سرویس: خواندنی ها
کد خبر: 37060
|
08:12 - 1398/05/24
نسخه چاپی

سلبریتی‌ها و سبک زندگی ایرانی اسلامی

سلبریتی‌ها و سبک زندگی ایرانی اسلامی
حقیقت این است که در کشور ما، سلبریتی‌ها عمدتاً نه‌تن‌ها در خدمت مردم و آرمان‌ها و ارزش‌های ملی و دینی نیستند بلکه آشکارا در مسیر تخریب آن‌ها گام بر می‌دارند.

به گزارشايلام بيدار،«عبدالله متولیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

‌اعتبار یک سلبریتی به میزان تعداد طرفداران اوست. سلبریتی‌ها عمدتاً فاقد استقلال اندیشه بوده و به دلیل پایگاه و جایگاهی که از یک‌سو در بین مردم دارند و نیازی که صاحبان قدرت (اعم از قدرت سیاسی و اقتصادی) از سوی دیگر به نفوذ آنان دارند، همواره مورد طمع قرار گرفته و برای کسب درآمد بیشتر، جوگیر شده و در معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند و در واقع قدرتمندان برای استثمار مردم از این چهره‌ها بهره‌برداری می‌کنند و این یک معامله دوطرفه است. سلبریتی‌ها نوعاً برای کسب درآمد، خود را در اختیار صاحبان قدرت قرار می‌دهند و از این طریق «شهرت بیشتری به دست می‌آورند»، «با اتصال به باندهای قدرت موقعیت خود را تثبیت می‌کنند» و «به این ترتیب درآمد بیشتری کسب می‌کنند».

بیشتر بخوانید:

نوشین جعفری کیست و چرا اهالی سینما از بازداشت او به وحشت افتاده‌اند؟ +تصاویر

بادیگارد استخدام کنید، سلبریتی شوید! +عکس

مهناز افشار به ایران بیاید، بازداشت خواهد شد؟


سلبریتی‌ها مولود نظام سرمایه‌داری بوده و قدمت آنان به پیدایش نظام سرمایه‌داری باز می‌گردد. صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی برای سلطه بیشتر بر مردم با پشت پا زدن به شرافت انسانی، به تولید و تجارت سلبریتی در تمامی حوزه‌های متصور (دنیای سینما، خوانندگی، ورزش و...) پرداخته و با به کار گیری سلبریتی ها، با تغییر ذائقه مردم، ذائقه‌سازی و ترویج مصرف‌گرایی بیشتر، کالای خود را به مردم قالب می‌کنند. سلبریتی وقتی به شهرت رسید باید «اقتضائات نظام سرمایه‌داری را پذیرفته»، «به اعتقادات و باورهایش پشت پا بزند» و «با پوشیدن لباس تزویر و مردم فریبی و نفاق» در خدمت و نوکری نظام اشرافی‌گری و سرمایه‌داری درآید. سلبریتی باید دغدغه مردم، فرهنگ و ارزش‌ها و آرمان‌ها را داشته باشد، اما دغدغه پول، شهرت و فرنگی‌مآبی دارد. دنیای سلبریتی دنیای وادادگی فرهنگ خودی و دلبستگی به فرهنگ بیگانه است.


امروز چهره‌سازی (سلبریتی‌سازی) به‌ویژه در دنیای مجازی به یک حرفه تبدیل شده و افراد حقیقی و حقوقی، ضمن چهره یابی و یافتن افرادی که شهوت شهرت دارند، با گرفتن پول‌های کلان، آنان را نزد افکار عمومی مشهور می‌کنند و سپس آنان را به‌عنوان کالا در اختیار صاحبان قدرت قرار می‌دهند. چنین انسانی پس از مشهور شدن از عدالت، پاکدامنی، شرافت، باورها و ارزش‌های ملی و فرهنگ مردم فاصله می‌گیرد و در خدمت اشرافی‌گری در می‌آید. کنش و رفتار اجتماعی سلبریتی تمام زحمات، رنج‌ها و مرارت‌های یک ملت و مسئولان فرهنگی کشور را در راستای حفظ فرهنگ یکجا بر باد می‌دهد.


نظام سرمایه‌داری و مروجان اسلام امریکایی و مرفهین بی‌درد برای تحقق مقاصد خود، سلبریتی‌ها را به‌عنوان الگو به مردم معرفی می‌کنند و در این راستا عملکرد سلبریتی‌ها نشان می‌دهد که آنان متأسفانه هیچ‌گاه در خدمت نظام و باورها و فرهنگ ملی نبوده و خواسته یا ناخواسته در پی نابودی سبک زندگی ایرانی اسلامی و ترویج سبک زندگی غربی بوده و در این راه به «ارزش‌های ملی»، «امنیت ملی»، «منافع ملی»، «اخلاق اجتماعی»، «وحدت و انسجام ملی»، «فرهنگ و آداب و رسوم»، «نظام خانواده» و... آسیب زیادی زده و می‌زنند.


برای ملت قابل قبول نیست که سلبریتی‌ها با سرمایه مردم و با استفاده از ظرفیت‌های رسانه ملی به شهرت دست پیدا کنند، اما در خدمت مطامع و منافع احزاب و جریانات سیاسی و بنگاه‌های اقتصادی قرار بگیرند و در این راه، گاهی هم در تور سرویس‌های جاسوسی بیگانه گرفتار شده و بعد از رسوایی و تحمیل خسارات فراوان، جلای وطن کرده و به دامن همان سرویس، پناهنده و لباس نوکری دشمن را به تن می‌کنند و مروج امپراتوری دروغ و تزویر و فریب مردم خود می‌شوند.


مشکل اینجاست که در کشور ما هیچ سازمان و هیچ قاعده و قانونی و هیچ خطوط قرمزی و هیچ نظام تشویق و تنبیهی برای سازماندهی، آموزش، هدایت و کنترل این دسته از افراد وجود ندارد. سلبریتی بدون هیچ محدودیتی مروج باورهای غلط می‌شود و به تخریب نظام خانواده می‌پردازد. بدون داشتن سواد و اطلاعات لازم موضع‌گیری سیاسی می‌کند و بر انتخاب مردم در انتخابات تأثیر غلط می‌گذارد. هیچ‌کس با او کاری ندارد و دردناک‌تر این‌که گاهی اوقات برخی مسئولان و مدیران نظام به دلیل کشش‌ها و مقاصد حزبی، به جای دفاع از نظام به دفاع از سلبریتی هتاک می‌پردازند و نظام را متحمل خسارت کرده و سبب تخریب اعتماد مردم به نظام هم می‌شوند.


ما به کدام معلم اجازه می‌دهیم با هر لباسی که دلش می‌خواهد سر کلاس حاضر شود و هر آنچه که دلش می‌خواهد به دانش‌آموزان بگوید، اما سلبریتی برای انتقال القائات خود کاملاً آزاد و رها است و هیچ دستگاه و سازمانی در باره کنترل، هدایت، نظارت بر رفتار و عملکرد سلبریتی پاسخگو نیست. راننده خاطی را به روانشناس معرفی می‌کنیم، اما برای سلبریتی‌های خاطی روانشناس سلبریتی نداریم و نتیجه این لجام‌گسیختگی این می‌شود که نه‌تن‌ها از تنبیه سلبریتی خاطی خبری نیست بلکه مکرر دیده و شنیده ایم که متأسفانه اگر یک سلبریتی در مسیر فرهنگ و اهداف ملی قدمی بردارد، توسط دنیای سلبریتی‌ها به شدت مورد هجمه قرار گرفته و هزاران انگ و برچسب به او و ناموسش حواله می‌شود و با منزوی کردن، او را از هستی و نان خوردن ساقط می‌کنند.


حقیقت این است که در کشور ما، سلبریتی‌ها عمدتاً نه‌تن‌ها در خدمت مردم و آرمان‌ها و ارزش‌های ملی و دینی نیستند بلکه آشکارا در مسیر تخریب آن‌ها گام بر می‌دارند. سلبریتی باید در خدمت «آرمان‌ها و ارزش‌های ملی»، «اقتصاد مقاومتی»، «وحدت ملی»، «منافع و امنیت ملی»، «تقویت فرهنگ خدمت جهادی و انقلابی» و در مسیر «بسیج ملی علیه دشمن» باشند.


مسئولان در دستگاه‌های ذی‌ربط باید با اتخاذ تدابیر لازم و ایجاد سامانه‌ها و قوانین ضروری برای سازماندهی، کنترل و هدایت و قانونمند سازی این افراد اقدام کنند و در این راه دیدگاه امام خمینی (ره) می‌تواند راهگشا باشد: «تن‌ها هنـری مـورد قبـول قـرآن است که صیقل دهنـده اسلام نــــاب محمـدی (ص)، اسلام ائمه هـدی علیه‌السلام، اسلام فقـرای دردمنــــــد، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خـوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها باشـد. هنـری زیبـا و پاک است که کـوبنـده سـرمایه داری مـدرن و کمـونیسـم خون‌آشام و نـابـود کننـده اسلام رفـاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فـرومایگـی، اسلام مـرفهیـن بـی درد و در یک کلمه اسلام امریکایـی باشـد. هنر در مـدرسه عشق، نشان دهنده نقاط کـور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفـان اسلامـی تـرسیـم روشـن عدالت و شـرافت و انصـاف و تجسیـم تلخ‌کامـی گرسنگان مغضـوب قدرت و پـول است. هنر در جایگاه واقعی خود، تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خـون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت می‌برند. تنها به هنری بایـد پرداخت که راه ستیز بـا جهانخـواران شـرق و غرب و در رأس آنان امریکا و شوروی را بیاموزد» (صحیفه نور جلد ۲۱ صفحه ۱٤۵ سی‌ام شهریور سال ۱۳۶۷)

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب