سرویس: جهاد و مقاومت
کد خبر: 1679
|
16:42 - 1391/12/05
نسخه چاپی

شوخی یک شهید با عمامه

شوخی یک شهید با عمامه
بعد از عملیات آزاد سازی مهران،شهید قمر جم زاده ،از من خواست تا با هم به جبهه قلاویزان برویم.

به گزارش ایلام فردا،بعد از عملیات آزاد سازی مهران،شهید قمر جم زاده ،از من خواست تا با هم به جبهه قلاویزان برویم.

بنده هم با عبا و عمامه و لباس طلبگی همراه بقیه به سمت مقصد مورد نظر به راه افتادیم.

در قسمتی از قلاویزان،جنازه های سربازهای عراقی را دیدیم کنار هم افتاده بودند.

جم زاده مشغول تشریح و توضیح منطقه ی عملیات بود که با رگبار گلوله های سربازان عراقی،غافلگیر شدیم.

شهید جم زاده که از این واقعه عصبانی و غافلگیر شده بود،با عصبانیتی توام با طنز ،فریاد زد"کوره،مالت برمِه،ئَی راداره ژَ سه رت درار؛دینه مان"یعنی:خانه خراب،این رادار را از سرت بردار،نیروهای دشمن ما را دیدند!

منظور شهید جم زاده از رادار،عمامه ام بود!خلاصه من هم رادارم را از سر برداشتم و سینه خیز بقیه ی مسیر را طی کردیم و از شر عراقی ها در امان ماندیم.

 

راوی:ش.ص

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب