سیاه نشان از ماتم داشت دوان دوان خودم را به کوچه شهید کرمی رساندم زمین خالی سر کوچه جای بانک صادرات فعلی ناگهان چشمم به مادری افتاد که یک ساعت قبل در دل جمعیت با حالی مضطرب و نگران محمد را ازم سراغ گرفته بود اما این بار آرام و بدون جان انگار در خواب ولی در خون غلطان بود ، محل اصابت بمب دقیقا خانه عموکریم شفیعی و خیزران باقری بود که هرکسی را به یاد کربلا می انداخت وارد خانه عمو کریم که شدم زن عمو شهیده سلطنه رسایی و فرزندانش شهیده طوبی وشهید ایوب را دیدم همراه با طفلان مسلم آبدانان امین ۸ساله محمد ۱۹ماهه هادی ۸ماهه با صورتی سوخته و خاکی دنبال مادر بی جانشان، در راه رو حیاط چند قدم جلوتر فرشته ای در قنداقه همچون علی اصغرجدشان بی جان و غلطان به خون این بچه قنداق ای، در بغل مادری بود که یک پایش بر اثر ترکش قطع شده بود.
.jpg)
حسینی با بیان اینکه نانوایی عمویم هم تخریب و تعدادی آدم بی گناه زیر آورار مانده بودند، اظهار داشت: چند قدم جلو تر خانه خیزران باقری بود که دو دختر و پسرش و خانواده برادرش که مهمانش بودند همگی شهید شده بودند.
وی در ادامه گفت:بعد از چند ساعتی لودر بنیاد جنگ زدگان رسید از نانوایی شروع به آوار برداری کرد،در هر آور برداری پیکر یک شهید پیدا می شد اول لودر پسر عمو آیت بود دوم پسر عمو سید زمان ساعدی و ..... خلاصه ۳۳پیکرخونی از شهدای بمباران هوایی شهر همیشه مظلوم آبدانان از زیر آوار بیرون آورده شد و جهت تدفین بدون تشییع به قبرستان امامزاده سید صلاح الدین محمد (ع) حمل شد. برای کندن قبر شهدا از بیل مکانیکی تراکتوری کمک گرفته شد.
آبدانان شهری با مردان بزرگ در طول تاریخ که مردم ولایت مدار آن بارها عشق و ارادت خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مقام عظمای ولایت نشان داده اند وکوچکترین رزمنده شهید کشورعلی جرایه،دانشمند شهید هسته ای داریوش رضایی نژادو فرماندهان بزرگی همچون شهیدان طهماسبی،کرمی،میری و .. و تمامی شهدای گرانقدر و با ارزش آبدانان نمادی از الگوی تدین و دیانت مردم آبدانان ساختند و نام این شهر را در هشت سال دفاع مقدس جاودانه کردند.
انتهای پیام/ش
انتهای پیام/ش
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد