به گزارشايلام بيدار، یا ایراد از رقابت خبرنگاران جدار مرزی غرب ایران است که سعی میکنند امکانات بالقوه مرزی استانهای خود را برجستهتر نشان دهند یا ایراد از همان الگوی استفاده از «شده است» به جای «خواهد شد» در انتشار اخبار مدیران است که تکرار یک خبر در مدلهای مختلف باعث میشود که به عنوان واقعیت در ذهن مردم جا بگیرد.
حسین ایمانی، خبرنگار ایلامی شبکه خبر در جریان سفر رییس دیوان محاسبات کشور به ایلام و بازدید مرز چیلات بر اساس همین اخبار، تصمیم میگیرد برای تهیه گزارش به همراه هیئت بازدیدکننده به مرز چیلات برود.
او در گزارش خود مینویسد:
امروز قرار شد برای تهیه گزارش با حضور آقای عادل آذر، رییس دیوان محاسبات کشور و جمعی از مسئولین در مرز چیلات حاضر شویم. با روابط عمومی فرمانداری دهلران تماس گرفتم آنها جلوتر رفته بودند. مجبور شدم با خودروی شخصی به طرف مرز حرکت کنم.
پیشتر در خبرها آمده بود جاده مرز چیلات آسفالت است و امکانات این طرف مرز مهیاست! من که برای اولین بار بود که در این مسیر قرار می گرفتم برایم جالب بود. در کنار جاده دهلران به مهران بعد از پل میمه به تابلوی مرز چیلات میرسم که مسیر ۲۸ کیلومتری را نشان می دهد رسیدم.
جاده شنی و کوبیده است. هر چند این جاده قدیمی قبلا مسیر نیروی های نظامی بوده است. با خودروی شخصی مسیر سنگلاخی و سخت جاده را می روم به امید این که به آسفالت برسم . از همان اول، کیلومتر ماشین را صفر کرده بودم تا امیدها برای رسیدن به مرز چیلات بیشتر شود.
۵ کیلومتری جاده شنی را که رفتم به کارگران راه سازی رسیدم. از یکی پرسیدم چند کیلومتر دیگر به آسفالت می رسم؟ او با خنده گفت: آسفالت کجا بود داداش، این مسیر چند کیلومتری بیشتر آسفالت نداره!
ناامید نمی شوم و به شوق دیدن مرز چیلات حرکت می کنم. هوای دهلران گرم و سوزان است و آمپر کولر ماشین از وسط گذشته است. تنها دلخوشی ام این بود که ماشین خاک به داخل نمی آورد. مسیر را آرام آرام حرکت میکنم تا به پل های در حال احداث می رسم؛ پل هایی که اگر در سه شیفت متوالی هم بر روی آنها کار شود به اربعین امسال نمی رسند.
مسیر من سخت و دشوار می شود تازه میفهمم ماشین من مال این مسیر نبوده و نیست اما چون نیمی از راه را آمده بودم دوست نداشتم برگردم. از مسیر انحرافی پل ها را دور زدم. اینبار جاده خاکی بود. ریزگردها به هوا بلند شد و مثل باران به ماشین نشستند. این بار هم خواستم انصراف بدهم و جلو نروم اما وقتی به کیلومتر نگاه کردم نیمی از راه را رفته بودم. عصبی شدم. از یک جهت که بی تدبیرانه در این مسیر قرار گرفته ام که حتی موبایل هم آنتن ندارد و دوم این که در جاده ای بودم که پرنده پر نمی زد!
مسیر را با تمام سختی ها و مشکلات جاده ای و دغدغه جلوبندی ماشین جلو رفتم. کم کم داشتم به مسیر جاده چیلات شک می کردم چرا که پیشتر در خبرها خوانده بودم مسیر جاده چیلات آماده است و این طرف مشکلی ندارد! با این افکار به مسیر سنگی چیلات ادامه دادم تا این که به خاکریزهایی رسیدم که سد معبر شده بود و جاده را انحراف می داد. ماشین من نمی توانست جلوتر برود و زیر ماشین گیر می کرد. چندباری هم سینه ماشین در این مسیر افتضاح گیر کرده بود و سپر جلویی ماشین کنده شده بود. اگر این مسیر را می رفتم شاید مسیرهای سخت تری را تجربه می کردم. کیلومتر ماشین نشان می داد ۱۸ کیلومتر را آمده ام اما تا چشم کار می کرد خبری از آسفالت نبود. تازه فهمیده بودم این مسیر فقط مخصوص خودروهای شاسی بلند و راه سازی است نه خودروی سواری من که هنوز از گارانتی آن چیزی نگذشته است. با تمام عصبانیت و شدت ناراحتی که داشتم باید مجددآ این مسیر خاکی وسنگلاخی بد را ناامیدانه برمیگشتم.
در مسیر برگشت در این فکر بودم که ما خبرنگاران خیلی وقتها در انتقال اخبار موثق کوتاهی می کنیم. بارها از مسئولین و در خبرها شنیده ایم که مرز چیلات هموار است و آماده حرکت زائرین! اما من امروز واقعیت ها را دیدم؛ هر چند که به نقطه اصلی مرز چیلات نرسیدم اما با قاطعیت می گویم این مسیر امسال به مسیری برای تردد زائران تبدیل نمی شود هر چند که تلاش هایی برای راه سازی در حال اجرا است. اما بی گمان من خود به چشم خویش دیدم که چیلات سرابی بیش نیست!
انتهای پیام/ش
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد